گفتگویی با مسئول مدیریت تازه تاسیس HSE دانشگاه
بخش اول
از قدیم گفتهاند که «آدم عاقل از یک سوراخ، دوبار گزیده نمیشود» ما اما در شریف، از یک سوراخ چند بار گزیده شدهایم! آنهم سوراخ ایمنی. نمونههای نزدیکترش هم کم نیستند؛ از سقوط آسانسور حامل اساتید که ضربات جانی جبرانناپذیری به آنها زد و سقوط مرحوم امیرحسین جیرانیزاده از ارتفاع در مسجد که منجر به فوت او شد تا آتشسوزی اتاق صوت مسجد بر اثر جرقه برق و آخرینش هم آتشسوزی شبانه و خسارتبار آزمایشگاه دانشکده مهندسی عمران. شریف پس از این اتفاقات، تصمیم گرفت تا مدیریت جدیدی را نه در قالب معاونتهای مختلف، بلکه مستقیماً ذیل ریاست دانشگاه ایجاد کند بلکه بهمرور وضعیت اسفبار ایمنی دانشگاه را سروسامان ببخشد؛ حاصلش هم از ۱ خرداد ۱۴۰۱شد مدیریت HSE که هر چه گذشت و عیب و ایرادهای دانشگاه بیرون زد، اهمیتش بیشتر روشن شد. سراغ بهمن حاجی، فارغالتحصیل دانشگاه علومپزشکی شاهرود در رشته مهندسی بهداشت حرفهای و با سابقه فعالیت در بخش HSE ارتش جمهوری اسلامی و چند پروژه عمرانی دیگر که حالا بالای سر ایمنی و بهداشت و محیطزیست شریف قرار گرفته رفتیم تا بهطور مفصل به وضعیت دانشگاه در این حوزه بپردازیم که متن آنرا میتوانید در ادامه بخوانید:
لطفاً کمی از فعالیتهایتان بعد از ایجاد این مدیریت در مدت هفت ماه گذشته، برایمان بگویید
بعد از حوادث مختلفی از جمله سقوط و فوت یکی از دانشجویان در مسجد، آتشسوزی اتاق صوت مسجد و بعد هم آتشسوزی آزمایشگاه دانشکده مهندسی عمران، از اول خرداد امسال، مدیریت HSE دانشگاه ذیل حوزه ریاست شکل گرفت؛ چراکه این بخش، یکی از نیازهای اصلی هر سازمان است اما در شریف چیزی به این شکل وجود نداشته است.
از آن روز که کار شروع شد تا همین امروز، چند اقدام مهم و اساسی صورت گرفت که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد:
اولین و مهمترین آن که برای دانشگاه هم بسیار اهمیت داشت، سیستمهای اعلام حریق بود که وضعیت کل دانشگاه را ارزیابی کردیم که کدام ساختمان دارد؟ کدام ساختمان ندارد؟ آنهایی که دارد، چه سیستم اعلام وضعیتی دارد؟ و...
برآورد زمان و هزینه انجام شد و به دانشگاه اعلام شد تا برای آن تصمیمگیری شود.
سیستمی که ما به دانشگاه پیشنهاد دادیم، سیستمهای هوشمند و یکپارچهای است که در حال حاضر وجود ندارد و هر ساختمان ساز خودش را میزند. مثلاً همان دانشکده عمران، فارغ از فعال بودن یا نبودن، اما بالاخره سیستم اعلام حریق داشته اما اگر هم اعلام میکرده، چون ساعت ۲:۳۰ بامداد کسی در دانشکده نبوده، متوجه آن نمیشده است و حراست هم حدود ۳۰ دقیقه بعد از حادثه، متوجه ماجرا شده است که دیگر کار از کار گذشته است. سیستم فعلی، به صورت هوشمند و متمرکز است و به محض اعلام، هم تیم حراست و هم مسئولین ساختمان با روشهای اینترنتی، پیامکی یا... متوجه ماجرا خواهند شد.
تا الان هم ساختمان جدید دانشکده هوافضا و معاونت پژوهشی، ساختمان دانشکده برق قدیم، مکانیک جدید، مدیریتواقتصاد و ساختمان آموزش راهاندازی شده و فعال هستند.
ساختمان دانشکدههای شیمی و عمران هم در حال تجهیز هستند و مسجد هم در دستور کارمان قرار دارد.
موضوع بعدی که از همان ابتدا مطرح بود، پسماندهای شیمیایی بود که در بخشهای مختلف دانشگاه مانده بودند؛ قبلاً ظاهراً یک سیستمی در شریف بوده که هر چند وقت یکبار به شریف مراجعه کرده و آنها را جمع میکردند اما مدتها بود این فرایند متوقف شده بود و حجم زیادی پسماند تلنبار شده بود و ما هر بازرسی که میرفتیم، در هر آزمایشگاه چیزی حدود صد کیلو از آنها وجود داشت که انباشته شده بود که خیلی خطرناک هستند بهخصوص آنهایی که خاصیت اسیدی دارند. با کمک سازمان محیط زیست، سازوکاری طراحی کردیم که الان روی روال افتاده است و چیزی نزدیک به دوونیم تن پسماند شیمیایی از شریف خارج کردیم!
پسماندهایی که وضعیتشان به قدری خراب بود که این سازمان از ما قبول نمیکرد چون یا باید دفن میشد، یا بازیافت میشد یا... اما چون در شریف حدود دو تن از این مواد، برچسبگذاری نشده بود و مشخص نبود که چیست و حتی مسئولین آزمایشگاهها هم از ماهیت دقیق آنها بیخبر بودند، از ما قبول نمیکردند و با هزار خواهش قبول کردند که در صورت خروج این مواد، به ما گواهی بدهند و در نهایت یک شرکت را در تهران پیدا کردیم که تحت نظارت این سازمان، در زمین دفن کند و همه را خارج
کردند.
در حال حاضر هم قصد داریم این فرایند را با یک شرکت که چنین تخصصی دارد، پیشببریم تا به آزمایشگاهها ظرف برچسبدار بدهند و خیال دانشگاه از این موضوع هم راحت شده است.
موضوع بعدی که از همه آنها مهمتر بود، گاز هیدروژن خالص بود. این گاز فوقالعاده خطرناک است و میتواند باعث خفگی سریع شود.
از طرفی به شدت واکنشدهنده است و بهراحتی میتواند باعث احتراق و درصورت فشار بالا منجر به انفجار شود.
سال ۹۵ در دانشگاه تربیت مدرس، حین انجام کار یکی از دانشجوهای دکترا، یک سیلندر یک کیلویی کوچک از این گاز منفجر میشود که باعث تکهتکه شدن خود فرد و فوت او میشود و موج انفجار باعث میشود که فرد کنار وی نیز خونریزی داخلی کرده و از دنیا برود.
جالب است بدانید که ما تا همین الان، ۱۲ سیلندر ۴۰ لیتری گاز هیدروژن از شریف خارج کردهایم! چیزی که با این حجم از خطر شدید، در کل دنیا منسوخ شده است اما در شریف وجود داشته است! در نقاطی مثل آزمایشگاه رسانایی دانشکده برق، در آزمایشگاه جوشکاری دانشکده مواد، در بخشهای مختلف دانشکده شیمی که از آنها اصلاً انتظار نداشتیم اما چهار عدد از این سیلندرهای قرمز داشتند!
سیلندرهایی که دو - سه سال دست نخورده، باقیمانده بودند و هر کدامشان که منفجر میشد، تمام ساختمان را با خاک یکی میکرد!
ماجرا به حدی بد بود که وقتی به شرکتهای ارائهدهنده گازهای آزمایشگاهی میگفتیم که اینها گاز هیدروژن هستند، آنها را قبول نمیکردند و تحویل نمیگرفتند، چون حتی امحاء آنهم سخت بود و نمیتوانستند کاری با آن بکنند. نحوه آن به این صورت است که سیلندر را به مناطق غیر مسکونی سرخهحصار میبرند و به درخت میبندند و کمی آنرا باز کرده و فرار میکنند و از محیط خارج میشوند!
در نهایت شرکتی را پیدا کردیم که قبول کرد این کار را انجام دهد و رایگان هم این کار را انجام داد و صرفاً تعدادی از ظرفهای آنرا بهعنوان حقالزحمه با خود بردند. حتی نقاطی از دانشگاه که ادعا میکردند به گاز هیدروژن نیاز داریم، از آنها خواستیم تا هیدروژنراتور بخرند و از هوای اطراف، همان لحظه هیدروژن به میزان مورد نیاز تحویل دهند.
کار بعدی ما حفاظگذاری در نقاط مختلف دانشگاه است. بعضیها تزئینیست؛ بعضی ممانعت از دسترسی و بعضی هم محافظ جان است که بخش سوم مربوط به ماست. حادثه سقوط و فوت یکی از دانشجویان در مسجد هم بهعلت نبود همین حفاظها بوده است. بهجرئت میتوانم بگویم که ۹۰درصد پشتبام ساختمانهای دانشگاه، حفاظ جان ندارند، چه استاندارد و چه غیر استاندارد!
ما این کار را از دانشکده برق شروع کردیم چراکه تردد به آنجا نسبت به بقیه بیشتر است و فقط کافیست یک نفر تعادلش را از دست بدهد تا خدایناکرده سقوط کند.
از طرفی کنار راهپلههای دانشکده فیزیک هم خطرناک است و برای ما مطرح است. طبقه اول ساختمان آموزش، ارتفاع خیلی بدی داشت و اولویت اصلی ما بود که آنرا اصلاح کردیم. راهرو کنار دانشکده کامپیوتر و سلف که بسیار پرخطر بودند، را ایمن کردیم. این کار آنقدری زیاد هست که همچنان ادامهدار خواهد بود.
موضوع بعدی در فعالیتهای عمده، نظارت است؛ شریف بهنوعی در این موضوع کاملاً رها شده بود و هر پیمانکار میآمد و میرفت و تمام میشد.
یکی از کارهای ما این است که بتوانیم برای سازمان، نمادهای استانداردهای جهانی بگیریم که 9001 ISO که کیفیت است، 14001 ISO محیطزیست است و 45001 ISO هم مربوط به ایمنی میشود.
من تصورم این بود دانشگاه به سطحی رسیده که میخواهد گواهیهای ISO بگیرد اما آمدم و دیدم که نه، خیلی از آن عقبتر هستیم و اتفاقاً برعکس است و من هم خوشبختانه چون در ارتش این تجربه را داشتم، نظارت را شروع کردیم و رفتهرفته موارد را پیش بردیم و خوشبختانه در بسیاری از موارد یا مانع انجام کار ناایمن شدیم یا اجرای آنرا مشروط به رعایت مقررات کردیم.
یکی دیگر از اقداماتی که در این مدت انجام شد و برای آن طرح کلی نوشتیم، ممنوعیت استفاده از سیلندرهای بوتان و جمعآوری همه آنها بود چراکه دیگر منسوخ شده است و خطرات زیادی دارد. حتی اگر بخواهیم از آنها استفاده کنیم هم شرکت گاز این اجازه را به ما نمیدهد و در حال پاکسازی دانشگاه از آنها هستیم؛ استفاده از این گازها در بخش اداری ممنوع است اما متاسفانه در قسمتهای مختلف در حال استفاده بود و مهمتر از همه در آبدارخانهها هم به کار گرفته میشد! جایی که اصلاً اجازه پختوپز در آن وجود ندارد و صرفاً باید با وسایل برقی مثل ماکروفر غذای آماده را گرم میکردند!
۲۵ الی ۲۶ منطقه در دانشگاه را رفتیم و جمع کردیم اما میدانیم که هنوز هم این کپسولها وجود دارند ولی چون به مرور خالی میشوند و امکان شارژ ندارند، دیگر از کار خواهند افتاد و نگرانی نخواهیم داشت. در ادامه نظارت هم یک وقتهایی هم شب به دانشگاه آمدم تا وضعیت شبهای شریف را بررسی کنیم و مواردی که وجود داشته را بررسی و گزارش دادهایم و از طرفی تاییدیه دادن به برنامهها و رویدادها هم رفتهرفته در حال طراحی و اجرا هستیم که البته این تاییدیهها به این معنی نیست که دیگر هیچ اتفاقی در آنجا نخواهد افتاد، چراکه بالاخره ممکن است هر فردی، دچار خطای انسانی شود و حادثه رخ دهد؛ تاییدیه صرفاً میگوید که آنجا از نظر زیرساختی مشکل خاصی ندارد.
برگزاری دورههای آموزشی، یکی دیگر از خدمات عمدهای است که در این مدت انجام دادهایم و چه عملی و چه نظری قابلیت برگزاری دارد و انجام شده است. بهعنوان مثال یک دوره عملی اطفاء حریق برای گروهی از دانشجویان بیوشیمی مقابل دانشکده مهندسی هوافضا برگزار کردیم که از طریق پیمانکار انجام شد. برای نیروهای خدمات دانشگاه که جبهه کاری دانشگاه محسوب میشوند و احتمال بروز حادثه در آنها بالاتر است و حوادث زیادی را تجربه کردهاند هم یک دوره آموزشی برگزار کردیم. برای دانشجویان ارشد و دکتری دانشکده مواد هم یک دوره تئوری ایمنی برگزار کردیم. هر زمان دیگری هم هر دانشکده دیگری درخواست بدهد، این آمادگی را داریم که از این دورهها برایشان برگزار کنیم.
یکی دیگر از اتفاقاتی که در این مدت رقم خورد، قراردادی بود که حول کپسولهای اطفاء حریق بستیم. متاسفانه وضعیت کپسولهای کل شریف مانند یک گوشت بوده که هرکس میآمده بخشی از آن را میکنده و میبرده است! یعنی خدمات هر ساختمان توسط یک شرکت متفاوت ارائه میشده است و میرفته است. حدود چهار تا پنج ماه برای یکپارچهسازی و عقد قرارداد زمان گذاشتیم که پروسه بسیار طولانیای بود و در سامانه دولت، مناقصه آنرا برگزار کردیم و چند شرکت اعلام آمادگی کردند که یکی از آنها را پساز بازدید کارگاهشان، رد کردم چون استانداردهای مد نظر ما را نداشتند؛ شرکت دوم فوقالعاده شرکت خوبی بود که به تمام ایستگاههای مترو تهران خدمات میدهد، به برج میلاد خدمات کپسول آتشنشانی میدهد؛ به دانشگاه تهران خدمات میدهند و ما هم آنها را تایید کرده و با این شرکت قرارداد را تنظیم کردیم و هماکنون در حال پیشبردن پروژه در تمامی ساختمانها بهصورت یکپارچه هستیم که برعهده این شرکت است و وضعیت آنها را مدام بررسی و در صورت نیاز، نصب، تعویض، شارژ یا تعمیر خواهد کرد.