اولین روزهای حضور ورودیهای جدید به دانشگاه، شور و نشاط جدیدی را به دانشگاه تزریق میکند؛ با اینکه صفهای سلف طولانی میشوند یا هر کجای دانشگاه که بگردید جمعهای مختلف ورودیها را میبینید که دور هم نشستهاند و درحال پیدا کردند مافیا بین خودشان میگردند و این موارد برای اکثر سال بالاییها تکراری و کسل کننده است، ولی اردوی ورودی را میتوان بخش جذاب این برهه از سال در نظر گرفت؛ از تب و تابی که بین کادر اردو از چند ده روز قبلش شکل میگیرد تا شعاردادنهای ورودیها علیه رشته یکدیگر که فضا را پرحرارت و شور و نشاط میکند.
اردوی راه روشن ۴۰۳ هم مثل سالهای گذشته با سفر به مشهد مقدس و عرض ارادت به حضرت امام رضا (ع) آغاز شد. البته هیجان و ذوقزدگی ورودیها از قبل آن، یعنی پذیرش در مسجد دانشگاه شروع میشود. دانشجوها پس از پذیرش و شعار علیه هویت و آرمان و اهداف رشتههای یکدیگر، عازم راهآهن شدند، هرچند که راهآهن هم عاری از جنجال و کشمش نبود. صبح فردا، پس از رسیدن به مشهد و اسکان، اولین برنامه محتوایی اردو، «مراسم افتتاحیه» بود؛ دکتر ولیالله فاطمی، بنیانگذار شرکت توسن، آقای محمدصادق باطنی، مدیر شبکه امید، و دکتر مرضیه ثقفیان، عضو هیئتعلمی دانشکده اقتصاد، از مدعوین این برنامه بودند؛ هر کدام به نحوی دست روی هدف و تصور ورودیها از آیندهشان گذاشتند. دکتر فاطمی با اشاره به موقعیتها و فرصتهایی که دانشجوها دارند، محمدصادق باطنی با تمرکز به موضوع کلیت تحصیل به روش مرسوم، هدف از تحصیل و نحوه زندگی ما در آینده و دکتر ثقفیان هم تصور دانشجویان از آیندهشان را به همراه نظرسنجی زنده به ارائه گذاشتند؛ ناگفته نماند که مراسم همراه با شیطنتهای ورودیها، پرچم دزدیها و دوبله زنده انیمیشن توسط چهارصد و سهایها بود.
پس از افتتاحیه، کادر اردو، عکس یادگاری رشتهها را گرفتند و بچهها عازم زیارت سلام شدند. مراسم بعدی که پس از صرف شام برگزار شد مراسم گعده با اساتید بود که ورودیها با همنشینی و گپ و گفت با اساتید، فضای رشتهشان را شناختند؛ در این گعدهها، رشته و گرایشهایش، بازار کار و سابقه خود اساتید به بچهها ارائه داده شد. اما بازیهای گروهی و زیارتهای سحرگاه، امتداد این روزِ پر از ارائه بود تا بچهها خستگیشان را دَر کنند. احتمالاً الان خیلی از ورودیها با آبمیوهفروشی سلامت و پیتزاهای بعلبک خاطرات خوبی دارند، کیف پول همیارها هم سلامرسان است!
روز دوم هم از صبح تا نزدیکهای بعدازظهر به بازی معروف اردوی ورودی گذشت؛ البته امسال بازیای به نام «نقشه گنج» اجرا شد و روال کار هم کمی متفاوت با سالهای گذشته بود. بچهها به دنبال برگههای راهنمای گنج که مأموریتهای بازی در آنها قرار داده شده بود میگشتند و مرحلهبهمرحله امتیاز جمع میکردند و در نهایت سه گروه برنده، از رشتههای عمران، هوافضا و صنایع بودند. انتهای روز هم برنامه مفید پنل محتوایی با حضور آقای علیرضا یونچی، کارآفرین و فعال کسبوکار و دکتر سید علی مدنیزاده، استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد برگزار شد که درباره مباحث کارآفرینی، تکنولوژیهای روز و موضوعات انگیزشی، صحبتی داشتند.
المانهای بصری این اردو که بر فضای کلی اردو، تأثیر هنریای گذاشته بود هم قابلتوجه است. کاشیهای رنگی مختلف که بخشی از نماد اردو شده بود و در برچسبهایی که در بسته هدیه میدادند هم خودش را نشان میداد، یک معنای نهفته داشتند: هر فرد مانند یک کاشی کوچک از یک کل واحد است و کنار هم قرارگرفتن این کاشیهاست که این طرح زیبا و منسجم را نشان میدهد. هویت و فضای هنری اسلامیایرانی آن طراحی منجر میشد که در نهایت، کاشیها بهعنوان بخشهای کوچک یک مجموعه بزرگتر به نظر برسند.
اما روز آخر، با مقدار زیادی خواب همراه بود. پس از یک خواب عمیق و طولانی، علیرغم سرما و بارش باران، اردوگاه را به مقصد پارک ساحلی آفتاب و مقبره فردوسی در توس، به شکل دو گروه متفاوت ترک کردیم و حوالی ساعت شش عصر بود که به نیت وداع، آخرین زیارتنامه را خواندیم. اردوی راه روشن، شروعی بر یک دوران پرفراز و نشیب بود، آغاز یک مسیر طولانی که امیدواریم با عنایات امام هشتم برای همه ورودیها، آغاز راهی روشن باشد، نه فقط برای زندگی تحصیلی، بلکه برای همه زندگی آنان باشد.
ایلیا مددیان | ۱۴۰۲ مهندسی صنایع