معمولاً افرادی که برای ایجاد شغل جدید، دغدغه دارند و برایش اقدامی هم انجام میدهند، قبل از ورود به بازار، درباره چالشهای این مسیر نگران هستند؛ کمترینش هم همین است از خودشان میپرسند: «حالا این محصول یا خدمت را چگونه در بازار عرضه کنیم؟» درحالیکه جواب روشنی برایش ندارند. تجاریسازی که در قدمهای انتهایی رسیدن محصول به بازار است و نقش زیادی در رشد و پیشرفت شرکتها دارد را نمیتوان بدون فکر و برنامهریزی رها کرد.
وقتی از تجاریسازی حرف میزنیم، به یاد محصولات و خدماتی میافتیم که قرار است وارد بازار کسبوکار شوند. هر تیم استارتاپی وقتی شروع به کار میکند، از نابودی سرمایه خود در این راه میترسد، چگونگی شروع کسبوکار و همچنین آمادگی مواجه با مشکلات آتی دغدغهای بزرگ برای شرکتهاست. برای همین بهترین نحوه ورود به بازار و آمادگی رویارویی با مشکلات آینده، استفاده از یک برنامه در راستای تجاریسازی است. اینجاست که اهمیت خوشه خدمات تجاریسازی مشخص میشود. در فرایند تجاریسازی سه مرحله تکوین علم جدید، تبدیل علم به فناوری و تبدیل فناوری به محصول وجود دارد. هر کدام از این مراحل هم اثری جدی روی محصول نهایی دارند، بعضی از شرکتها توانستهاند با بهبوددادن یکی از این مراحل، مسیر تجاری خود را دگرگون کنند. تجاریسازی دارای گامهایی است که قدمبهقدم محصول را آماده تحویل به بازار میکند. رسیدن به بازار هم از آخرین گامهای تجاریسازی است. یکی از روشهایی که در همین قدمهای آخر تجاریسازی، نقش زیادی در فروش محصولات و خدمات دارد، روش تبلیغ و حتی فروش در شبکههای اجتماعی و وبگاه است که یک دههای است در فضای اینترنت ما هم رشد قابلتوجهی داشته است.
شاید هر کدام از ما به واسطه حضور در شبکههای اجتماعی، سروکارمان به تولید محتوا خورده باشد، بعضی از افراد محتوایی را برای دل خودشان در صفحه شخصیشان منتشر میکنند، بعضی هم بهصورت حرفهای در این زمینه فعالیت میکنند، خودمان هم اگر از این دو دسته نباشیم، احتمالاً افرادی این شکلی را در اطراف خود دیدهایم. تولید محتوا یکی از محورهای حوزه صنایع خلاق است؛ در واقع خوشه صنایع خلاق باهدف تولید محتوا و محصولات خلاقانهای که ارزش اقتصادی و فرهنگی داشته باشند، شکلگرفته است؛ از طراحی مد گرفته تا معماری، همگی در دسته صنایع خلاق قرار میگیرند. صنایع خلاق سرگرم ترکیبکردن خلاقیت، تولید، و بازاریابیِ محتواهای خلاق هستند. این صنایع معمولاً توسط قوانین کپیرایت حمایت میشوند تا محتواهای فرهنگی را منتشر کنند. بعد از دهه ۱۹۹۰، این مفهوم بر اثر پیشرفتهای دیجیتال پرطرفدار شد و از آن زمان بهعنوان یک راهبرد اقتصادی جهانی، استفاده میشود. هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی، رسانه و انتشارات، طراحی و بخشی از فناوری اطلاعات و ارتباطات هم در این خوشه قرار میگیرند. صنایع خلاق نقش مهمی در ایجاد اشتغال، افزایش تولید ناخالص داخلی و تقویت هویت فرهنگی دارند. این موضوع باعث میشود بتوانیم نقش این حوزه را در تقویت مسائل اقتصادی و اجتماعی کشور درک کنیم. نمونههای زیر نقش این حوزه را در تقویت مسائل اقتصادی و اجتماعی کشور، نشان میدهند که کمک میکند به نقش و فهم این صنایع بیشتر پی ببریم:
از دهه ۱۹۹۰، مفهوم صنایع خلاق وارد ادبیات اقتصادی شده و با اصطلاحاتی همچون «بخش خلاق» و «صنایع کپیرایت» همراه شده است. این مفهوم به توسعه فناوری اطلاعات و رشد فرهنگ جهانی با استفاده از رسانههای دیجیتال متصل است. چند سالی که جلوتر بیاییم میبینیم در سال ۱۹۹۴، استرالیا با ارائه سیاست فرهنگی «ملت خلاق»، مفهوم صنایع خلاق را معرفی کرد. این سیاست با یک سرمایه ۲۵۰ میلیوندلاری حمایت شد. در بریتانیا، این مفهوم در سال ۱۹۹۷ توسط حزب کارگر موردتوجه قرار گرفت و همزمان با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات مطرح شد.
در پارک علم و فناوری شریف شرکتهایی چون بانیان اندیشههای نوآورانه آینده و خانه آب و انرژی آریا در خوشه صنایع خلاق و علومانسانی و اجتماعی مستقر هستند.