دانشگاه صنعتی شریف حاصل دلسوزی و تلاش و عصاره اندیشه تعداد زیادی از فرهیختگان این مرز و بوم است و تاکنون بسیاری از شخصیت های برجسته کشور را در خود پرورانده است. دانشگاهی که همه ایرانیان فرهیخته و بسیاری از بزرگان دنیا نام آن را به نیکی و برجستگی میشناسند و با آن الفت دارند. اینجانب به تحصیل در این دانشگاه در دهه ۶۰ و ۲۶ سال معلمی در آن افتخار میکنم. اکنون که مسئولیت سنگین مدیریت دانشگاه به اینجانب سپرده شده، با تمام وجود تلاش خواهم کرد که حلقه شایستهای در زنجیره مسئولیت دانشگاه باشم و ان شاء الله بتوانم آن را به شایستگی به مدیر بعد از خود بسپارم و نقش خود را در رشد و تعالی این درخت تنومند به نحو احسن ایفا کنم.
اینجانب قدردان زحمات همه مدیران قبلی دانشگاه هستم؛ مدیران دلسوزی که با وجود همه محدودیتها، هریک بخشی از عمر خود را وقف دانشگاه کردند و از هیچ تلاشی برای سربلندی آن فروگذار نکردند، برخی از ایشان در قید حیات نیستند و لازم است برایشان طلب علو درجات در دیار باقی داشته باشم، برخی سلامتی خود را از دست دادهاند که برایشان سلامتی و عافیت را آرزو دارم، و مابقی بحمدالله سایه مستدامی بر سر دانشگاه دارند که به کمک و حمایت ایشان امید دارم. در مجموع، وظیفه خود میدانم برای رفع کاستیهای احتمالی که مدیران قبلی موفق به اصلاح و انجام آن نشدند، تلاش نموده و همه ظرفیتهای دانشگاه را در سطح ملی بسیج کنم.
نقاط قوت و ضعف امروز دانشگاه را باید به خوبی و با نگاهی واقعبینانه شناخت، چالشهای امروز دانشگاه و توقعات امروز جامعه از دانشگاه را باید به خوبی درک کرد تا بتوان براساس آن آیندهای بهتر را رقم زد. ما اگرچه در تکامل دانشگاه صنعتی شریف از نسل اول تا سوم موفقیتهای خوبی داشتهایم، ولی با توقعاتی که امروز جامعه و صنعت از دانشگاه دارد، فاصله داریم و باید ضمن حفظ نقاط قوت و ارزشهایمان، دانشگاه را بیش از پیش با نیازهای روز جامعه و صنعت هماهنگ سازیم. این هماهنگی باید باعث کاربردیتر شدن جهتگیری علمی و پژوهشی ما شود؛ دانشآموختگان ما در حین تحصیل با مشکلات و نیازهای جامعه و صنعت بیش از پیش دست به گریبان و مأنوس شوند و بعد از فارغالتحصیلی مهیای نقشآفرینی جدیتری در حل مشکلات جامعه باشند و کمتر مجبور به مهاجرت شوند.
از طرفی، محدودیتهای بودجهای و مشکلات معیشتی اعضای هیئتعلمی، از جمله مشکل مسکن، مشکلات استخدامی و ... واقعیتهای تلخیست که عرصه را بر همکاران، بهویژه بر استادان جوان، تنگ کرده است. به نظر میرسد که شناخت صحیح فرصتهای زودگذر که به فرموده مولای متقیان همچون ابرها میگذرند، و به خدمت گرفتن و همگرا کردن ظرفیت دستگاههای اجرایی کشور به هر نحوی، تنها راه رفع یا کاهش این مشکلات است. برای تحقق این امور و حرکت سریعتر در مسیری که مدیران دلسوز قبلی آغاز کردهاند، همه ما باید احساس مسئولیت کنیم. اینجانب به عنوان حلقه واسط اعضای خانواده شریف با وزارت عتف، بیش از هر چیز نقش هماهنگکننده و متمرکزکننده فعالیتها در کانون مدیریت دانشگاه را بر عهده دارم و بدیهی است که با اتکای صرف به توان و اندیشه فردی خود قادر به حمل این بار سنگین مسئولیت نخواهم بود. بلکه، انجام این کار به نحو احسن فقط با استفاده از همه ظرفیتهای تکتک آحاد خانواده بزرگ شریف میسر خواهد بود.
بنده بر اساس وظیفه دست یاری به سوی همه اعضای هیئتعلمی دانشگاه میگشایم و از همه آنها تقاضا میکنم در نقد سازنده فعالیتها و ارائه راهکار برای تحولات آینده، اندیشه خود را با اینجانب به اشتراک بگذارند. اینجانب از همه نظرات سازنده، صمیمانه استقبال خواهم کرد و در راستای تحقق اهداف راهبردی دانشگاه تمامی مساعی خود را به کار خواهم گرفت. گرچه ممکن است این راهبردها در مقاطعی و با تغییر اولویتها و نیازهای جامعه نیاز به تجدید نظرهایی هم داشته باشد، اما این قطعا به معنای عقبگرد نخواهد بود.
شعار محوری بنده «شریف برای زندگی» است؛ یعنی شریف باید در زندگی همه ذینفعانش مؤثر باشد و اثر آن حس شود. ذینفعان شریف، خانواده بزرگ شریف، جامعه ایران و جامعه بینالمللی است. در راستای تحقق این شعار، هیچ فرصتی را نباید از دست داد. مدیران فعلی دانشگاه که زحمت اداره را بر عهده دارند، مورد وثوق بنده بوده و بهرهمندی از ادامه خدمات ایشان مغتنم است. در عین حال، از همه همکاران عزیز انتظار دارم افراد شایسته، توانمند، دلسوز، پرتلاش، خلاق، خوشفکر، تحولگرا، متعهد و پایبند به اهداف والای نظام جمهوری اسلامی را تشویق به مشارکت فعال و نقشآفرینی در رشد دانشگاه نموده و در این همگرایی سهیم باشند. در پایان قدردانی ویژه خود را از برادر عزیزم، جناب آقای دکتر فتوحی، ابراز نموده و ان شاء الله از تجربیات و راهنماییهای ایشان استفاده خواهم نمود.