چهارشنبه هفتهای که گذشت، در سالن آمفیتئاتر دانشکده مدیریت و اقتصاد، محل برگزاری مراسمی بود که شاید در طول عمر شصتساله شریف، حداقل با این کیفیت و وسعت، نمونهٔ مشابهی وجود نداشته باشد. از نسل اولیهای دانشگاه تا اساتیدی که چند هفته قبل، وارد دوران بازنشستگی شدند، برای حضور در آیین بزرگداشت استادان پیشکسوت شریف، آمده بودند. این مراسم که چند ساعتی هم در حال برگزاری بود، بخشهای مختلفی داشت؛ از عکس تکی و یادگاری، خوشامدگویی و ادای احترام گرفته تا شعرخوانی و نوازندگی و عکس دستهجمعی. گپ و گفتهای در حاشیه جلسه هم که پای ثابت این برنامهها هستند. اما شاید روبهجلوترین قسمت برنامه، ارائه دکتر سید محمد مهدوی بود. او درباره تأسیس انجمن استادان پیشکسوت شریف صحبت میکرد، چیزی که نهتنها در شریف وجود نداشته، بلکه تابهحال نشنیدهایم دانشگاهی ایرانی چنین انجمنی داشته باشد. بعد از ارائه کوتاه او درباره انجمن به سراغ دکتر رفتید تا از او چند سؤال درباره این انجمن بپرسیم و نتیجه آن شد این گفتگوی مکتوب.
انگیزه تشکیل و تأسیس انجمن استادان پیشکسوت، از چه روزی به وجود آمد و چه اتفاقی افتاد که این ایده به ذهن شما و دوستان دیگر رسید؟
دانشگاه سال ۱۳۴۴ تأسیس شد و پذیرش اولین دوره دانشجو، سال بعد از آن اتفاق افتاد. طبیعتاً در سالهای اولیه شروع به کار، استاد بازنشسته نداشتیم. اولین نفر در میانه سال ۶۴، یعنی تقریباً ۳۲ سال بعد از تأسیس دانشگاه، بازنشسته شد. تا ابتدای سال ۹۰ هم تعداد استادان بازنشسته ۵۶ نفر بود و بعد از آن تا مهر ۰۳، یعنی در فاصله حدود ۱۴ سال، ۱۵۱ نفر بازنشسته شدند. در سالهای اخیر، طبیعتا تعداد استادان بازنشسته با افزایش سن دانشگاه رشد زیادی داشته است و این روند ادامه هم پیدا میکند. البته در این فاصله زمانی، دانشگاه استادان جوان و پر انرژی زیادی استخدام کرد، اما خلأ وجود گروهی از استادان باتجربه و کارکشته در امور آموزشی و پژوهشی مشهود است. در واقع انرژی، دانش و تجربه زیادی که گروه بازنشستگان دارند، میتواند برای ارتقای دانشگاه بهکار رود. درعینحال ارتباط بین بازنشستگان هم محدود شده بود و از هم بیخبر هستند. برای بهرهمندی از این پتانسیل و با خبر شدن از هم، در چند سال گذشته همکاران زیادی نظراتی دادهاند تا اینکه نتیجه این همفکریها منجر به شکلدهی ایده ایجاد تشکیلات و تدوین اساسنامه شد. خوشبختانه با تصویب این اساسنامه در شورای دانشگاه در سال جاری، چیزی نمانده که انجمن استادان پیشکسوت در چارچوب ضوابط دانشگاه، تشکیل شود.
ایده برگزاری مراسم گردهمایی هم از دغدغه شما و همکارانتان برای جمع کردن اساتید بازنشسته دور هم شکل گرفت یا بیارتباط بود؟
بله؛ یکی از دلایل برگزاری مراسم، این بود که با دادن متن اساسنامه به حاضرین و همچنین توضیحات کوتاهی که دادم، در جهت شکلگیری انجمن مؤثر باشم. البته هدف بزرگتری هم این گردهمایی داشت و آن قدردانی از همه بازنشستگان عزیز بود. باتوجهبه آماری که گفتم، فکر میکنم موقع آن رسیده بود که دانشگاه اقدام به این کار کند؛ شاید صحبتهایی که من با همکاران داشتم، خصوصاً رئیسان دانشکدهها و چند نفر از معاونین دانشگاه و البته صحبتهایی که دیگران هم انجام دادند، باعث شد این مراسم با همت بیشتر و زمان کوتاهتری برگزار شود.
در صحبتهایتان اشاره کردید که با روسای دانشکدهها، جلساتی داشتهاید. در این جلسات معمولا چه مسائلی درباره استادان پیشکسوت مطرح میشد؟ مهمترین چالش هر دانشکده چی بود؟ چه مسائلی بین اکثر دانشکدهها مشترک بود؟
من از همه روسای دانشکدهها دو سؤال کلیدی پرسیدم؛ اول: دانشکده شما چگونه از دانش و تجربه همکارانی که بازنشسته میشوند، استفاده میکند؟ دوم: شما بهعنوان رئیس دانشکده، چه خدماتی به این افراد میدهید؟ اگرچه پاسخها بستگی به کمبودها و یا امکانات دانشکدهها کمی متفاوت بود؛ اما عموماً یک چیز را همه آنها موافق بودند؛ این که طبق مقررات، استادان در یک سن خاص بازنشست خواهند شد و بهناچار، دانشکده یک نیروی باتجربه را از دست میدهد و میتوان سازوکاری یافت تا امکان بهرهمندی از حضور آنها بیشتر شود.
چه افرادی و چگونه میتوانند عضو این انجمن باشند؟ راه ارتباطی مخصوصی وجود دارد؟
ماده ۷ اساسنامه انجمن، واژه پیشکسوت را به این شکل تعریف میکند که یا استاد بازنشسته دانشگاه باشد، یا استادشاغلی که حداقل ۶۵ سال سن یا ۳۰ سال سابقه عضویت هیئتعلمی تماموقت داشته باشد. برای عضویت در انجمن هم در صورت درخواست استاد، ایشان عضو خواهند شد. اما برای شروع به کار انجمن هیئت مؤسس پس از تشکیل، سه ماه فرصت دارد که با عضوگیری مجمععمومی را تشکیل و هیئتمدیره تعیین شود. راههای ارتباطی زیادی هم وجود دارد، از ایمیل و تلفن و پیامک گرفته تا ارتباطی که خود دانشکده با آنها دارد.
اهداف اصلی انجمن چیست؟ دقیقا با چه سازوکاری قراره این انجمن به این اهداف برسد؟ برای مثال اگر مشورت دادن را در نظر بگیریم، دقیقا در این انجمن اساتید بازنشسته با چه سازوکاری میتوانند مشورت بهتری یا بیشتری بدهند، این انجمن در این مشورت دادن چه کمکی به آنها خواهد کرد؟
ببینید، اساسنامه همانطور که از نامش پیداست، دست روی مطالب اصلی، از جمله اهداف کلی، میگذارد. دقت کنید که نقش انجمن دخالت در امور اجرایی دانشگاه نیست؛ بلکه کاتالیزوری است برای ردوبدلکردن خدمات. این کمکها، چه رفاهی، چه آموزشی، چه پژوهشی و چه مشاورهای با همراهی طرفین انجام میشود. اینکه دقیقا چه مسیری برای آن چیده شود را هم شیوهنامههایی تعیین میکنند که آنها را هیئتمدیره، در چارچوب اساسنامه تدوین کند.
در ارائهای که درباره انجمن داشتید، گفته شد بعضی از استادان بازنشسته، از فرآیندهای بعد بازنشستگی و مراحل آن اطلاعی نداشتند، چند مورد از این اتفاقات را توضیح میدهید؟
اگر استادی تمام مدتِ خدمتش در دانشگاه حاضر و در زمان مناسب ترفیع گرفته و ارتقا یافته باشد، این استاد به طور طبیعی، در تمام مدت سهم بازنشستگی از حقوق آنها کسر شده است و کافی است با دانشگاه تسویهحساب مالی و اداری کند؛ یعنی اموالی را که در آزمایشگاه یا در دفتر کارش بهصورت امانت در اختیار داشته یا کتابی از کتابخانه گرفته است را به دانشگاه برمیگرداند. چنین فردی بهسادگی میتواند فرایند بازنشستگی را طی کند و حقوقش از صندوق بازنشستگی پرداخت شود. اما بعضی از اساتید ممکن است بخشی از مدت خدمتشان در دانشگاه نباشند و یا مسئولیت اجرای طرحها، راهنمایی دانشجویان و مدیریت تجهیزات متعددی را داشته باشند. در این حالت زمان تسویه طولانی میشود، پس خوب است که حداقل یک سال قبل از زمان بازنشستگی، قدمهای اول اقدامات لازم را بردارد و مطمئن شود که از نظر پرداخت حق بازنشستگی یا بیمه، همه چیز روشن است؛ در این صورت فرایند بازنشستگی برای ایشان هم ساده خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است برقراری حقوق بازنشستگی استاد طولانی و حتی ممکن است تا یک سال به تأخیر بیفتد.
خوشبختانه اخیراً مدیریت توسعه و نگهداشت اعضای هیئتعلمی، بخش امور استادان پیشکسوت، برای این مشکلات فکرهایی کرده تا این فرایند، بهسادگی و در کمترین زمان ممکن انجام شود. البته مطالبی که گفتم ممکن است کامل نباشند. من از مدیر توسعه و نگهداشت درخواست خواهم کرد دفترچه راهنما را هر چه سریعتر تکمیل و در اختیار همکارانی که بهزودی بازنشست میشوند، بگذارد. این نکته هم بگویم که در اداره کارگزینی دانشگاه، بخشی برای همین کار وجود دارد که با مراجعه به آن، چه حضوری و چه تلفنی، کمکهای لازم را انجام میدهند.
اساتید بازنشسته، قراره چه کمکی به سیستم مدیریت دانشگاه، اساتید حال حاضر و فعال، دانشجویان و فارغالتحصیلان کنند؟
یک استاد که به سن بازنشستگی رسیده است، باتوجهبه دارابودن تجربیات گوناگون در طول سالیان زیاد خدمت، منبع خوبی از تجربه و اطلاعات است. آموزش، پژوهش، مدیریت در بخشهای مختلف دانشگاه، مشاوره دانشجویی در زمینه آموزشی، پژوهشی و حتی مشکلات شخصی دانشجو که وی با میل خود آنها را با استاد در میان میگذارد و از او نظر میخواهد، از این موارد است هر یک از تشکیلات دانشگاه میتواند داوطلبانه و خاضعانه، در صورت نیاز برای حل چالشها، از کمک لازم و مؤثر آنها را دریافت کند. درعینحال در مسائل جامع مدیریتی، از جمله راهبردی و آیندهاندیشی هم نظرات مشاورهای جامع و نافع ارائه میدهند. بههرحال این ارتباطات در چارچوب قوانین کشوری خواهد بود.
همین گروهها، یعنی مدیریت دانشگاه، اساتید، دانشجویان و فارغالتحصیلان چه کمکی میتوانند بکنند تا این انجمن هرچه بهتر و زودتر تشکیل بشه؟
اگر به مدیریت دانشگاه به شکل عام نگاه شود؛ یعنی حوزه ریاست دانشگاه، معاونتها، روسای دانشکدهها، شورای دانشگاه و... تاکنون کمکهای مفیدی را انجام دادهاند. من اطمینان دارم این کمکها در آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. یادآوری میشود من بهعنوان مشاور، مسئولیت اجرایی ندارم، هر کاری که شده را همینها انجام دادهاند. فارغالتحصیلان هم باتوجهبه امکاناتشان، میتوانند از طریق انجمن پیشکسوتان بهعنوان رابط و کاتالیزور کمبودهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه را برطرف کنند؛ مثل پرداخت کمکهزینه به دانشجویان یا ارائه نظرات و امکانات پژوهشی یا ایجاد زیرساختهای آموزشی و پژوهشی. نکته دیگر و شاید نتیجه مهمتر این ارتباط دانشگاه و فارغالتحصیلان با اعضای انجمن، ایجاد روحیه شاد و حس خوب نشاط در پیشکسوتان است که خود را همچنان بخش مؤثری از شریف حس میکنند و با دریافت اطلاعات از فرزندان علمی خود خاطرات خوب گذشته را در خود زنده نگه میدارند.
آیا چیزی شبیه به این انجمن در ایران یا جهان وجود دارد؟
بله، جوامعی وجود دارند که هدفشان ارائه خدماتی به استادان بازنشسته است که دوران بازنشستگی را آسودهتر و شیرینتر بگذرانند. توجه کنید استادان بازنشسته عموماً سنی بیش از ۷۰ سال دارند که بعضاً بینیاز از دریافت خدمات ویژه نیستند که در اساسنامه، این خدمات پیشبینی شده است. این جوامع، بستگی به نیازی که وجود دارد، نام و تشکیلات مختلفی دارند. انجمن پیشکسوتان انشاءالله پس از تشکیل، علاوه بر ارائه خدمات رفاهی به اعضا، بدون دخالت در امور اجرایی دانشگاه، خدماتی هم به دانشگاه ارائه خواهد کرد.
در صحبتهایتان به تندیس پیشکسوتان اشاره کردید؛ آیا مدل یا طرح اولیهای از آن تندیسی که گفتید در حال ساخت است دارید تا به ما نشان دهید؟
میدانید طراحی تندیسی که نشانگر شریف و پیشکسوت شریفی باشد سخت و زمانبر است، هنوز در طراحی اولیه به نتیجه نرسیدیم و به علت کمبود وقت این تندیس را برای بعد از برگزاری مراسم گذاشتیم.
سخنی پایانی؟
امیدوارم که حضور و کمک حداکثری پیشکسوتان دانشگاه، همانطور که قبلا پیشکسوت را تعریف کردم، در انجمن به چشم ببینم.
محمدپارسا مساح | ۱۴۰۰ مهندسی کامپیوتر