روزنامه شریف
روزنامه شریف
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

هزار راه نرفته که باید رفت، بی خودرو


برای تهران‌نشینانی که دارای خودرویی نیستند، ایستادن‌های طولانی ‌به انتظار و تمسک به اسباب، به یک عادت تبدیل شده. همیشه در تمسک به میله‌های BRT و دیدن خودروهای کم‌سرنشین یاد فیلم تایتانیک می‌افتم که افراد فقیر با دیدن کشتی درحال غرق شدن، بیش از ظرفیت سوار قایق شدند و سه قایق در دو قایق نشستند و یک قایق را برای نجات بقیه فرستادند و افراد درجه یک، حاضر نشدند جای خود را با هم شریک شوند.

سال‌ها پیش پویشی از دل جوانان بی خودرو، خودجوش به وجود آمد به نام «سه‌شنبه‌های بدون خودرو». این پویش با حمایت فعالان محیط‌زیست همراه شد و البته تبلیغ‌های فراوان برای معرفی به مردم. از همراهی مدیران تا معرفی در بیلبوردها تا نوشته‌هایی زیر خودپردازها. حامیان این پویش تلاش کردند تا با رکاب‌زدن دوچرخه، خود را از خودرو مصون بدارند و به مردم بگویند ما توانستیم، کافی است شما هم بخواهید. اما آیا این پویش چهار و نیم ساله موفق بوده است؟

روز سه‌شنبه 26 شهریور در دانشگاه نشستی برپا شد با عنوان «نگاهی انتقادی به پویش سه‌شنبه‌های بدون خودرو». این جلسه نهمین نشست از سلسله نشست‌های مدرسه پایدار شریف و از طرف پژوهشکده سیاست‌گذاری دانشگاه شریف بود و به لطف خدا و مأموران حراست بسیار دیرتر از زمان اعلام شده در سالن خواجه نصیر طوسی و با حضور دو حامی و چهار منتقد و حدود 40 نفر شرکت‌کننده برگزار شد. برنامه شامل سه قسمت سخنرانی حامیان، سخنرانی منتقدان پویش و میزگرد بود.



پیامبر پویش

کوروش بختیاری بعد از دعوت خویشان به دوچرخه به دعوت مردم پرداخت و این کمپین را راه‌اندازی کرد. از بخت خوب، در سال اول تمام مناسبت‌های محیط زیستی روز سه‌شنبه شده بود. روز هوای پاک، روز زمین و روز «سه‌شنبه‌های بدون خودرو» و این دلیلی مهم برای موفقیت است. ارتباط با سازمان‌ها و شهرهای مختلف و پیگیری دغدغه‌اش و پافشاری هم دلایل دیگری است برای زنده ماندن دانه‌ای که کاشته و اکنون می‌تواند به کمک منتقدانش بهتر آبیاری‌اش کند.

مرد محیط زیست ایران

محمد درویش روزهایی که در پردیسان هم پشت میز ننشست، ابتدا با تبلیغ روز جهانی بدون خودرو در 31 شهریور 1393خواست همکارانش را در سازمان محیط زیست با خود همراه کند اما نشد. درویش گفت: مسئله ساده است اما مثل هر مسئله ساده دیگر پیچیدگی‌های زیادی دارد. این پویش اتهام سیاسی بودن گرفت و نگاه بعضی افراد کار را سخت‌تر کرد. این پویش بیشتر از مردمِ بی‌ادعا حمایت دید تا از فعالان محیط زیست و مدعیان صف اول که خودروهایشان را دوست دارند.

در جاهای دیگر دنیا هم کار سختی بوده است. سال 2017 اعلام شد که در پایتخت دانمارک (پنجمین شهر توسعه یافته در جهان) تعداد دوچرخه‌سواران بیشتر از خودروسواران شده که حاصل 47 سال تلاش بوده که مردم داوطلبانه خودروهای شخصی خود را کنار گذاشته و سوار دوچرخه شوند. این کار را از مهدکودک‌ها و به کمک رسانه‌ها شروع کردند.

محمد درویش این کمپین را دوست دارد و می‌گوید خوب است که آسمان آبی‌تر شود، آلودگی هوا کمتر شود، ترافیک روان‌تر شود، بی‌تحرکی کاهش پیدا کند، آلودگی صوتی کاهش پیدا کند، همبستگی افزایش پیدا کند، نرخ تصادفات منجر به مرگ‌ومیر کاهش پیدا کند و نشاط اجتماعی افزایش.

پدر دوچرخه‌سوار ایران

احسان منصوریان با خانواده‌اش شهرهای زیادی را در دنیا رکاب زده‌اند و بعد از آشنایی با این کمپین رکاب زدنش نفس آموزش گرفته است. او برای ترویج مطالبه‌گری و روش صحیح پویش کارگاه‌هایی را به صورت رایگان برگزار کرده است. دلش از مسئولان کشوری و لشکری به خصوص در شهر خودش پر بود که به جای همراهی، انحصارطلبی کرده‌اند.

منتقد داوطلب

مهرداد ربیعی کنجکاو است که چشم‌انداز کمپین چیست؟ از خودروسازان شاکی است و تبلیغات سازمان‌ها و بانک‌ها را برای جایزه دادن خودرو آفت این مسئله می‌داند.



نماینده راهور ناراضی

سرهنگ عباس آقایی این پویش را مناسب زمان حال تهران نمی‌داند و فعالان آن را از زمانه جلوتر و رسیدن به آرمان‌های آن را شبیه یک معجزه. از نظر او شعار کمپین نیز مناسب اهدافش نیست. شاید شعار سه‌شنبه‌های بدون دود بهتر بود. می‌گوید: متأسفانه این سال‌ها مکانیزم مدیریت شهری با موضوعاتی مثل طرح ترافیک مردم را به سمت موتورسیکلت سوق داده است. موتورسیکلت آلودگی زیادی دارد و نصف تصادفات منجر به جرح را در تهران به خود اختصاص داده و انرژی زیادی را از پلیس راهور هدر می‌دهد، به خصوص در خطوط ویژه. اما در این پویش مردمی، باز هم این موضوع دیده نشد.

آقایی افزایش ساعات کاری مترو و وجود خطوط متروی خارجی را که اطراف شهر را به هم وصل می‌کنند، در کم کردن ترافیک بسیار موثر می‌داند: نیمی از خودروسواران بازاری‌هایی هستند که ساعت یازده شب می‌خواهند برگردند و مترو وجود ندارد و مجبورند ماشین ببرند.

او از سران کمپین این را مطالبه می‌کند که به جای تنها رکاب زدن موضوعات مختلف را مطالبه کنند: آیا بهتر نیست حمایت‌مان را با افزایش ساعت کار سرویس‌دهی وسایلی مثل مترو، سهولت استفاده و ارتقای کیفیت وسایل حمل‌ونقل عمومی و نزدیک کردن مسیرهای مردم با ایجاد خطوط خارج شهر مترو نشان دهیم؟ حرف‎‌هایش از سر درد است و تجربه مدیریت در بخش راهوری شهر شلوغ تهران.

کله‌ای با بوی توسعه

هامون طهماسبی این پویش را به نسبت هزینه‌هایی که برای آن شده موفق نمی‌داند، به خصوص هزینه انرژی بهترین فعالان محیط‌زیست. نقد می‌کند که در کمپین، دوچرخه فقط دیده شده و مترو و حمل‌ونقل شهری و پیاده‌روی و خودروی اشتراکی دیده نشده است. انتظار تغییر رفتار مردم برای کنار گذاشتن خودروها را سنگ بزرگی می‌داند و می‌گوید: شاید بهتر است مشکلات دیگر محیط‌زیست را هم بیشتر ببینیم و مسئولیت اجتماعی مردم را برای همراه شدن زنده کنیم. طهماسبی می‌خواهد که اهداف و مطالبات این پویش کامل مشخص شود.

فقط دوچرخه روز جهانی دارد

میزگرد هم مثل برنامه اصلی دیر شروع شد و فقط به نظرات پایانی حامیان و منتقدان گذشت. محمد درویش به منتقدان جواب داد که: چرا دوچرخه مطرح شد؟ چون فکر کردیم که این پویش با دوچرخه بهتر می‌تواند خودش را نشان بدهد. ما روز جهانی دوچرخه داریم. هیچ وسیله نقلیه روز جهانی ندارد. در پایان هم آقای آزاده‌دل، مدیر دوچرخه‌سوار شهرداری، آمارهایی از سفرهای با دوچرخه ارائه کرد.


مائده خسروی‌زاده

دانشگاه شریفروزنامه شریفمدرسه توسعه پایدارسه‌شنبه‌های بدون خودرو
روزنامه شریف/ اخبار راستکی دانشگاه صنعتی شریف را از روزنامه دنبال کنید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید