زیاد شنیدهایم که هر آمدنی رفتنی دارد. عرصه سیاست و بالا پایین شدنهایش هم از این قاعده مستثنی نیست. رسم همیشگی در زمین سیاست، پس از خداحافظی دولتمردان، اولین مسئله توجه به کارنامه و بررسی عملکردشان است و همین باعث شد تا در این یادداشت نگاهی بیندازیم به مهمترین یا شاید پرسروصداترین تصمیمات دولت سیزدهم که به نحوی با شریف ارتباط داشتند:
۱- دانشگاه مهماننواز
حضور مسئولان دولتی و مشاوران آنها در 3 سال استقرار دولت سیزدهم، در شریف پررنگ بود؛ حضوری که با برطرف شدن کرونا شدت بیشتری هم گرفت. اولین مهمان دولتی دانشگاه، وزیر علوم بود که به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۰، در دانشگاه شریف حضور پیدا کرد. وزیر علوم از شریفدوستترین وزرای دولت سیزدهم بود که در این ۳ سال به بهانههای مختلف و البته در جلسات عمدتاً مدیریتی، راهی شریف میشد و یکبار هم ۱۶ آذر ۱۴۰۰ مهمان یک جلسهی تماماً دانشجویی شد. همچنین بسیاری از افراد کابینه، مثل صمت به دلیل بازگشایی بخشهای مرتبط با وزارت خانه خود یا برخی جلسات و قراردادها، مهمان شریف شدند. در برنامههای ۱۶ آذر سه سال اخیر، علاوه بر رئیس جمهور و وزیر علوم در برنامه بسیج دانشجویی، وزیر فرهنگ و معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در معرض پرسش و پاسخ دانشجویی قرار گرفتند.
۲- بازگشت به صندلیهای دانشگاه
همهگیری کرونا که اواخر سال ۱۳۹۸ در ایران شدت گرفت، تبدیل به مانع اصلی روند آموزش عالی در کشور و بهتبع آن شریف شد. ضعف زیرساختها و عدم آشنایی اساتید و دانشجویان با بستر مجازی، کاهش کیفیت کلاسهای درس که رکن اصلی دانشگاه هستند را به همراه داشت. بعد از شروع واکسیناسیون دانشجویان با دوز اول واکسنها در شهریور ۱۴۰۰، ذره ذره امید حضور در کلاسهای شلوغ دانشگاه در دلها زنده شد تا بالاخره و بعد از اصرار دولت و انکار دانشگاه، ۲۰ فروردین ۱۴۰۱، دانشجویان ورودی ۹۹ اولین حضورشان را بر روی صندلیهای کلاسهای دانشگاه شریف تجربه کردند؛ تصمیمی که انتقادهای زیادی از جمله متناسب نبودن با شرایط هر دانشگاه را به همراه داشت.
۳- ماندن یا رفتن؟
در سه سال فعالیت دولت سیزدهم، سه استاد هم بیش از بقیه نامشان شنیده شد؛ عدم پذیرش آرش اباذری در گروه فلسفه علم دانشگاه که بعدها گفته شد برخی استعلامها و تصمیمات بیرونی در آن موثر بوده، یکی از این حواشی بود. تصمیم قطع همکاری دانشگاه با علی شریفی زارچی و ارسال آن به وزارت علوم و تایید سریع هیئت مرکزی جذب و البته مفتوحه ماندن این پرونده، یکی از داغترین موضوعات این سه سال در ارتباط با اساتید شریف بود؛ پایان همکاری و بازنشسته شدن دکتر مسعود نیلی در تابستان ۱۴۰۲ هم خبرساز شد؛ تصمیمی که اعلام شد با تصمیم هیئتامنا بوده ولی ایشان میتواند به فعالیتهایش در بخشی از مدلهای سابق ادامه دهد.
۴- سرشار از مجوزها
دولت سیزدهم در کنار تمامی نقاط ضعف و قوتهایی که برای شریف داشت، چند نقطه پررنگ از نوع مجوزهای مختلف را هم برای دانشگاه از خود به جا گذاشت که گام موثر اما ناتمامی در هر کدام از این پروژهها محسوب میشد. راهاندازی دو دانشکده جدید در شریف یعنی سیاستگذاری و فناوریهای زیستی، فراز و نشیبهای زیادی داشت و البته خواهد داشت؛ مجوز شورای گسترش وزارت علوم و موافقت با راهاندازیشان از جمله اتفاقات مثبت در طول این سهسال بود. تبدیل مجوز پارک علموفناوری از اصولی به قطعی و ارتقاء یک پلهای پارک از درجه سه به درجه دو، اتفاق دیگری بود که در طول این سه سال رقم خورد. شعبه عراق دانشگاه که ایده و تلاشهای اولیهی راهاندازی آن در سالهای گذشته مطرح شده بود، به گامهای بعدی خود رسید و مجوز آن توسط وزارت علوم صادر شد. الحاق زمین دانشگاه پیامنور و درنتیجه تهاترش با خوابگاه شهید رجایی هم گامهای مهمی بود که در روزهای آخر دولت برداشته شد و بهنظر میرسد بهزودی خبرهای خوبی از آن به گوش ما برسد.
۵- دولت شریف
حضور شریفیها در بدنه کارشناسی و هیئت دولت سیزدهم، به قدری پررنگ بود که اینجا به دلیل اختصار تنها میتوان به بعضی از آنها اشاره کرد. مهرداد بذرپاش، ورودی ۷۷ کارشناسی صنایع، به وزارت راه و شهرسازی رسید؛ عباس علیآبادی، ورودی ۶۳ کارشناسی مکانیک وزیر صمت شد، عیسی زارعپور، کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر به وزارت ارتباطات رسید؛ دکتر روحالله دهقانی، استاد دانشکده هوافضا هم معاون علمی رئیسجمهور شد، دکتر علی ملکی از دانشکده مدیریت و اقتصاد، بهعنوان نماینده ایران راهی بانک جهانی شد و دکتر شبیر فیروزیان استاد مرکز معارف هم معاون وزیر ارشاد شد، داریوش ابوحمزه هم برای مدتی ریاست مرکز آمار ایران را بر عهده گرفت. مرتضی سرهنگی هم مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش شد.
۶- پول، پول، پول
رفتوآمد وزیر علوم و سایر مقامات دولت به دانشگاه، بودجههای مختلفی را هم به شریف آورد؛ بازسازی چندین میلیاردی دانشکده مهندسی شیمی، تخصیص بودجه به شریف بابت حمایت از دانشگاه در برابر تحریم، حمایت مالی از چند طرح بزرگ علمی، پژوهشی و فناوری در همکاری با پارک علموفناوری و معاونت پژوهشی، کمک به انعقاد قراردادهای مالی با شرکتهای بزرگ خصوصی و ارتباط بیشتر آنها با دانشگاه از جمله تصمیمات مالی دولت قبل در ارتباط با شریف بود.
۷- شریف در التهاب
پس از درگذشت مهسا امینی و شروع ماجراهای ابتدای سال تحصیلی ۱۴۰۱، در شریف هم مثل بسیاری از دانشگاهها التهاباتی بروز پیدا کرد و بعد از حدود ۳ ماه در آذر ۱۴۰۱ پایان یافت؛ حضور وزیر علوم در دانشگاه در شب ملتهب دهم مهر و برخی جلسات دیگر، جلسه مسئولین دانشگاه با رئیس جمهور، برخی احضارهای دانشجویان توسط وزارت اطلاعات، جلسات پشتپرده با شورای امنیت کشور و مصوبات مختلفی که خبرش درز پیدا میکرد، ابلاغ بخشنامه عفو عمومی دانشجویان و مختومه شدن پروندههای دانشجویی توسط وزارت علوم و... از جمله نقاط پررنگ و البته رسانهای شدهی دولت در وقایع آنسال، آنهم در نسبت به شریف بود. فضای ملتهب اما اگرچه با گذشت زمان به مرور کمتر شد، اما سایه برخی ورودها و برخوردهای امنیتی جلوههای مختلفی پیدا کرد که تنوع و شدت آن بیشتر از گذشته بهنظر میرسید؛ موضوعی که در نصب گیتهای تردد در ورودی دانشگاه، احضار یا مواجهه با برخی اساتید و مسئولین دانشگاه که سر از رسانهها درآورد و البته احضار بعضی از فعالین دانشجویی از جملهی این موارد در طول این حدود دو سال بود که جستهوگریخته به گوش میرسید.
۸- مستأجری رفت، مستأجری آمد.
دولتها معمولا برای تطبیق بیشتر نظم و سازوکار دانشگاهها با مسیر وزارت علوم و دولت، تلاش دارند تا تغییراتی را در لایه ریاست دانشگاههای دولتی اعمال کنند. تغییری که منجر به تفاوت در خطمشیگذاری دانشگاهها میشود و آموزش عالی را تحت تاثیر قرار میدهد.
اولین نمونه این موضوع در دولت سیزدهم با تعویض رئیس دانشگاه از دکتر محمود فتوحی به دکتر رسول جلیلی بعد از یک دوره تقریبا ۷ ساله اتفاق افتاد. اما اتفاق غیرمنتظره شریف تعویض یکباره ریاست از دکتر جلیلی به دکتر موسوی آنهم پس از ۲۶ ماه و پایان دوره کوتاه ریاستش بود؛ تصمیماتی که انتقاد تعدادی از اساتید در نحوه انجامش را بهدنبال داشت؛ چراکه معتقد بودند تعیین رئیس دانشگاه باید با نظر استادان و از بین گزینههای پیشنهادی آنان باشد.
۹- دست به تغییرات آییننامهای
تغییر شرایط و گذر زمان و رفتوآمد اشخاص و بیرون زدن نواقص، همیشه بهانههای خوبی برای اعمال تغییرات آییننامهای یا اجرایی بودهاند؛ دولت سیزدهم هم از این قاعده مستثنا نبود و از همان اول دست به تغییراتی در این متون زد. اصلاح آییننامه انضباطی در پاییز ۴۰۱ و اصلاح فعالیتهای صنفی در دانشگاهها، دو تغییر اساسی وزارت عتف محسوب میشد که صدای عدهای را درآورد؛ چرا که هم در حوزه انضباطی، سفتوسختتر شده بود و هم فعالیتهای صنفی را قاعدهمندتر و شاید محدودتر میکرد.
از طرف دیگر آییننامه آموزشی دانشگاهها پس از ۶ سال، در دولت سیزدهم تغییر کرد. از تغییرات این آییننامه، امکان تحصیل مجدد رایگان بعد از انصراف از تحصیل و همچنین افزایش مرخصی بدون احتساب سنوات، پس از زایمان بود. البته یکی از تغییرات مهم دیگر محدودیت حذف اضطراری رایگان تا 7 واحد بود. آییننامه جدیدی که در این دولت تصویب شد «آییننامه جامع شناسایی و حمایت از دانشجویان سرآمد» بود که تسهیلاتی را برای دانشجویان سرآمد مدنظر قرار داد و تمام مدلهای قبلی را کنار گذاشت. آییننامه جذب و ارتقاء اساتید هم یکی از آخرین آییننامههای دانشگاهی بود که در دولت سیزدهم ابلاغ شد و اصلاحاتی را در پی داشت. آییننامه کاهش سنوات رفاهی هم پرحاشیه شد چرا که سنواتیها را مجبور به پرداخت بیش از قبل هزینههای رفاهی میکرد.
جنجالیترین تصمیم دانشگاهی وزارت علوم اما نه موارد بالا، که افزایش نرخنامهی آزادسازی مدارک پس از ۱۱ سال بود و کمپینهای مختلف، اما ناکامی را به راه انداخت؛ موضوعی که سازمان دانشجویان اعتقاد داشت همچنان تنها ۴۰ درصد از هزینههای دوره دانشجویی را پوشش خواهد داد!