روزنامه شریف
روزنامه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

خروج از حاشیه

اعتراضات آبان ۹۸
اعتراضات آبان ۹۸


یکی از مفاهیمی که اعتراضات آبان‌ماه ۹۸ در جامعه ایران را می‌تواند توضیح دهد، مفهومی‌ست به نام «انسان حاشیه‌ای» ونه حاشیه‌نشین. انسان حاشیه‌ای ممکن است در شیرآباد زاهدان، جعفرآباد کرمانشاه و یا ملاشی اهواز زندگی کند اما به همان شکل ممکن است در مرکز و غرب کلان‌شهر تهران در جایی مثل صادقیه نیز زیست کند. انسان حاشیه‌ای محصول فرایندی‌ست که در جامعه‌شناسی به آن «دیگری‌سازی» (otherness making) می‌گویند. منظور از دیگری‌سازی، سازوکارهایی در سیستم رسمی کشور است که افراد را به دو دسته خودی و دیگری تقسیم می‌کند. «دیگری»ها به مرور از فرصت‌ها و امکانات موجود در کشور (به لحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...) محروم شده و به حاشیه رانده و تبدیل به انسان‌های حاشیه‌ای می‌شوند. در صورتی که فشار وارد بر این افراد و شدت تبعیض بر آنان به نقطه بحرانی برسد و آن‌ها را در تأمین نیازها، آرزوها و دغدغه‌هایشان ناکام گذارد، شاهد نوعی انفجاری خواهیم بود: «خروج حاشیه علیه متن».

انسان حاشیه‌ای محصول فرایندهایی است که مختصرا به برخی از آن‌ها می‌توان اشاره کرد:

  • حاشیه‌ای شدن در عرصه اجتماعی: در این عرصه از یک‌سو با «اتحادیه‌ستیزی» و «صنف‌گریزی»، امکان استثمار هرچه بیشتر کارگران از سوی کارفرمایان را فراهم و از سوی دیگر با نحیف کردن «حوزه عمومی»، امکان هرگونه مطالبه‌گری را از کارگران، سلب می‌کنیم و این یعنی هرچه حاشیه‌ای‌تر شدن کارگران.
  • حاشیه‌ای شدن در عرصه فرهنگی: در این عرصه رسانه‌های رسمی و به‌خصوص صداوسیما از یک‌سو با کانالیزه کردن و پمپاژ مدل‌هایی خاص و محدود از دین‌ورزی، سبک زندگی و...، به مخاطب و از سوی دیگر با انحصار رسانه‌ای، خوانش‌های رایج دیگر را به حاشیه رانده و قرائت‌های موازی از سبک‌زندگی، نوع دین‌ورزی و... را طرد می‌کند.
  • حاشیه‌ای شدن در سیستم بروکراسی: در این عرصه فقدان شفافیت، تبعیض ساختاری و عدم شایسته‌سالاری، شرایط را برای رشد کهکشانی عده‌ای معدود و درجازدن و بلکه سقوط شماری کثیر فراهم می‌کند. در این میان فرصت‌های مختلف شغلی، سرمایه‌گذاری و... و خدمات گوناگون عمومی و خصوصی، نصیب همان «خودی»های معدود می‌شود و شماری کثیر در حسرت کمترین حد از این خدمات، با انبوهی از خشم و نفرت به حاشیه رانده می‌شوند.
  • حاشیه‌ای شدن در عرصه سیاست: در این عرصه نیز به جای ایجاد ساختارهای مشارکتی، با حزب‌ستیزی و ایجاد ساختارهای مشارکت‌گریز و تضعیف جامعه مدنی، ساختمان سیاست را تبدیل به یک ساختار آلیگارشیک و سلطه اقلیت بر اکثریت می‌کنیم و به این ترتیب در این عرصه نیز امکان برای ظهور قشرهای غیررسمی و ابراز نیازها و مطالبات‌شان، از آن‌ها سلب می‌شود.

آنچه آبان‌ماه از خشم و تنش و نفرت‌پراکنی در جامعه دیدیم، محصول نفرت‌ها و عقده‌های انباشته‌شده و فروخفته انسان حاشیه‌ای است؛ انسانی که آن روزها علاوه بر درد نادیده‌گرفته‌شدن و تحمل درد تبعیض و به حاشیه رانده شدن، به لحاظ معیشتی نیز، چرخ زندگی‌اش نمی‌چرخد و لذا به نقطه جوش رسید. تصمیم به افزایش شبانه و ناگهانی قیمت بنزین که باز هم در غیاب مردم و با غریبه شمردن آنان گرفته شد، تنها نوک کوه یخی‌ست که از آب بیرون زده است.

جامعه امروز ایران نیاز به امید و دیده‌شدن دارد، اما نه امیدهای موهوم و مقوایی و نه مشارکت‌های صوری. آن امید پایداری که برای کشور، انباشت ملی فراهم می‌آورد و جامعه را آماده کَندن از وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب می‌گرداند، از خلال طرحی اجتماعی میسر می‌شود که بر محور مشارکت، کنشگری، عاملیت و حذف انحصارها می‌گذرد، مشارکتی از سطوح محلی تا ملی. امروزه ثابت شده بالاترین و پایدارترین میزان امید، نشاط و حتی کارآمدی اقتصادی، در جایی رقم می‌خورد که مردم با انتخاب خود و در کنار هم، در امور محلی، صنفی و ملی خود اقدام کرده و احساس موثر بودن و اثربخشی نمایند. در این میان خام‌ترین تصور آن است که مشکل را صرفا اقتصادی تصور کنیم و راه حل را نیز به گونه‌ای غیرمشارکتی و از خلال همین ساختارهای دیگری‌ساز جستجو نماییم.

سیاست‌گذاران باید بدانند آنگاه که دیوان دولت، جایی برای انعکاس صدای معترضان نباشد، ایوان ملت، فضایی پر از کنش‌های رادیکال و کور می‌گردد. آن‌گاه که تکثر طبیعی موجود در جامعه را انکار کنیم، وحدت مصنوعیِ مقوایی‌مان نیز، ازهم فرو می‌پاشد. آن‌گاه که نتوانیم در کوتاه‌مدت، دل معترضین‌مان را به دست بیاوریم، در بلندمدت (و حتی میان مدت)، هواخواهان‌مان را نیز از خود خواهیم تاراند. اداره کشور چونان لشکرکشی در میدان جنگ نیست، که با نادیده گرفتن عده‌ای از لشکریان، خللی در نبرد پیش نیاید؛ اداره کشور همانند اجرای یک سمفونی‌ست که با ناکوک بودن حتی یک ساز نیز، ارزش موسیقایی آن اثر به کلی از بین می‌رود. نوای خوش، تنها زمانی از این ارکستر شنیده می‌شود که تمام سازهایمان را کوک و به کار بگیریم، سازهایی به شمار بیش از هشتاد و سه میلیون ایرانی.


محمدتقی ضرغام افشار

دانشگاه شریفروزنامه شریفآبان 98اعتراض
آخرین متن و حواشی دانشگاه صنعتی شریف از بزرگترین رسانه دانشگاهی کشور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید