بررسی بازی A Plague Tale: Innocence
ما و اکثر افرادی که در عصر حاضر زندگی میکنیم، تنها یک تعریف از بیماریهای کشنده و ریشهکن شده اعصار گذشته داریم: کشنده و خطرناک. برای بهدستآوردن حس و حال بیشتر در مسائلی که در آنها حاضر نبودهایم، راههای متفاوتی نظیر استفاده از اینترنت، هوش مصنوعی که اخیرا پر سروصدا ظاهر شده و یا حتی کتابها و روایتهای شخصی وجود دارد. اما اقتباسهای سینمایی و البته دنیای ویدئوگیم، یکی از بهترین راهها برای همراه شدن با اتفاقات تلخوشیرین تاریخ است.
طاعون که به مرگ سیاه هم شهرت دارد یکی از تلخترین حوادثی است که در طول تاریخ یقه مناطق مختلف دنیا، خصوصا اروپا را گرفت. بازی "پلاگ تیل: اینوسنس" میتواند حس خاص و ملموسی را به شما ارائه دهد که تجربه آن هرگز از ذهنتان پاک نخواهد شد.
داستان بازی برداشت خیالی از دوران سیاه طاعون در اروپای قرون وسطایی است که در قالب زندگی خواهر و برادری از یک خانواده شرافتمند روایت میشود. "آمیسیا" دختر نوجوان در بازی، فنون اولیه مبارزه و سوارکاری را از پدر خود که یک شوالیه بزرگ بوده است فراگرفته و برادر کوچکتر، "هوگو" به علت دستوپنجه نرم کردن با بیماری، آنچنان با دنیای بیرون و حتی خواهر خود ارتباط ندارد. نحوه روایت داستان سرراست، خطی و منحصربهفرد است و خوشبختانه این ریتم تا انتهای بازی وجود دارد که البته برای تجربه بهتر شما، از بازگوکردن المانهای داستانی خودداری میکنیم.
گیمپلی اثر
هسته اصلی گیمپلی از مخفیکاری و حل پازل و معما قدرت میگیرد و با وجود خطی و مشخص بودن روند بازی، اولین اشتباه شما در مقابل دشمنان، میتواند منجر به مرگ یکی از شخصیتهای بازی شده و آخرین اشتباهتان باشد. دشمنان شما در دو بخش گروه تفتیش عقاید (inquisition) و موشها دستهبندی میشوند. موشها به علت تعداد زیادشان، علاوه بر انتقال بیماری، میتوانند باعث مرگ شخصیتها شوند و تنها بازدارنده آنها نور است و در نتیجه علاوه بر مخفیکاری، با از بین بردن منبع نور کمپهای سربازان inquisition میتوانید جریان موشها را به سمت آنها هدایت کنید. سلاح آمیسیا یک قلابسنگ است که با هدفگیری مناسب منجر به از پای درآمدن حریف روبهرو میشود. البته آمیسیا یک آدمکش حرفهای نیست و گاهی بعد از اشتباه در هدفگیری باید فرار کرده و به جایی امن پناه ببرید. در بخش مخفیکاری هم گاهی باید بهجای درگیر با سربازان، حواس آنها را با وسایل موجود در صحنه پرت کنید و بگریزید. از لحاظ هوش مصنوعی هم بازی در سطح قابلقبولی قرار دارد و این امر موجب چالشبرانگیز شدن کار شما میشود.
جلوه های بصری و انیمیشنها
استودیوی کوچک "آسوبو" در بخش جلوههای بصری هم بینظیر عمل کرده است. نورپردازیها و طیف رنگی بهگونهای است که غم اندوه را بهراحتی به شما منتقل میکند. انیمیشنها در ابتدا ممکن است کمی خشک به نظر برسد اما با گذشت زمان و ترکیب شدن با جزئیات ریزبینانه، باعث میشود بازیکن تنها به تحسین این اثر بپردازد.
موسیقی متن
موسیقی متن بازی و ضربآهنگ آن کاملا برای فضای قرون وسطایی بازی مناسب است و بهراحتی در کنار المانهای گرافیکی بازی، توانسته به خوبی احساسات و اتمسفر بازی را به بازیکنان انتقال دهد.
متفاوت اما مبتکرانه
یکی دیگر از نقاط قوت و اقدامات خلاقانه استودیو آسوبو، رابط کاربری بازی است که در اکثر صحنهها شما را با فضای بازی تنها گذاشته و المانهایی مانند سطح سلامتی، سلاحها و دیگر اشیائی که همیشه به آنها عادت داشتهایم از صفحه رخت میبندند و به شما حس تجربهای سینمایی میدهد. یکی دیگر از ابتکارات این استودیو استفاده از صداپیشههای همسنوسال کاراکترهای بازی است.
تنها نقطهضعف بازی را میتوان کمبود جزئی در گیمپلی برشمرد. اما نقطه قوت اصلی این اثر، نشان دادن انسان، انسانیت و احساسات است. بازیکن با دختری همراه میشود که به برادرش حسادت میکند چراکه مادرش بهخاطر هوگو، به او کمتوجهی میکرده اما در ادامه دیدن وابستگی خواهر و برادر داستان را احساسی میکند. بعد از اولین قتل برای نجات هوگو، داستان به طرزی ادامه پیدا میکند که محبت این دو را بیشتر نشان داده و حس نفرت آمیسیا از دشمنان بازی به درونش رخنه میکند. در کنار او هوگو را داریم که درک درستی از جریانات پیشرو ندارد. گاهی با رفتن به دنبال پروانهها یا آویزان کردن گلی به موهای خواهرش محبت خود را نشان میدهد و حس وصفناپذیر انسانیت را بیدار و زنده میکند.
نتیجهگیری
استودیو آسوبو به دنیای گیم یادآوری کرد که لازم نیست برای ایجاد و توسعه یک اثر فاخر، خرج بالا، قابلیت بتلرویال و یا فضای آخرالزمانی را در دستور کار قرار دهیم و همین موضوع " A Plague Tale: Innocence" را جاودانه میکند.
اگر نیاز به تجربهای متفاوت از بازیها و عناوین حال حاضر دنیای ویدئوگیم دارید، این اثر بینظیر را از دست ندید.