ویرگول
ورودثبت نام
روزنامه شریف
روزنامه شریف
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

غوره انگور شدنی

هفته گذشته به همراه دوستانی از دانشگاه شهید بهشتی و شریف (گروه چرو) راهی دهدشت شدم. این سومین بار بود که به دهدشت می‌رفتم. در آن‌جا روحانی جوانی به نام اسماعیل آذری‌نژاد روستاگردی می‌کند و برای کودکان قصه‌خوانی.



می‌گوید: «قصه‌خوانی و مطالعه کتاب، باعث افزایش خلاقیت و تفکر کودکان می‌شود و اگر می‌خواهیم جامعه را تغییر دهیم، باید کودکان را خوب آموزش دهیم.»

تمرکز گروه چرو (کلمه ای کردی به معنی جوانه) روی آموزش تفکر منطقی، حل مسئله و تفکر انتزاعی از طریق ریاضیات و قصه‌خوانی است و به صورت خودکفا و با امکانات اعضای گروه به روستاها سفر می‌کند. برای سفر اخیر طی چند ماه مطالعه، محتواهای آموزشی خلاقانه‌ای برای ریاضی آماده و کتاب‌هایی برای قصه‌خوانی تهیه شده بود.



در این سفر به چهار روستا سفر کردیم و برای کودکان قصه خواندیم و معماهای ریاضی را در اختیارشان گذاشتیم تا حل کنند. معماها طوری طراحی شده بود که بر پایه دانش ریاضی بچه‌های دبستان باشد اما آموزش مستقیم ریاضی نباشد. بیشتر بچه‌ها علاقه زیادی به حل معماها و همراهی با قصه‌ها داشتند. خانواده‌ها علاقه داشتند که بچه‌هایشان چیزهای جدید یاد بگیرند و خودشان در حل معماها با کودکانشان همراه می شدند.



اما چند مشکلی که در این سفر دیدیم:

اولا مسیرها سخت و رسیدن به یک روستا زمان‌بر بود. هزینه‌ رفت‌وآمد ما به روستاها زیاد شد. این نشان می‌دهد که دسترسی اهالی روستا به شهرها خیلی سخت است.
دوما گویش ما با آن‌ها فرق داشت و ارتباط را کمی سخت می‌کرد، به خصوص کودکان زیر هفت سال که خود من بیشتر با آن‌ها در ارتباط بودم.
سوما و مهم‌تر از همه بچه‌ها از نظر آموزشی ضعیف بودند. اولین بار که به این منطقه سفر می‌کردیم، با این مواجه شدیم که بچه‌ها جرئت صحبت کردن ندارند (یا بلد نیستند) و در خواندن ضعیف هستند. خود این موضوع آموزش ریاضی را هم سخت می‌کند. مثلا در بعضی از روستاها، بچه‌های مقطع راهنمایی مفهوم کلمات «عمق اقیانوس»، «صداقت»، «فداکاری» و کلمات مشابه را نمی‌فهمیدند. ظاهرا این مشکل دلایل متفاوتی دارد؛ از جمله: سختی زندگی پرجمعیت خانوادگی، فقر، تنبیه‌ها و تحقیرهایی که در فضای آموزشی و زندگی دیده‌اند و ضعف علمی و عملی معلمان‌شان.



و موضوعاتی که برای من خیلی مهم بود:
بچه‌ها خیلی بااستعداد بودند. درست است که تنبیه‌ها و تحقیرها ضعیفشان کرده بود اما استعداد ذاتی‌شان مشهود بود. بچه‌ها طبیعی (غیر صنعتی!) بودند و بسیار شوخ و شیطان، پر از توانمندی بودند که شاید دیده نشده بود و یا هیچ وقت دیده نشود.







مائده خسروی‌زاده

دانشگاه شریفروزنامه شریفگروه چرواسماعیل آذری‌نژادمناطق محروم
روزنامه شریف/ اخبار راستکی دانشگاه صنعتی شریف را از روزنامه دنبال کنید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید