آبان ۹۸ در یکی دو هفته اخیر سوژه اصلی خیلی از برنامهها و بحثها و نوشتهها و نشریات دانشجویی بود. جامعه اسلامی نیز برای روز سهشنبه، ۲۷ آبان برنامه «به کجا میروی آخر؟!» را تدارک دیده و از سینا کلهر، اباصالح تقیزاده و مجتبی احمدی دعوت کرده بود تا درباره وقایع تلخ سال گذشته از منظرهای مختلف صحبت کنند. البته در نهایت مجوز حضور مجتبی احمدی صادر نشد و گفتوگو با همان دو مدعو دیگر روی آنتن برنامههای مجازی دانشگاه رفت. گزارش زیر را بچههای جامعه اسلامی از روند برگزاری و صحبتهای مدعوین برنامه تهیه کردهاند.
ایران در سالهای اخیر مشکلات متعددی را تجربه کرده و روزهای بدی را به خود دیده اما شاید با کمی تردید بتوان گفت آبان ۹۸ یکی از تلخترین روزهای سالهای اخیر ایران بود. آبان ۹۸ به سیاهی ناامیدی و سرخوردگی و سرخی خون مستضعفین گره خورد و علیرغم شرم تاریخی ما در دفتر تاریخ ثبت شد.
در سالگرد آبان ۹۸ تصمیم گرفتیم یاد آن ایام تاریک را زنده کنیم، نه به آن جهت که در شیپور غم دمیده و به سهم خود نوایی سر داده باشیم، بلکه به این خاطر که جلوگیری کنیم از آبانهایی که از ما دور نیست. ابتدا قرار بود برنامه یکشنبه برگزار شود. از جمعه به دنبال مجوزها رفتیم و سرانجام تا صبح یکشنبه مجوز نصیبمان نشد و مجبور شدیم برنامه را به سهشنبه موکول کنیم، آن هم به آن شرط که یکی از مدعوین دعوت نشود.
مهمانان برنامه سینا کلهر و اباصالح تقیزاده طبری بودند. سینا کلهر دکترای جامعهشناسی دارد و عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس است. رویکرد او نگاهی اجتماعی به آبان ۹۸ است و آنچه را که در میان جامعه گذشت، توضیح میدهد. اباصالح تقیزاده طبری اما دکترای علوم سیاسی دارد و مسئول گروه گفتار سیاسی موسسه علم و سیاست اشراق است. ادبیات او سیاسی و نگاه او یک نگاه سیاسی اقتصادی به وضع صحنه سیاسی ایران است.
آبان، ناامیدی و فروپاشی
پرسش ابتدایی جلسه اهمیت آبان ۹۸ بود و کلهر جلسه را اینطور شروع کرد: «در آبان، خطر معطوف به خود جامعه است. آبان جاییست که مردم یأس و سرخوردگی پیدا کردند و ناامیدی به بالاترین حد خودش رسیده، وقتی جامعهای ناامید میشود، شکننده میشود و این خطری جدی و اساسیست، چرا که اگر جامعه دچار فروپاشی بشود، دیگر جامعهسازی اصلا ساده نیست و بسیار هزینه دارد و زمان زیادی میبرد.»
از اختلاف و تبعیض تا فشار ناامیدی و حسس خیانت
در ادامه این پرسش مطرح میشود که چه اتفاقاتی در حاکمیت رخ میدهد که آبان ۹۸ حاصل آن است و کدام رویکرد به آبان منجر میشود؟
کلهر پاسخش به این سوال را اینگونه بیان کرد: «به عقیده من آبان ۹۸ حاصل چهار روند است؛ روند اول نسبت فقر و ثروت در جامعه است. به گزارش مرکز آمار ایران که یک مرکز دولتی هم محسوب میشود، ضریب جینی از سال ۹۲ به بعد دائما افزایش یافته و فقرا فقیرتر شدهاند و ثروتمندان، ثروتمندتر. در یک جامعه نرمال طبقه متوسط بیشترین جمعیت را دارد و طبقه فرودست و ثروتمند کمترین جمعیت اما از سال ۹۲ به بعد دائما از طبقه متوسط کم شده به طبقه فرودست و ثروتمند اضافه شده، این یعنی فقرا بیشتر و فقیرتر شدهاند و ثروتمندان نیز ثروتمندتر. روند دوم افزایش نابرابری فرصتهاست؛ ظهور تبعیضها و ژن خوبها و امکانات مختلف آموزشی، درمانی و اقتصادی که همه مردم در استفاده از این امکانات سهم برابری ندارند. روند سوم توسعهیافتگی و پیشرفت ظاهری است؛ در این سالها به لحاظ ظاهری زیباتر شدیم و حالت تجملیافتهتری پیدا کردیم، در صورتی که در عمل جیب مردم خالی بوده و خالیتر شده. حاصل چنین اتفاقاتی کالاهای لوکس و رفتارهای لاکچری بود که توده مردم با آنها غریبه بودند. دور دور کردن نمونه مشخص همین تجملیافتگی است. روند چهارم را هم من اسمش را میگذارم فشار ناامیدی؛ این یک کنش ذهنی در مردم است. درکی که مردم از تبعیض دارند، درکی که مردم از افزایش فقر دارند، مردم احساس کردند خیانتی رخ داده و تحقیر شدند و در آبان ۹۸ این خشم بیرون ریخت.»
کلهر در جمعبندی صحبتش عنوان کرد: «این خشمی که در جامعه شکل گرفته بود میتوانست مدیریت شده و تبدیل به نقطه قوتی برای جامعه شود اما در آبان ۹۸ این ماجرا به نجوی مدیریت شد که جامعه قربانی دولت شود؛ جامعه ضعیف و ضعیفتر شد و دولت قدتمندتر.»
سیاست ما پراکندگی آبان ۹۸ را رقم زده است
در ادامه تقیزاده بحث خودش را آغاز کرد و در پاسخ به اهمیت آبان ۹۸ گفت: «ما در آبان ۹۸ با یک پراکندگی روبهرو هستیم، با اعتراضاتی که جهت سیاسی ندارد و گفتاری را دنبال نمیکند. اعتراضات سالهای ۷۸ و ۸۸ اینچنین نیست. این پراکندگی به این جهت مهم است که باید بپرسیم که سیاست ما چه وضعی پیدا کرده که این پراکندگی حاصل شده؟! این پراکندگی نشاندهنده این است که گویا سیاست ما دارد مجال مشارکت را از دست میدهد.»
تقیزاده بحث خود را با قدرت سیاسی ادامه داد: «وقتی که قدرت سیاسی تضعیف شود، حاصلش پراکندگی است. رقابتهایی که در آن بالا رخ میدهد، در واقع نمیتواند اتفاقاتی را که دارد در پایین رخ میدهد، نمایندگی کند. این وضع سیاست ماست که در آبان ۹۸ پدیدار شده. نکته مهم این است که اساسا جریانات رقیب سیاسی از قدرت تهی شدهاند. جریانهای سیاسی گفتاری ندارند که در صحنه موجود باشند. هر جریان سیاسی اگر نتواند خودش را به نیروهای مردمی برساند، از قدرت میافتد. ناامیدی بیشتر آنجاییست که ما فکر میکنیم اگر این آدمها بروند و آدمهای دیگری بیایند، مشکل حل میشود.»
نیروهای مستعد حاشیهای و اقتصاد مولد آنها
تقیزاده در پاسخ به پرسش از راهکاری برای آینده اینطور پاسخ داد: «یکسری نیروهایی در پایین وجود دارد که هرقدر هم به نظر ضعیف میآیند و از قدرت دور، ولی آنها استعداد سیاست هستند. البته این ضعف به معنای نیروهای مستعد حاشیهایست، نه بیچاره و بدبخت بودن. اینها هستند که میتوانند صحنه سیاست را زنده کنند و اتفاقا کشف آنها اصلا کار سادهای نیست اما به عقیده من این اتفاق در سالهای ۷۶ و ۸۴ در صحنه سیاسی ایران رخ داد و جریانات سیاسی قدرت گرفتند.»
تقیزاده برای ذکر دلایل کشف نشدن این نیروهای مستعد حاشیهای، گریزی به اقتصاد سیاسی زد: «باید توجه داشته باشیم که این نیروهای ضعیف به دلیل کمبینایی جریانات سیاسی کشف نمیشوند اما این کمبینایی استوار بر دلیلی است؛ جریانات سیاسی میدانند که این نیروهای ضعیف وضع آنها را خراب میکنند، چرا که این نیروها مولدند و اقتصاد این جریانات اساسا اقتصادی غیرمولد است که با پول نفت رشد کرده، پس نمیتواند آن نیروهای ضعیف را تحمل کنند. ته فکر اصولگراها این است که باید به مردم خدمات داد. گفتار خدماتی به مردم یعنی چه؟! یعنی مردم (به مثابه موجوداتی خارج از قدرت) یکسری موجودات بدبخت و بیچارهایاند که کاری از دستشان برنمیآید و ما باید به آنها خدمات بدهیم. این تفکر ناشی از اقتصاد نامولد است. شاید همین مردمی که در آبان ۹۸ اعتراض داشتند از این تفکر خوششان بیاید. باید توجه داشت که این مسئله اصلا ساده نیست، چرا که در اقتصاد نامولد، مردم هم به سهم خود شریکاند و گویا اینطور تربیت شدهاند که باید به آنها خدمترسانی شود. تفکری که اقتصاد مولد را حاصل میکند، مطالبه از مردم است، چرا که میخواهد مشارکت آنها را در صحنه سیاست زیاد کند و همانقدر که آنها مشارکت میکنند، از آنها مطالبه میشود.»
در پایان تقیزاده در جمعبندی صحبتهایش گفت: «این اعتراضات دردیست که مردم میکشند تا در صحنه سیاست مشارکت کنند. اگر بخواهیم امیدی داشته باشیم، امید تنها زمانی شکل میگیرد که این صحنه ضعیف (مردم مستعد حاشیه) که مولد هستند، امکانی را برای حضور در صحنه سیاست پیدا کنند. اقتصاد نامولد سبب آبان ۹۸ شد و اقتصاد مولد، استعداد آینده جمهوری اسلامی است.»
همه ما مقصریم
باید توجه داشته باشیم که آبان ۹۸ پدیدهای متمایز از اعتراضات مردمی در جمهوری اسلامی است؛ نقطهای تاریک و کور که هیچ هدفی را دنبال نمیکند و نمیتوان به آن خرده گرفت، چرا که مردمی که تحقیر شدهاند و به آنها خیانت شده، جز آبان ۹۸ از آنها عجیب است. سنگینی قصه آنجاست که رویدادهای پس از آبان ۹۸ نشاندهنده آن است که جهت حرکت همان جهت سابق است و با این وضع آبانهای بعدی دور از انتظار نیست. روزی همه ما برای مستضعفین قیام کردیم و زیر پرچم اسلام نهضتی را شروع کردیم و دلبسته آرمانهای سابق هستیم؛ از این رو نگرانیم و آبان ۹۸ را مهم ، خطرناک و نزدیک میدانیم. امام (ره) می فرمود: «این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» پیدا شود و آن روز فاتحه همه ما را میخوانند.»
ما همه در وضع کنونی نقش داریم و اشتباهی مجدد است اگر که بخواهیم این وضع را منحصرا به کسانی نسبت دهیم. قبل از این که عدهای مردم را نادیده گرفتند، این خود مردم بودند که نادیده گرفته شدن را رقم زدند. امید آن است اکنون ضعفی را که بر ما آشکار گشته به قدرت تبدیل کنیم و با بازگشت به آرمانها بیش از این غلط گام برنداریم.