آنها پذیرفته شدند که به عنوان دانشجویان دکترا در کالیفرنیا درس بخوانند ولی از فرودگاه جلوتر نتوانستند بیایند.
در 9 سپتامبر امسال میلاد آقاجوهری و اقوام نزدیکش سوار ماشین میشوند تا بعد از شش ساعت رانندگی از اصفهان به فرودگاه بینالمللی تهران برسند. این جوان 22 ساله در راه کالیفرنیا بود تا دوره دکترای خود را در دانشگاه استنفورد بگذراند.
بعد از خداحافظی از بقیه، میلاد چمدان خود را به سمت ترمینال میبرد. او پاسپورت خود را به مأمور سازمان هواپیمایی ترکیه داده و اسباب و اثاثیه خود را روی ترازو میگذارد. یک دقیقه بعد مأمور بلندپایه هواپیمایی او را به کناری کشیده و به او ایمیلی را نشان میدهد که بالای آن این عبارت دیده میشود: «اکیدا توصیه شده» آقاجوهری نباید وارد این پرواز شود. زیر ایمیل عبارت مخفف «محافظت مرزی و گمرکی آمریکا» نوشته شده است.
میلاد میگوید: «بعد از چند ثانیه من از دانشجوی استنفورد بدل به شخصیتی خطرناک شدم».
میلاد آقاجوهری یکی از بیست دانشجوی ایرانی است که در ماه گذشته از سوار شدن به پروازی به مقصد آمریکا برای آغاز دوره ارشد و دکترای خود منع شدند. بیشتر آنها برای دانشگاه کالیفرنیا بودند. همه دانشجویان با پاسپورت معتبری که مورد تأیید دولت ایالات متحده بود، مسافرت میکردند. اکثرشان از همان فرودگاه تهران برگردانده شدند و بعضی هم از سوار شدن در فرودگاه دوحه و استانبول منع شدند. این موارد بعضا در صدر اخبار جهان هم قرار گرفت. از آن موقع به بعد دانشجویان در حال تلاش برای پیدا کردن علت این موارد هستند، در حالی که از نظر روانی و مالی آسیب بسیاری دیدهاند.
بر اساس قانون منع مسافرتی دولت ترامپ که ایرانیان و مردم شش کشور دیگر را از سفر به آمریکا منع کرده، دانشجویان ایرانی شامل این محدودیت نمیشوند، مگر اینکه دادگاه عالی آمریکا رأی به اعمال این قانون علیه آنها بدهد. در سال تحصیلی 2017-2018 حدود 12000 دانشجوی ایرانی وارد دانشگاههای آمریکا شدند. قبل از بستن وسایل، دانشجویان ایرانی تمام نیازمندیها و پروسه پرهزینه و وقتگیر اخذ ویزا را به اتمام رسانده بودند.
بعد از برگشت از فرودگاه، آنها از سفارت وقت گرفتند تا دلیل این منع ناگهانی را جویا شوند. دولت آمریکا در ایران سفارت ندارد، به همین دلیل اکثر آنها به ایروان در ارمنستان رفته و از آنجا مسائلشان را پیگیری کردند. بعضی برای برگشتن به تهران از قطار استفاده کردند (سفری 24 ساعته)، چون پول برای تهیه بلیط هواپیما از ترکیه به تهران را نداشتند. در سفارت به آنها گفته شد که ویزای آنها ملغی شده است. چندی از دانشجویان میگفتند که مأموران سفارت پس از خواندن پرونده آنها تقریبا گیج شدهاند. بیشتر دانشجویان دوباره تقاضای ویزا کردند، همان فرمهای قبلی را پر کردند و همان سوالهایی را جواب دادند که دقیقا چند ماه پیش به آنها پاسخ داده بودند. بعد از آن که این 18 دانشجو یکدیگر را پیدا کردند، دریافتند که با وجود اینکه بیشتر آنها در ژوئن یا ژوئیه ویزایشان صادر شده ولی در 27 تا 31 آگوست یعنی دقیقا چند روز قبل از حرکت اولین دانشجو، پروندهشان در سایت رسمی دولت مورد بازبینی قرار گرفته است. در آن زمان آنها هیچ ایمیل یا هشداری دریافت نمیکنند و وضعیت ویزاها در سایت همچنان در حالت «صادر شده» باقی میماند.
هنگامی که دولت آمریکا اعلام کرد که یک ویزا لزومی ندارد ورود افراد به ایالات متحده را قانونی کند، متخصصان در این زمینه هشدار داده بودند که رفتاری که نسبت به دانشجویان صورت میگیرد، حتما غیرعادی خواهد بود. پاریس اعتمادی اسکات، یک حقوقدان در مرکز برابری پارس در کالیفرنیا میگوید: «نمیتوان یک ویزای معتبر صادر کرد و بعد به راحتی و بدون اینکه توضیحی داد، آن را لغو نمود.»
آنچه در این بین اهمیت دارد، این است که در بحبوحه تنشهای روزافزون بین دو دولت ایران و آمریکا گستره نانوشتهای از قانون منع مسافرتی درها را به روی دانشجویان ایرانی میبندد. وکلا و دانشجویان فکر میکنند که شاید این اقدام آنها به نوعی پاسخی سیاسی باشد. استفان یل لوئر، یکی از حقوقدانها در دانشگاه کورنل میگوید: «من فقط میتوانم حدس بزنم که این منع ناگهانی آنها برای ورود به خاک آمریکا بیشتر از آن که مربوط به پیشینه دانشجویان باشد، به روابط خراب بین ایران و آمریکا مربوط است.»
طی ماه گذشته دانشگاهها و سازمانهای خصوصی از دولت ایالات متحده در این مورد توضیح خواسته بودند. در ملاقاتی که هفته پیش صورت گرفت، مسئولان بخش دولتیِ ویزای آمریکا در واشنگتون به ما گفتند که نمایندگان انجمن وکلای مهاجران آمریکا به هیچ وجه از وضعیت موجود آگاه نیستند.
در نبود یک توضیح مشخص وکلا میگویند این اقدامات گسترده اخیر در رابطه با ورود اتباع خارجی به نوعی خیانت به مقرراتی است که در قانون منع مسافرتی وضع شدهاند. دکتر لیلا گلستانه آستین، مسئول روابط عمومی آمریکاییهای ایرانی تبار میگوید: «آنها ادعا میکنند که دانشجویان را از این قانون مستثنی کردهاند ولی در عمل ویزاهای آنها را باطل میکنند. این در تناقض با قولهای خودشان است.»
وقتی کِیتی پورتر، نماینده کنگره از سفارت آمریکا در ایروان در این مورد پرسوجو میکند، با یک پاسخ آشنا روبهرو میشود: «ما هیچ اطلاعی در مورد ویزا برای در میان گذاشتن آن با شما نداریم.» دقیقا همان پاسخی که به دانشجویان هم داده شده بود.
دانشجویان با شنیدن این موضوع در کمال ناامیدی میخندیدند. یکی از آنها که محمدعلی نام داشت، به ما گفت: «اگر به نماینده کنگره اینگونه جواب دادهاند، پس ما نباید انتظار کمک از جایی داشته باشیم.»
سخنگوی این بخش دولتی به گاردین گفته که این بخش جزئیات پروندهها را به طور جداگانه بررسی نمیکند. او میگوید: «متقاضیان ویزا به طور پیوسته زیر ذرهبین ما قرار میگیرند، چه موقع تقاضا و چه بعد از آن.»
این ممنوعیتهای دقیقه آخری اثرات عمیق و بلندمدتی روی این دانشجویان موفق در ایران گذاشته است. در مصاحبه با هشت دانشجو آنها جزئیات ضررهای مالی، معضلات شغلی، نبود خانه، مریضی، استرس و اضطراب را در هفته بعد از باطل شدن ناگهانی ویزاهایشان برای ما توضیح دادند. نیما عبداالله پور که قرار بود دوره دکترای خود را در دانشگاه یوسی دیویس بگذراند، میگوید: «ما تمام زندگیمان را در این راه سرمایهگذاری کرده بودیم.» برای قبول شدن از سوی دانشگاههای معتبر خارج از ایران دانشجویان امتحانهای گرانی را میگذرانند تا توانایی صحبت به زبان انگلیسی و تواناییهای آکادمیک خود را ثابت کنند. همچنین آنها زمان و پول مشخصی را صرف اپلای کردن در دانشگاههای معتبر میکنند. تقریبا همه آنها میدانند که برای تأمین هزینههای درس خواندن در این دانشگاهها باید به آنها تحقیق و کارهای کمک آموزشی سپرده شود. بیشتر دانشجویان فارغالتحصیل از دانشگاه صنعتی شریف (بهترین دانشگاه ایران) هستند. این دانشگاه مهمترین دانشمندان و ریاضیدانان دنیا را پرورش میدهد. سال گذشته آقاجوهری، رنک الف دانشکده مهندسی کامپیوتر شده بود. یکی دیگر از دانشجویان که در دانشگاه یوسی سانتا کروز پذیرفته شده، در کنکور نفر سوم بوده است.
دانشجوها بعد از به دست آوردن مدارک لازم وارد پروسه گرفتن ویزا میشوند. در ابتدا آنها به ایروان یا آنکارا میروند تا برای ویزایشان با آنها مصاحبه شود. تقاضا بعد از آن وارد پروسه سنگین پرسوجوهای محلی میشود که در دو سال اخیر تعداد تأیید شدهها را کاهش و مدت زمان این پروسه را افزیش داده است. اگر هم تقاضای ویزا موفقیتآمیز باشد، دانشجویان ایرانی برخلاف سایرین، ویزای یک طرفه دریافت میکنند، به این معنی که آنها در طول مدت تحصیلشان در آمریکا باید در این کشور بمانند، در حالی که اعضای خانواده آنها در این مدت نمیتوانند ملاقاتشان کنند. وقتی که ویزای آنها صادر شد، آنها فکر میکردند که بالاخره موفق شدهاند.
سین الف، 23 ساله، پذیرفته شده در دانشگاه یوسی ارواین میگوید: «من فکر میکردم که این دیگر آخرش است». او تمام پیشنهادهایی را که از اروپا و آمریکا به او رسیده، رد کرده و در حال آماده شدن برای آمدن به ایالات متحده بود. سین 2500 دلار برای بلیط هواپیما، تقاضا برای ورود به دانشگاه و هزینه ویزا پرداخت کرده بود. سپس او پول اجاره خانه خود را در ارواین برای دو ماه پرداخته، اسباب واثاثیه لازم خود را به صورت آنلاین خریداری کرده، برای همین ماه در نشستهای علمی ثبتنام و حتی بلیط مخصوصی از سازمان هواپیمایی قطر خریده بود که در آنها لازم نیست پول بیشتری جهت بار اضافی پرداخت شود. برادر وی که در ساحل شرقی ایالات متحده زندگی میکند، بلیط او را به ارواین خریده بود.. این ضررهای اقتصادی در نتیجه افت سنگین ریال ایران در این شش سال اخیر چند برابر شده که آن هم به دلیل تحریمهای شدید ایالات متحده علیه ایران روی داده است. از سال 2013 ارزش دلار در برابر ریال بیشتر از سه برابر شده. دانشجویان تخمین زدهاند که هزینه سفر از تهران به ایروان (حدود 100دلار) برابر حقوق ماهیانه یک کارمند عادی در ایران است.
مهران 24 ساله بعد از فارغالتحصیل شدن از داشگاه تهران یک شرکت نرمافزاری جدیدی تأسیس کرده بود که در آن به بیست نفر حقوق میداد. او زندگی خوبی در تهران داشت ولی قصد داشت تا با ادامه تحصیل در رشته دکتری در یک دانشگاه معتبر تحقیقاتی، موفق به گسترش شرکتش و یافتن فرصت تحصیل در ایران شود. وقتی ویزای او برای تحصیل دکتری در دانشگاه یوسی کمپوس آمریکا تأیید شد، خانه خود را در تهران فروخت. او همچنین چهل درصد از سهام خود را در شرکت از دست داد، زیرا آن را به مدیر جدیدی سپرده بود. او میگوید: «این دقیقا آن چیزیست که نمیتوانم دوباره بدست بیارم». به دلیل اینکه او در حال حاضر خانهای برای زندگی ندارد، از ماه پیش در کنار خانواده خود در مشهد به سر میبرد. او میگوید: «من خیلی افسرده شدهام و حتی از نظر فیزیکی هم بسیار ضعیف هستم.»
مهران تنها دانشجویی نبود که برای ما از اثرات روحی و فیزیکی این رویداد گفته است. سین بعد از اینکه به فرودگاه تهران برگشت، برای روزهای متمادی در تخت خود مانده و ساعتها از استرس گریه میکرد. بعد از حتی یک ماه او همچنان از دیگران دوری میکند. او نمیخواست به بقیه توضیح دهد که چه اتفاقی برای وی افتاده و یا نمیخواست به عنوان یک انسان شکستخورده به او نگاه شود. در هر حال از ماه گذشته برای اولین بار او شروع به درمان اضطراب خود کرده است. بعضی از دانشجویان به ما گفتند که بعضی از لحظهها در ذهنشان حک شده است. آقاجوهری که هنگام ترک تهران از فرط خوشحالی و خوشبینی گریه کرده بود، حال تمام جهانیان را به سمت خویش میخواند که لحظهای هم اگر شده روی برگردانند و به آن لحظهای فکر کنند که او از سوار به هواپیما منع شده است. او میگوید: «هر مسافری به من نگاه میکرد، نگاهش طوری بود که انگار که من یک جانی هستم. برای من خیلی سخت است که آن لحظه را فراموش کنم.»
در حال حاضر که دانشجویان همچنان منتظر گرفتن جواب هستند، ترم پاییز بدون آنها برگزار شده است. مهران، عبداللهپور، آقاجوهری و سین همگی با والدین خود در بخشهای مختلف ایران به سر میبرند. آقاجوهری روز خود را با بردن مادربزرگش به شیمیدرمانی و خواندن رمان میگذراند تا هر طور که امکانپذیر است، ذهن خود را از مشکلاتی که پیش آمده دور کند. او میگوید: «بیشتر وقتمان را در خانه صرف بحث در مورد این موضوع میکردیم. والدینم بسیار از این بابت نگراناند». دانشجویان امیدوارند که با شروع ترم زمستان در ژانویه در کالفرنیا باشند ولی بسیار سخت میتوانند به روند ویزا گرفتن اعتماد کنند. بعضی دیگر به فکر رفتن به بقیه کشورها هستند. عبداللهپور میگوید: «ما آرزوهای زیادی برای آیندهمان داشتیم. الآن که دوباره فکر میکنم دیگر آنها برایم اتفاق نمیافتند».
اصل گزارش را از اینجا بخوانید.