آبان همهچیز داشت؛ از سلف و ممنوعالورودی و بازداشتی و تجمع تا نتایج المپیاد دانشجویی و افتتاح سالن بدنسازی و جامجهانی و اردوی ورودی و البته بیژن! و از همان روز اول هم تلخ آغاز شد و یکشنبه اول آبان، علاوه بر تحصنها و اعتصابهایی که در اعتراض به دستگیری دانشجویان از صبح در برخی دانشکدهها شکل گرفته بود، انتظار حوادث دیگری را هم میکشید.
تعدادی از گروههای مذهبی دانشگاه از جمله #بسیج_دانشجویی، #هیئت_الزهراء و... برای صبح اول آبان مجوز تجمع مقابل دانشکده کامپیوتر را گرفته و فراخوان آن را منتشر کرده بودند؛ و در این تجمع از حوالی ساعت ۱۱ آغاز شد، برای اولین بار زمزمههای استعفای رئیس دانشگاه از سمت این گروه از دانشجویان به صورت علنی و در اعتراض به نحوه نقشآفرینی مدیران دانشگاه در رخدادهای یک ماه گذشته سر داده شد.
نماز ظهر آن روز، اعلام شد که برخلاف سایر روزها نه در مسجد که در خیابان جنوبی ساختمان سلف برگزار شود و مسئول نهاد هم به سخنرانی در میان نمازگزاران پرداخت و همزمان با تجمع و نماز، رفتهرفته جمعیتی از دانشجویان هم مقابل ضلع غربی ساختمان البرز تجمع کرده و خواستار ورود بدون تفکیک جنسیتی در این سالن بودند و به مرور درگیریهایی میان آنها و کارکنان انتظامات شکل گرفت.
شعار نمازخوانها بعد از نماز رفتهرفته بالا گرفت و جمعیت شروع به حرکت در سطح دانشگاه کرد و از خیابان شرقی، به شمال ابنسینا رفته و مجدداً به ضلع جنوبی البرز بازگشت و در طرف دیگر هم تلاشهای انتظامات و برخی اساتید برای منصرف کردن تجمعکنندگان در عدم ورود مختلط به سلف افاقه نکرد و رفته رفته تنش و درگیری در ضلع غربی بیشتر و شیشهها با فشار و درگیری ضلع غربی به مرور شکسته میشد.
در همین حین تعدادی از دانشجویان(که بعدها اعلام کردند با درخواست مدیریت حراست و سایر مسئولین دانشگاه بوده)، وارد سلف شده و تلاش کردند تا مانع از ورود مختلط به سلف شوند و شدت فشار و درگیری جمعیت و شکسته شدن شیشههای ناشی از آن به قدری بالا بود که به پیشنهاد برخی مسئولین حاضر در سلف، دانشجویان میزهای سالن روی هم چیده و پشت دربها قرار دادند؛ واقعهای که حواشی بسیار زیادی را در شریف و خارج از آن به دنبال داشت و برخی هم البته از آن دفاع کردند و تصاویر داخل سلف با تیترهایی از جمله «سنگرسازی» و... به طور گستردهای در کشور و خارج از کشور بازتاب یافت.
التهاب لحظه به لحظه رو به افزایش بود و با درگیری دو طرف دربهای ورود، شیشهها شکسته میشد و برخی از دانشجویان و نیروهای انتظامات و حتی چند نفر از اساتید در این درگیری و فشار جمعیت زخمی شده و یا آسیب دیدند و تلاش اساتید و مسئولین دانشگاه در داخل و خارج سلف برای ایجاد آرامش در طرفین بیاثر شده بود و نهایتاً ساعت حوالی ۱۵:۳۰ و یک ساعت و نیم پس از پایان زمان توزیع غذا، تلاش برای ایجاد آرامش، خروج افراد داخل سلف یا منصرف کردن بیرونیها بینتیجه ماند و با شکسته شدن شیشهها و کندهشدن دربهای ورود از قاب، جمعیت بیرونی رفته رفته وارد سلف شده و داخلیها هم آن را از دری جنوبی ترک کردند تا شریف دومین یکشنبه تلخ و پرحادثه خود را در تاریخ ثبت کند.
فردای آن روز رفتهرفته یک روند جاری تا روزهای پایانی آبان در شریف ایجاد شد؛ با حضوری ماندن دانشگاه و بستهشدن سلف البرز، غذا به صورت بیرونبر توزیع میشد و در ضلع شمالی ساختمان تغذیه جمعی از دانشجویان سفرههایی را پهن کرده و دور آن غذا میخوردند و در همین روزها هم فراخوانهایی برای تجمع در کانالهای ناشناس و بعضاً شناس منتشر میشد و بعد از ناهار جمعیت شروع به تجمع و راهپیمایی کرده و هر بار از یک مسیر تا سردر دانشگاه یا دفتر رئیس دانشگاه به راه میافتاد.
دانشگاه هم کلیدواژه جدیدی را از آن روز روی میز شریف گذاشت و آن هم «ممنوعالورودی» بود که بر اساس آن، برای تعدادی از دانشجویان پرونده انضباطی تشکیل شده و تا زمان تشکیل کمیته انضباطی، امکان ورود به دانشگاه برای آنها وجود نداشت و حواشی مختلفی از جمله تبعیض یا درخواست برای رفع آن در تجمعات و بحثهای دانشکدهای به راه افتاد.
در همین هفته، انجمن اسلامی قصد برگزاری تجمع اعتراضی داشت که علیرغم صدور مجوز توسط دانشگاه، با فشار نهادهای امنیتی لغو شد و شنبه بعد یعنی ۱۴ آبان، علاوه بر حضور ورودیها، بسیج دانشجویی به رسم سالهای قبل، فراخوانی برای راهپیمایی به مناسبت ۱۳ آبان منتشر کرد تا از مسجد دانشگاه به سالن جابر حرکت کرده و در آنجا به برگزاری مراسم بپردازد اما راهپیمایی در دقایق پایانی از طرف دانشگاه لغو شد.
آبان یک سهشنبه معروف هم داشت؛ سهشنبهای که شاید بتوان از آن بعنوان یکی از روزهای قابل الگوبرداری در شریف نام برد که در آن اساتید به برگزاری جلسه گفتگو با دانشجویان پرداختند و پس از آن، #انجمن_اسلامی در سالن جابر تجمع بزرگی را با مجوز دانشگاه برگزار کرد که بازتاب گسترده ای داشت و #بسیج_دانشجویی هم مناظرهای را در سالن جابر در خصوص مسائل اجتماعی روز ترتیب داد.
در همین ایام، جامعه اسلامی هم پویشی با عنوان «من هم مسلمانم» در شریف منتشر کرد که اگرچه رفتهرفته کمرنگ شد و آنطور که باید و شاید به دلایل مختلف گسترده نشد اما معتقد بود که جمعی هم در دانشگاه حضور دارند که علیرغم آنکه اعتقادات مذهبی دارند اما برخی روشها و دیدگاههای غلطی که در شریف به نام دین مطرح میشود را قبول ندارند.
همان روز اردوی ورودیهای جدید بعد از چند هفته تاخیر به سمت مشهد مقدس آغاز شد؛ اردویی که حواشی مختلفی را هم به دنبال داشت؛ از کنارهگیری تعدادی از کادر اردو تا منصرف کردن یا منصرف شدن تعدادی از ورودیها از شرکت در اردو و حرف و حدیثهایی که کموبیش درباره طرح وبرنامه اردو مطرح شد.
در همین ایام بساط مناظرات و گفتگوهای سیاسی-اجتماعی هم در جابر داغ بود؛ از حضور نمایندگان مجلس که با تجمع جمعی از دانشجویان در همکف دانشکده شیمی و جنب مراسم همراه بود و آنها را به میان خود کشاند تا برنامههای دیگری که از طرف بسیج یا انجمن مستقل در این سالن برگزار شد و همچنین سلسله نشستهایی با عنوان «خان هشتم» که با حضور جمعی از اساتید و دانشجویان و بعضاً مسئولین دانشگاه، برگزار میشد و از طرفی بساط گفتگو همچنان در دانشگاه برپا بود؛ جلسات گفتگوی اساتید و دانشجوها در جابر، دفتر گروهها و تشکلها، اطراف سلف دانشگاه در زمان ناهار و... محلی شده بود برای بحث درباره اتفاقات یک ماه گذشته شریف.
اواسط آبان دو خبر دیگر هم در شریف بازتاب یافت؛ اولی اعلام ۱۴ آبان از طرف دانشگاه برای حضور دانشجویان ورودی در شریف و زمان مراسم استقبال از ورودیها و اردوی به تاخیر افتاده آنها در اواسط آبان بود؛ دومی، اعلام نتایج المپیاد دانشجویی که شریف ۱۹ مدال و ۴۵ رتبه ۱ تا ۱۰ را به دست آورده بود.
شنبه ۱۹ آبان اتفاق متفاوتی در دانشگاه رخ داد؛ حوالی ساعت ۸ شب فردی که تعادل روانی مناسبی نداشت، با تهدید و داد و بیداد وارد دانشگاه شده و جملات عجیبی مثل بیژن ظهور کن و من خدا هستم و... سر میداد و لباس خود را کنده و دانشجویان را تهدید میکرد که در نهایت با ورود نیروی انتظامی دستگیر شد و البته تا چند وقت هم خوراک طنز شریف را فراهم کرده بود!
همان روزها یک ماجرای دیگر هم خبرساز بود؛ نیروهای جدیدی به انتظامات دانشگاه اضافه شده بود که به ادعای مسئولین با توجه به کمبود نیروی انتظامات به شریف آمده بودند و حواشی مختلفی را ایجاد میکردند؛ از برخورد با اساتید و دانشجویان تا رفتارهای نامتعارف در دانشگاه و بازرسی کیف دانشجویان و تذکر حجاب و...
اتفاقی که صدای بخشی از دانشجویان و فعالین شورای صنفی را هم درآورده بود.
سه اتفاق متفاوت هم در روزهای آبان دست به دست شد که یکی برگزاری انتخابات کانون صنفی استادان و تشکیل تیم جدید این کانون بود و دومی هم افتتاح مجموعه بدنسازی، سونا و جکوزی دانشگاه در زیرزمین ساختمان تربیتبدنی بود و خبر سوم هم جامجهانی بود که اگرچه تحتالشعاع وقایع آن روزهای دانشگاه قرار گرفت اما باز هم در برخی دفاتر گروههای دانشجویی و خوابگاهها با حضور جمعی از دانشجوها به صورت پخش شد تا شریف دومین ماه ملتهب خود را سپری کرده و به استقبال سومین ماه پرحادثه ترم پاییز برود.