یکی از مأموریتها و رسالتهای نهاد آموزش عالی یک کشور، تمرکز بر تأثیرگذاری جامعتر در جوامع بینالمللی است؛ راهکار و ابزاری که بهعنوان یک راهبرد و قدرت در دست سیاستمدران این حوزه، جهت پیادهسازی عمق اثرگذاری علمی و فرهنگی به کار گرفته میشود. ایران نیز همگام با کشورهای درحالتوسعه و همسو با کشورهای منتخب توسعهیافته، تلاشهای مؤثری چه در فضای ایده و چه در زمین عمل دستوپا کرده که محصول نوپای آن «جذب هدفمند دانشجویان بینالملل» بوده. سیاستی که زاییده ادبیات سیاسی تازه متولد «دیپلماسی علمی» است و در این میان نقش برنامههای بلندمدتی چون «سند چشمانداز بیستساله کشور» و «سند راهبردی کشور در امور نخبگان» بهمنظور هویتبخشی به این دیپلماسی دیده میشود.
در چنین شرایط اولیهای که نیاز به انتخاب سیاست برگزیده برای تحقق بهتر و بیشتر هدف احساس میشود، و از سمتی فضا آکنده از سعی و خطاست، جمعآوری تجارب فراوریشده و همجهت با این سیاست، تلاشی مؤثر برای بهحداقلرساندن معایب، و کسب منافع و فواید حداکثری از اجرای این سیاست خواهد بود. آنچه در ادامه به آن میپردازیم، مطالعه موردی چندجانبه جذب دانشجویان خارجی از مسیر علمی و فناورانه در گوشهکنار دنیاست؛ و گریزی هم به سیاست «رایزنهای علمی» ایران میزنیم که چراغش از وزارت دکتر زلفی گل روشن شد.
چین در زمینه جذب دانشجو چه از لحاظ تقدم زمانی و چه از دریچه برنامهریزی اصولی، بهعنوان یکی از الگوهای کهن یاد میشود. کشوری که زمانی مبدأ خروج دانشجویان خودی بود، طی بیستسال گذشته بهعنوان سرمنزل مقصود سایر کشورها معرفی میشود. اهداف دولت جهت جذب دانشجوی بینالملل را میتواند در چند محور بر شمرد؛ افزایش نفوذ و قدرت نرم چین در جهان، بینالمللیسازی دانشگاههای چینی و بهبود رتبه جهانی آنها، و بهرهبرداری اقتصادی از ظرفیت مازاد آموزشی؛ نگاهی که قرابت نزدیکی با جهانبینی کشور ما در زمینه صدور اندیشه خودش در طرح «رایزنهای علمی» دارد. چین در دههٔ بیست میلادی طرح «Study in China» را آغاز کرد که در آن هدف جذب نیممیلیون دانشجوی خارجی تا سال ۲۰۲۰ مطرح شد. آمارها نشان میدهد این کشور تا سال ۲۰۱۸ به حدود نیممیلیون دانشجوی بینالمللی دستیافته بود. از نقاط قوت تجربه چین، تأثیر سیاسی و دیپلماتیک آن است؛ بسیاری از فارغالتحصیلان خارجی دانشگاههای چینی به پستهای مهم دولتی در کشور خود رسیده و بهعنوان یک پل ارتباطی عامل نقشآفرینی بیشتر چین در معادلات قدرت شدند.
ترکیه در دهه گذشته توانست خود را بهعنوان قطب آموزشی منطقه معرفی کند؛ هدفگذاریای که اگر به زبان شاخصههای اقتصادی و آماری آن را بررسی کنیم، ترکیه را سربلند توصیف میکنیم.
اهداف ترکیه از این روند چندوجهی است: تبدیلشدن به قبله آموزشی در جهان اسلام و منطقه، کسب درآمد ارزی از طریق شهریه و هزینههای زندگی دانشجویان خارجی، و تقویت پیوندهای سیاسی و نفوذ فرهنگی در میان کشورهای همسایه. هدفگذاری جذب «۳۵۰ هزار دانشجوی خارجی» سال ۲۰۱۸ و برنامهریزی دولت منجر شد تعداد دانشجویان بینالمللی در ترکیه از حدود ۲۰ هزار نفر در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲۴۰ هزار نفر در اوایل دهه ۲۰۲۰ افزایش یابد. موفقیتی که بیشتر مرهون «بورسیه تحصیلی» و در کنار آن رونق اقتصاد محلی شهرهای دانشجویی ترکیه است.
روایت فرهنگی اسلامی مشترک میان ایران و ترکیه میتواند در هدفمندتر کردن آموزش بینالملل ایران نیز سرمشق تأثیربخشی باشد.
ایران نیز بهعنوان یکی از پازلهای آموزشی منطقه، مدتی است دیپلماسی علمی را در سلسله برنامههایی نظیر «رایزنان علمی» تدوین کرده است؛ راهحلهایی که همزمان و توأمان علاوه بر نگاه به رشد علمی دانشگاه، باعث محل درآمد ارزی نیز میشود.
فضای آموزشی با تمرکز و اولویتسنجی بر محورهای انگیزهبخش علمی، فرهنگی و مالی میتواند علاوه بر رونق پژوهشی و بهدستآوردن قدرت نرم در سطح دنیا، رونق مالی و سرمایهگذاریهای کلان را نیز از آن خود کند و چرخدندهٔ اقتصادی خود را بیشازپیش حرکت دهد. در این میان نگاه به تجربههای مشابه و دور و نزدیک میتواند چراغراهنمای این راه تازه پیمایش شده باشد.
ایمان امانی | 1400 علوم کامپیوتر