روزنامه شریف
روزنامه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۷ روز پیش

ردّپای غرب (۵)

زنجیر پنجم از رشته یادداشت‌های بررسی پیشرفت تمدن‌ها

تاریخ را نمی‌توان از جغرافیا جدا کرد. جغرافیا تأثیر خودش را بر فرهنگ، سبک زندگی، معماری و بسیاری از جنبه‌های پنهان و آشکار زندگی مردم هرمنطقه می‌گذارد. فرهنگی که در آفریقا رشد و نمو پیدا می‌کند، با فرهنگی که در سیبری پا می‌گیرد، زمین تا آسمان متفاوت است و این یعنی ما هم اگر بخواهیم زندگی اروپایی‌ها و تمدن نوپای غرب را بررسی کنیم، باید طبیعت و اقلیم قارۀ سبز را بشناسیم.

اروپا دومین قارۀ کوچک پس از قاره استرالیا است که همراه آسیا، ابرقارۀ اوراسیا را می‌سازند. دشت‌های سبز و حاصل‌خیز و زمین‌های پرآب بخش قابل‌اعتنایی از چهرۀ این قاره را تشکیل می‌دهند. هرچند برخی نواحی شمالی اروپا آب‌وهوایی سرد و پربارش دارند، امّا دست‌آخر همین حاصل‌خیز بودن خاک این قاره اوضاع را برای پایه‌گذاری نظام فئودالی که بر پایۀ کشاورزی بنا شده، بهتر از هرجای دیگر فراهم می‌کرد.

اروپا همچنین در غرب خود با اقیانوس اطلس در تماس است. اروپایی‌ها با کمک مسیر آبی اقیانوس اطلس توانستند دریای مدیترانه را دور بزنند و از سیاست‌های ترک‌های برای ناامن کردن دریای مدیرترانه با هدف ضربه زدن به اروپا، دور بزنند. دریانوردان اروپایی که با دخالت عثمانی امکان تجارت گسترده با شرق را از دست داده‌بودند، از مسیر‌ دریایی جدید بهره بردند و تجارت تازه‌ای را با مردمان قارۀ جنوبی خود، یعنی آفریقا، کلید زدند. تجارت اروپایی‌ها قرن‌ها محدود به همین مسیر و سواحل غربی آفریقا می‌شد؛ تا زمانی که دریانورد و تاجر پرتغالی، واسکو دو گاما، پس از عبور از حد جنوبی قاره آفریقا، برای اولین بار موفق به پیمودن یک مسیر تجاری به هند، قطب اقتصادی جهان آن روزها، شد. آن زمان‌ها، آفریقا هم مهد تمدّن‌های درخشانی در شرق و غرب خود بود. آن‌طور که دریانوردان اروپایی گفته‌اند، فرهنگ مردم این قاره در مناطقی که اهالی اروپا به آن‌جا قدم گذاشته بودند، اگر از فرهنگ اروپا والاتر نبوده باشد، هم‌سطح آنان بود. هرچند دیری نپایید که اروپاییان با سیاست‌های تجاری خود، یعنی افزایش تقاضای برده در بازار‌های تجاری این قاره، آسیبی جبران‌ناشدنی به فرهنگ مردم غرب آفریقا وارد کردند. آسیبی که مدّتی بعد به تمامی قاره سرایت کرد. این همان قصّۀ تکراری تمدن‌هایی است که به زیر کشیده شدند تا غرب بر شانۀ آن‌ها بایستد.

امّا فراتر از این‌ها، جغرافیای سیاسی اروپا یک مشخصۀ برجسته دارد و آن همجواری این قاره با دریای مدیترانه دانست. این دریا که در جنوب اروپا گسترده شده‌است؛ سال‌هاست که ارزش و اهمیت فراوانی دارد و گهوارۀ تمدّن‌هایی چون یونان و روم به شمار می‌رود. در حقیقت، کمتر جنبه‌ای از زندگی اروپایی‌ها، علی‌الخصوص ساکنان ساحل این دریا، پیدا می‌شود که از مدیترانه اثر نگرفته باشد. از نوع تغذیه و پوشش گرفته تا معماری و فرهنگ‌های ناشی از دریانوردی، همه‌چیز یک نسخۀ مدیترانه‌ای دارد که با این دریا گره خورده‌است. دربارۀ نقش مدیترانه بر اقتصاد اروپا نیز پیش از این به قدر کافی صحبت شده‌است.

هرچه به سمت شمال اروپا برویم امّا، هوا سردتر و سردتر می‌شود. امکان کشاورزی و باغداری کمتر می‌شود و فرهنگ‌هایی که بر غارت و شکار و مانند آن بنا گشته‌اند، پررنگ‌تر می‌شوند. شمال اروپا اقلیمی‌ست که وایکینگ می‌پروراند. هرچند در چندسال گذشته و با کشف منابع عظیم نفتی در دریای شمال و دریای نروژ ورق برای سرزمین‌های شمالی برگشته و رونق و توجّه بیشتری نصیب شمال این قاره می‌شود.

شرق اروپا هم از قدیم‌الایام تا به امروز محل مواجهۀ مردم اروپا و آسیاست. مواجهه‌ای که از عصر یونان و روم تا امروز گاه سازنده بوده و گاه با درگیری و تنش همراه شده‌است.

یک وجه شاخص دیگر از جغرافیا اروپا هم که در مناطق داخلی آن بیشتر به چشم می‌آید، رودهای پرآب هستند. دانوب، ولگا، راین و اِلب و رودهای بسیار دیگر در سرتاسر پهنۀ داخلی اروپا کشیده شده‌اند و از بیش از بیست پایتخت مهم اروپایی گذر می‌کنند. این رودها هم مثل هر جلوۀ جغرافیایی دیگری که گفتیم بر فرهنگ، معماری، نوع پوشش، نوع تغذیه و جنبه‌های دیگر زندگی مردم اثرگذارند. هرچند کم‌آبی هم آورده‌های خود را دارد. مردمی که در مناطق کم آب زندگی می‌کنند، ناچارند برای دسترسی به آب آشامیدنی دست به ابداعات خلّاقانه‌ای از جنس قنات بزنند؛ شاهکاری که در دوران هخامنشی به دست ایرانیان خلق شد.

آب، خاک و شرایط جوی در طول تاریخ شاید چندان تعیین‌کننده به نظر نرسند اما عناصری به غایت حیاتی هستند که می‌توانند پایه شکل‌گیری تمدن‌های بشری و یا مسبب جنگ‌هایی با صدها هزار نفر کشته باشند.


صدرا یگانه | ۱۴۰۱ مهندسی برق

تاریخروزنامه شریفدانشگاه شریفاروپا
آخرین متن و حواشی دانشگاه صنعتی شریف از بزرگترین رسانه دانشگاهی کشور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید