درباره آبان ۹۸ حرف زدن کار راحتی نیست، هرچند زیاد دربارهاش حرف زدهاند و شاید ما هم زیاد دربارهاش حرف شنیدهایم؛ از همان روزهایی که خیابانها و میدانها شلوغ و سنگین بود و ارتباطمان با خارج که هیچ، با داخل و با خودمان هم قطع، تا همین الآن که ساعتها بحث نظری و جلسه مناظره و نقد عملکرد و جدال توییتری و هشتگسازی و هشتگپراکنی دیدهایم. یکسال در برخی مقیاسها زمان زیادیست و در برخی مقیاسها زمان کمی ولی هرچه بود و نبود، از داغ آبان داغ ۹۸ یکسال گذشته و حرف نزدن دربارهاش چیزی را قرار نیست درست کند، هرچند حرف زدن هم ممکن است برای بعضیهایمان سخت باشد و برای بعضی دیگر هم هرجور حرف زدن معادل نادیده گرفتن و بیشرف بودن و ... خلاصه که انتظار نداشتیم در نظرسنجی آبانی روزنامه همه شرکت کنند، چه آنهایی که حرف زدن در این موضوع برایشان سخت است و چه آنهایی که حرف زدن به این شکل را درست نمیدانند. در نهایت ۳۶۴ نفر به سوالات روزنامه پاسخ دادند؛ سوالاتی که قبول داریم حتی شاید نسبت به دیگر نظرسنجیهای روزنامه هم آنقدر خوب از آب درنیامده بود ولی شما هم قبول کنید که شروع گفتوگو درباره آبان سخت است، اما لازم.
۹۹ایهای تازهوارد
اولین سوالمان درباره سال ورود به دانشگاه بود. ورودیهای ۹۹ با وجود گذشت کمتر از یکماه از حضورشان در شریف و آن هم به صورت مجازی، ۶ درصد شرکتکنندگان را شامل میشوند. ورودیهای ۹۶ با ۱۹.۵ درصد رکورددار مشارکت هستند و بعد از آنها ۹۷ایها (۱۸.۷درصد) و ۹۸ایها (۱۶.۸) حضورشان پررنگ بوده. ۹۵ایها خستهتر بودند و فقط ۱۱.۳ درصد شرکتکنندگان را تشکیل میدهند و پیرهای ۹۴ به قبل هم در مجموع ۲۷.۷ درصد. در همان ابتدا از جنسیت هم پرسیدهایم که پسرها ۷۱ درصد و دخترها ۲۹ درصد بودند؛ تقریبا همان چیزی که طبق نظرسنجیهای قبلی و ترکیب جمعیتی شریف انتظار داریم. یک سوال هم به وضعیت تحصیل یا اشتغال در آبان ۹۸ برمی گردد که ۷۴.۵ درصد گفتهاند فقط دانشجو بودهاند و ۶.۹ درصد هم فقط شاغل و باقی هم حداقل دو روز در هفته سر کار میرفتهاند.
از ۹۶ تا ۹۸
سوال بعدیمان که شاید در ظاهر کمی عجیب بود، به انتخابات ۹۶ برمیگشت؛ هم برای بررسی نرمال بودن نسبی افراد شرکتکننده در نظرسنجی و هم برای تطبیق نظرات درباره آبان ۹۸ با کنش سیاسی در انتخابات ۹۶. ۳۷ درصد گفتهاند حق رأی نداشتهاند. از سوی دیگر مجموع ورودیهای ۹۷ و ۹۸ و ۹۹ شرکتکرده در نظرسنجی ۴۱.۵ درصد است که احتمالا درصد خیلی زیادی از آنها حق رأی نداشتهاند و از ۱۹.۵ درصد ۹۶ هم حدود یکسوم نباید حق رأی میداشتند. پس انتظار داشتیم حقرأینداشتهها چیزی حدود ۴۶ درصد باشد که ۹ درصد بالاتر از چیزیست که بچهها گفتهاند. وضعیت پاسخها را در نمودار میتوانید ببینید. نسبت آرای روحانی به رئیسی در بین کسانی که رأی دادهاند، ۶۲.۷ به ۳۲.۲ است، در حالی که این نسبت در خود انتخابات ۵۷.۱ به ۳۸.۲ بود، یعنی رأیدهندگان به روحانی در نظرسنجی روزنامه بیشتر از حالت عادی شرکت کردهاند. البته میتوان گفت در جامعه دانشگاهی درصد رأیدهندگان به روحانی احتمالا بیشتر است و یا رأیدهندگان به رئیسی علاقه کمتری به صحبت درباره آبان ۹۸ دارند. در نظرسنجی دو سال پیش روزنامه این نسبت ۵۵.۵ به ۴۱ بود.
کجا بودیم؟
بیش از ۸۹ درصد بچهها در آبان ۹۸ در تهران حضور داشتند و حضور در باقی شهرها تکوتوک بوده، اصفهان و کرج کمی بیشتر از بقیه. فقط ۱۴ نفر گفتهاند دز اعتراضات و تجمعات آبان ۹۸ حضور فعالانه داشتهاند که ۱۱ نفرشان در تهران بودند و سهم کرج و تبریز و کاشان هم هرکدام یک نفر. از سوی دیگر ۴۳.۷ درصد افراد گفتهاند اعتراضات آبان را از نزدیک دیدهاند. در اینجا علاوه بر تهران، نام شهرهای کرج، اصفهان، سمنان، قائمشهر، قم، کاشان و ملارد هم دیده میشود.
بیرون گود و لنگش کن؟
غیر از ۱۴ نفر (۱۲ پسر و ۲ دختر)، بقیه گفته بودند که در اعتراضات آبان ۹۸ شرکت نکردهاند. پرسیدیم چرا؟ «ترس» بالاترین درصد را بین گزینهها داشته و بعد از آن نپسندیدن شیوه اعتراضات علیرغم همراه بودن با دلیل آن. همراه نبودن با دلیل اعتراضات، نداشتن وقت و فرصت و دلایل دیگر هم تقریبا درصد یکسانی را به خود اختصاص دادهاند. عامل ترس در بین دخترها بهطور نسبتا معناداری از پسرها بیشتر است (۴۳ درصد در مقابل ۳۲ درصد) ولی در سایر عوامل تفاوت خاصی دیده نمیشود که بتوان آن را به جنسیت ربط داد. وقتی دلیل شرکت نکردن در اعتراضات را با کنش سیاسی در انتخابات ۹۶ مقایسه میکنیم، به نتایج جالبتری میرسیم. در بین افرادی که به روحانی رأی دادهاند (چه آنهایی که طرفدارش بودهاند و چه آنهایی که نبودهاند)، اصلیترین عامل شرکت نکردن در اعتراضات با اختلاف زیاد، ترس است که نزدیک نصف پاسخها را شامل میشود (۴۵ درصد طرفداران روحانی و ۴۷ درصد رأیدهندگان صرف به روحانی از شرکت در اعتراضات ترس داشتهاند و همین عامل مانع حضورشان شده)، در حالی که در بین طرفداران رئیسی، نپسندیدن شیوه اعتراضات ۵۸ درصد پاسخها را به خود اختصاص داده و در بین رأیدهندگان صرف به رئیسی ۴۱ درصد ترس را به عنوان دلیل اصلی بیان کردهاند و ۳۲ درصد همراه نبودن با شیوه اعتراضات. نکته جالب دیگر پاسخ قاطع (۶۴ درصدی) آنهایی که در ۹۶ با وجود داشتن حق رأی، رأی ندادهاند به گزینه ترس است. آنهایی هم که حق رأی نداشتهاند، ۳۳ درصد گفتهاند ترس و ۳۳ درصد گفتهاند نپسندیدن شیوه اعتراضات. اگر نتایج را با سال ورود شرکتکنندهها مقایسه کنیم، یک مورد جالب حداقل به چشم میخورد؛ عامل نداشتن وقت و فرصت بین ورودیهای ۹۹ بهطور معناداری پررنگتر از سایر بچههاست (۲۷ درصد ورودیهای ۹۹ این عامل را ذکر کردهاند) و درصد قابلتوجهی از آنها هم نپسندیدن شیوه اعتراضات را دلیل اصلی دانستهاند (۳۶ درصد).
اگر برگردیم، اهمیت بیشتری میدهیم
۷۳ درصد گفتهاند در صورت بازگشت به آبان ۹۸ در اعتراضات شرکت میکنند. اگر اینجا هم برویم سراغ سوال قبلی، میتوانیم روندهای جالبی ببینیم. آنهایی که با دلیل اعتراضات یا شیوه آن موافق نبودهاند، همچنان نظرشان شرکت نکردن در اعتراضات در صورت بازگشت به آبان ۹۸ است ولی ۳۳ درصد آنهایی که گفته بودند ترس داشتند، ۵۰ درص آنهایی که گفته بودند وقت نداشتند و ۴۱ درصد آنهایی که گفته بودند دلیل دیگری برای شرکت نکردن داشتتند، در صورت بازگشت به عقب به خیابان و میدان میروند. کنش سیاسی در انتخابات ۹۶ هم در تصمیمگیری برای شرکت مجدد تأثیر میگذارد. ۶ درصد طرفداران رئیسی، ۹ درصد رأیدهندگان صرف به رئیسی، ۲۸ درصد طرفداران روحانی، ۴۳ درصد رأیدهندگان صرف به روحانی، ۴۵ درصد رأیدهندگان به سایر یا رأیسفیدها، ۲۸ درصد حقرأینداشتهها و ۲۷ درصد رأیندادهها گفتهاند اگر به سال قبل برگردند، در اعتراضات آبان ۹۸ شرکت میکنند.
سیاست غلط بود یا اجرا؟
۳۲ درصد از شرکتکنندهها گفتهاند در صورت اجرای بهتر و اطلاعرسانی مناسب با سیاست افزایش قیمت بنزین موافقاند ولی ۴۳ درصد نظرشان عکس این است. جالب آنجاست که بین طرفداران رئیسی و روحانی موافقت با سیاست افزایش قیمت بنزین بالاتر است (هردو حدود ۵۲ درصد) ولی ۴۷ درصد رأیدهندگان صرف به روحانی و ۵۹ درصد رأیدهندگان صرف به رئیسی با این سیاست مخالفت دارند. در بین حقرأینداشتهها و رأیدهندگان به سایر هم درصد مخالفت حدود ۴۵ است ولی رأیندادهها با قاطعیت ۷۳ درصدی مخالف این سیاست هستند. نکته جالب دیگر موافقت ۶۷ درصدی با سیاست افزایش قیمت بنزین از سوی افرادیست که علت شرکت نکردن خود در اعتراضات را همراه نبودن با دلیل اعتراضات عنوان کردهاند.
اینترنت یک نیاز حیاتیست
۷۶ درصد با قاطعیت گفتهاند با وجود شرایط پیشآمده مخالف کلی قطع اینترنت بودهاند، ۱۰ درصد موافق این سیاست و ۱۰ درصد هم موافق اعمال محدودتر آن بودهاند. باز هم به سراغ کنش سیاسی در انتخابات ۹۶ میرویم. تفکیک نظرات را در نمودار میتوانید ببینید.
اعتراض، اغتشاش، حادثه
۷۷ درصد رویدادهای آبان ۹۸ را اعتراض تلقی میکنند و در مقابل ۱۶ درصد اغتشاش و باقی افراد هم صرفا آن را حادثه مینامند. باز هم ارتباط کنش سیاسی شرکتکنندگان در نظرسنجی در انتخابات ۹۶ و نظرشان درباره آبان ۹۸ جالت توجه است؛ تقریبا مشابه نظرشان درباره قطع اینترنت. یکبار هم پاسخها به این سوال را با دلیل شرکت نکردن در اعتراضات بررسی کردیم؛ آنهایی که از شرکت در اعتراضات ترس داشتند، رأیشان به اعتراض ۹۶ درصد بوده، آنهایی که با دلیل اعتراض یا شیوه آن همراه نبودهاند، رأی ۵۴ درصدی به اعتراض دادهاند و رأی حدود ۳۷درصدی به اغتشاش و آنهایی که وقت و فرصت نداشتهاند یا دلیلشان چیز دیگری بوده، حدود ۸۶ درصدشان آبان ۹۸ را یک اعتراض نامیدهاند. این هم شاید جالب باشد که ۷۰ درصد افرادی که با سیاست افزایش قیمت بنزین موافق بودهاند و ۸۱ درصد آنهایی که با این سیاست مخالف بودهاند، آبان ۹۸ را یک اعتراض دانستهاند و نه یک اغتشاش.
به کجا اعتماد کردیم؟
پرسیدیم اخبار مربوط به رویدادهای آبان ۹۸ را از کجا پیگیری میکردید که هم به آن دسترسی داشتید و هم اعتماد؟ شبکههای اجتماعی خارجی گوی سبقت را از باقی رقبا ربودهاند و بعد از آن با اختلاف قابل توجه، خبرگزاریهای خارجی، صداوسیما، شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، شبکههای اجتماعی داخلی و روزنامهها و خبرگزاریهای داخلی قرار دارند. البته این ر هم در نظر بگیرید که اینترنت در آن مدت قطع بوده و شاید در صورت وصل بودن آن، کفه ترازو به سمت شبکههای اجتماعی خارجی از این هم سنگینتر میشد.
وصلها و قطعها
گفتیم به دسترسی به اینترنتتان در آبان ۹۸ از صفر تا پنج یک نمره بدهید. متوسط نمره ۱.۲ بوده که نشان میدهد بیشتر بچهها دسترسی خوبی به اینترنت نداشتهاند. در قسمت بعدی پرسیدیم قطع اینترنت چه تأثیری روی درس و پژوهش و کسبوکار داشته است؟ متوسط تأثیر (نمره از صفر تا ۵) روی درس و پژوهش ۳.۲ و متوسط تأثیر روی کسبوکار ۲.۹ بوده است. جزئیات بیشتر را در نمودار میتوانید ببینید.
خشونت اجتنابناپذیر؟
۵۳ درصد خشونت را از هیچ سمتی نمیپذیرند و ۳۴ درصد از سمت مردم پذیرفتهشده میدانند. ۸ درصد هم آن را از جانب نیروهای نظامی و امنیتی قابل قبول عنوان میکنند. باز هم کنش سیاسی در انتخابات ۹۶ میتواند ارتباط جالبی با دیدگاه شرکتکنندهها نسبت به خشونت داشته باشد که در نمودار میتوانید ببینید. همچنین آنهایی که آبان را اعتراض میدانند، ۴۱ درصد خشونت مردم را میپذیرند ولی آنهایی که عنوان اغتشاش را مناسبتر میدانند، ۳۶ درصد خشونت نیروهای امنیتی و انتظامی را قبول میکنند.
خارجیها همه ماجرا نیستند
متوسط نمره شرکتکنندگان به نقش نیروهای خارجی (دولتهای خارجی و گروههای مخالف نظام) در آبان ۹۸ از یک تا ۵، ۲.۵ بوده است، یعنی نه اینکه همهاش تقصیر آنها باشد و نه اینکه آنها کاری به کار ما ندارند. متوسط نمره طرفداران روحانی ۱.۹، متوسط نمره رأیدهندگان صرف به روحانی ۱.۶، متوسط نمره طرفداران رئیسی ۴، متوسط نمره رأیدهندگان صرف به رئیسی ۳، متوسط رأی رأیندادگان ۱.۴، متوسط نمره رأیدهندگان به سایر ۲.۳ و متوسط نمره حقرأینداشتهها ۲.۷ است.
چقدر خون ریخته شد؟
آمارها از تعداد کشتهشدگان آبان ۹۸ ضدونقیض زیاد دارد. آمار اعلامشده از سوی ایران حدود ۲۳۰ نفر است و از سوی دیگر رویترز آمار ۱۵۰۰ نفری اعلام کرده است. ۳۲ درصد آمار را از ۱۵۰۰ نفر هم فراتر میدانند و ۱۸ درصد همان بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ را تخمین میزنند. ۴۷ درصد رأیدهندگان صرف به روحانی و ۴۰ درصد طرفداران روحانی، ۸۲ درصد رأیندادهها، ۳۰ درصد حقرأينداشتهها و ۳۶ درصد رأیدهندگان به سایر آمار را بالاتر از ۱۵۰۰ میدانند، در حالی که ۴۶ درصد طرفداران رئیسی آمار بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ را میپذیرند و ۳۲ درصد رأیدهندگان صرف به رئیسی آمار بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر را قبول دارند. ۸ نفر از ۱۴ نفری که در اعتراضات آبان ۹۸ حضور داشتهاند، آمار بالاتر از ۱۵۰۰ نفر را تخمین زدهاند و ۴ نفر از آنها هم آمار بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر. در بین آنهایی که گفتهاند آبان را از نزدیک دیدهاند هم ۴۰ درصد آمار بالاتر از ۱۵۰۰ نفر را قبول دارند و ۲۵ درصد آمار بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ و البته ۱۶ درصد آمار بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر. تفکیک تخمین درباره تعداد کشتهشدگان آبان ۹۸ براساس منابع خبری که افراد آنها را پیگیری میکردند نیز در نمودار قابل مشاهده است.
چقدر به آبان نزدیک بودیم؟
پرسیدیم بین آبان ۹۸ و ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی و اعتراضات بعد از آن کدامیک دردناکتر و تأثیرگذارتر بود؟ ۴۲ درصد هردو را در یک سطح دانستهاند و ۴۰ درصد سقوط هواپیمای اوکراینی را انتخاب کردهاند و ۱۵ درصد هم انتخابشان آبان بوده است. در یک سوال شاید کمی عجیب گران شدن بنزین و قطعی اینترنت را مقایسه کردهایم. ۹۲ نفر تصمیم گرفتند در این دوراهی انتخابی نداشته باشند ولی از بین انتخابکنندگان ۶۸ درصد ترجیح میدادند اینترنت قطع نمیشد ولی بنزین گران میشد و باقی افراد ترجیحشان برعکس بوده است.
بعد از آبان بار سفر بستیم
آبان ۹۸ و متن و حاشیههاش به نظر میرسد تأثیر قابلتوجهی روی تصمیم به ماندن یا رفتن بچهها گذاشته است. ۲۷ درصد روی تصمیم به رفتنشان مصممتر شدهاند و ۲۱ درصد هم بعد از آبان تصمیم گرفتهاند بار سفر ببندند. ۳۱ درصد ولی همچنان تصمیم به ماندن دارند. دلایل مهمی که بچهها برای تصمیم به رفتن ذکر کردهاند، اینها بود: بی مسئولیتی مسئولان، نبود شفافیت، ناامیدی از اصلاح و تغییر، نشنیدن صدای مردم، مهم نبودن مردم برای مسئولین، فقدان امکان اعتراض و اصلاح، نبود رواداری و صداقت در حاکمیت، محترم نشمرده شدن حقوق شهروندی، فقدان آزادی، حوادثی مثل قطعی اینترنت.