نظرسنجیها علاوه بر آنکه ابزار مهمی برای سنجش افکار عمومی هستند، ابزارهای ارزشمندتری برای نظرسازی و جهتدهی افکار عمومیاند. در انتخابات ریاست جمهوری اخیر هم مشاهده میشد که برخی مراکز خوش سابقه دست به این اقدام میزنند و با برتری دادن نامزدهای خاصی در نظرسنجیها، سعی در جهتدهی اذهان به سمت نامزد مدنظرشان با «استراتژی شرطبندی روی اسب برنده» داشتند. آسیبشناسی آن مراکز افکارسنجی و علت خطای پیشبینی آنها در یادداشت «احتیاط! به چیزی دست نزنید» در شماره ۹۱۹ روزنامه، انجام شد و در این یادداشت، به طور خلاصه قرار است نظرسنجیهای تلگرامی به عنوان گونهای خاص، ناقص و شاید نامشروع از انواع گونههای مختلف افکارسنجی، آسیبشناسی شود و با یک نگاه علمی، نظرسنجی اخیری که در لایهی برخی از اساتید شریف در گروه تلگرامی برگزار شد، نقد و بررسی شود. با این حال، طراحی نامناسب نظرسنجی میتواند به دادههای غیرقابل تعمیم، نتایج سوگیرانه و تحلیلهای نادرست منجر شود.
برای طراحی یک نظرسنجی علمی و قابل تعمیم، باید اصول مشخصی رعایت شود. مهمترین این اصول عبارتند از:
۱- نمونهگیری صحیح: نمونه باید بهصورت تصادفی بوده و از جامعه هدف به گونهای انتخاب شود که نمایندهای دقیق از آن باشد. روشهایی مانند نمونهگیری طبقهای، خوشهای و تصادفی ساده میتوانند میزان دقت را افزایش دهند.
۲- تعریف صحیح جامعه آماری: جامعه آماری باید بهطور شفاف مشخص باشد و اطمینان حاصل شود که شرکتکنندگان متعلق به آن جامعه هستند.
۳- حجم نمونه مناسب: تعداد پاسخدهندگان باید بهگونهای باشد که خطای نمونهگیری در حد قابل قبولی نگه داشته شود. فرمولهای آماری مختلفی برای تعیین حجم نمونه مناسب وجود دارد که به متغیرهایی مانند میزان پراکندگی دادهها و سطح اطمینان بستگی دارند.
۴- اجتناب از سوگیری در طراحی سؤال: پرسشها نباید دارای بار ارزشی، جهتگیری یا زبان احساسی باشند که پاسخدهندگان را به سمت گزینه خاصی سوق دهد. این نکته باید در گزینهها نیز رعایت شود.
۵- استفاده از بستر مناسب برای نظرسنجی: استفاده از پلتفرمهایی که امکان کنترل هویت پاسخدهندگان و جلوگیری از تکرار رأی را فراهم میکنند، به افزایش اعتبار نتایج کمک میکند.
۶- تحلیل دادهها بر اساس اصول آماری: روشهای تحلیل آماری مانند آزمونهای فرضیه، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس میتوانند اعتبار یافتهها را بررسی کرده و میزان قابلیت تعمیم آنها را مشخص کنند.
دانشگاه صنعتی شریف ۴۶۰ عضو هیأت علمی دارد، اما در این نظرسنجی تنها ۶۲ نفر شرکت کردهاند. این میزان مشارکت، معادل حدود ۱۳ درصد از کل جامعه آماری است که نمیتوان آن را نمایندهای دقیق از نظرات کل اعضای هیأت علمی دانست. از طرفی، نظرسنجیهای تلگرامی در معرض مشکلات جدی از جمله سوگیری خودگزینی (self-selection bias) هستند. در این روش، افرادی که تمایل بیشتری به موضوع دارند، بیشتر احتمال دارد که در نظرسنجی شرکت کنند، در حالی که نظرات افرادی که بیتفاوت یا مخالف هستند کمتر منعکس میشود. علاوه بر این، تلگرام یک بستر غیررسمی است که امکان رأیدهی توسط افراد غیرمتخصص، ناشناس یا حتی افراد خارج از جامعه هدف را فراهم میکند. از آن سو، عدم کنترل بر تکرار رأیدهی و فقدان احراز هویت شرکتکنندگان، اعتبار نتایج را کاهش میدهد. برای نظرسنجیهایی که هدفشان استخراج دادههای علمی یا تصمیمسازی است، باید از روشهای دقیقتری مانند نمونهگیری تصادفی و اجرای نظرسنجی در پلتفرمهای معتبر استفاده کرد، در غیر این صورت اگر اهداف غیرعلمی ملاک قرار گیرد به اعتبار خیلی از موارد آسیب میزند. به طور خلاصه، میتوان خطاهای «احتمالی» را اینگونه دستهبندی کرد:
خطای نمونهگیری (Sampling Bias)
در این نظرسنجی، افراد بهصورت داوطلبانه شرکت کردهاند و هیچ مکانیزمی برای انتخاب تصادفی نمونه وجود نداشته است. در نتیجه، احتمال دارد که تنها گروهی با علاقه بیشتر به موضوع نظرسنجی شرکت کرده باشند و سایر اعضای جامعه هدف مشارکت نکرده باشند. این موضوع باعث میشود که دادهها بهدرستی نمایانگر کل جامعه آماری نباشند.
خطای پوشش (Coverage Error)
خطای پوشش زمانی رخ میدهد که همه اعضای جامعه هدف فرصت یکسانی برای مشارکت در نظرسنجی نداشته باشند. در این نظرسنجی، تنها اساتیدی که در تلگرام فعال بودهاند، امکان مشارکت داشتهاند، درحالیکه سایر اعضای هیأت علمی که در این شبکه اجتماعی عضو نبودهاند یا کمتر فعال بودهاند، حذف شدهاند. این مسئله میتواند دادهها را به سمت گروهی از اساتید منحرف کند.
خطای پوشش ناشی از نبود شانس برابر برای مشارکت افراد جامعه آماری است، درحالیکه خطای نمونهگیری ناشی از انتخاب غیرتصادفی شرکتکنندگان از میان جامعه آماری است.
خطای غیرپاسخگویی (Non-Response Bias)
خطای غیرپاسخگویی زمانی رخ میدهد که گروهی از افراد جامعه آماری به هر دلیلی از شرکت در نظرسنجی خودداری کنند. در این مورد، ممکن است اساتیدی که دیدگاههای خاصی درباره مذاکره دارند، بیشتر جذب نظرسنجی شوند و سایرین مشارکت نکنند. این مسئله باعث کاهش تعمیمپذیری نتایج خواهد شد.
خطای فرمولهسازی سؤال (Framing Effect)
نحوه بیان سؤال تأثیر زیادی بر پاسخها دارد. در صورت سوال این نظرسنجی، ترامپ با واژگان منفی گزافهگو، زیادهخواه و دمدمیمزاج معرفی شده است که احتمال انتخاب پاسخهایی خاص را افزایش داده است که به آن اثر چارچوببندی (framing effect) میگویند. این خطا یکی از رایجترین مشکلات در طراحی نظرسنجیهای غیرعلمی است. که این خطا هم در صورت سوال و هم در گزینهها کاملا مشهود است.
خطای ترتیب گزینهها (Order Effect)
در نظرسنجیهای بسته، ترتیب گزینههای پاسخ میتواند بر نتایج تأثیر بگذارد. بهعنوان مثال، گزینهای که در ابتدا یا انتهای لیست قرار دارد، ممکن است بیشتر انتخاب شود. این اثر معمولاً در نظرسنجیهایی که بهصورت آنلاین و بدون تصادفیسازی ترتیب گزینهها انجام میشوند، دیده میشود.
در هر صورت برای آنکه بتوان یک نظرسنجی را به جامعهای تعمیم داد باید تا حد ممکن اصول علمی را رعایت کرده و از خطاهایی که به برخی از آنها اشاره شد تا حد ممکن دوری کرد. این شیوههای غیراصولی میتواند به برند شریف که اساتید آن از اصلیترین مراقبینش هستند آسیب جدی وارد کرده و به برداشتهای نادرست در سطح جامعه منجر شود.
علیرضا عسگری | ۱۳۹۸ مهندسی نفت شریف و ۱۴۰۳ ارشد علوم اجتماعی تهران