برای دانشجوهایی که در شریف فیزیک نمیخوانند یا فیزیک یک و دو را سر کلاسش نگذارندهاند، بیشتر از طریق کانال تلگرامی پربازدیدش شناخته شده است؛ جایی که یادداشتها و برداشتهای شخصیاش از مسائل مختلف دانشگاه و جامعه را مینویسد و بیشتر در جایگاه یک منتقد قرار دارد. حالا همین استاد فیزیک و فعال در فضای مجازی از کنار گود وارد وسطش شده و قرار است به وضعیت پردیس بینالملل تهران دانشگاه سروسامانی بدهد و به قول خودش ریلش را به سمت مسیر درست کج کند. با شناختی که از صراحت گفتار و علاقهاش به شفافیت داشتیم، بیواسطه سراغش رفتیم تا حرفها و نظراتش را درباره وضعیت پردیس و آییننامه و ساختار جدید آن بشنویم. خودش میگوید خیلی از انتقادها مربوط به گذشته پردیس است و آییننامه جدید به دنبال رفع آنها و باید فرصت داد تا ساختار جدید خودش را نشان دهد.
* هدف دانشگاه از راهاندازی پردیس چه بوده؟ فقط بحث درآمدزایی و کمبود بودجه مطرح است؟ یعنی در صورت رفع نیاز مالی، دانشگاه باز هم سراغ پردیس میرود؟
اگر بخواهم در مورد نظر خودم درباره پردیس صحبت کنم، باید به این نکته اشاره کنم که ساختار کشور ما بعد از انقلاب به سمت عدالت رفت ولی در مواردی عدالت را با مساوات اشتباه گرفت، یعنی خواست همهجا را یکسان کند، همه دانشگاهها را مثل هم کند. این تصمیم باعث میشود نقاط قوت ضعیف شود، در واقع تلاش شما برای بالا بردن نقاط ضعف در عمل باعث تضعیف نقاط قوت میشود. این مسأله در خیلی جاها بهتدریج تصحیح شد ولی در دانشگاهها هنوز این ذهنیت وجود دارد که همه دانشگاهها باید مثل هم باشد. حتی در آموزشوپرورش نیز این مسأله از بین رفته و شما الان حق دارید مدرسه مورد نظرتان را انتخاب کنید و البته هزینه آن را نیز باید بپردازید. این در حالی است که قانون اساسی ما گفته آموزش قبل از دانشگاه باید رایگان باشد ولی درباره الزام دانشگاه به ارائه آموزش رایگان سخنی نگفته است. وضعیت کنونی ما اینطور شده که تعداد قابل توجهی از خانوادهها که نگران آموزش بچههایشان هستند، از زندگیشان میزنند تا فرزندشان را به مدارس پولی بفرستند. چرا؟ برای اینکه بعدا در دانشگاه غیرپولی تحصیل کند. در کل دنیا وضعیت برعکس است. مثلا در کشورهایی مثل کانادا و انگلیس دولت به افراد وام میدهد تا آنها در دانشگاه درس بخوانند و بعدا با کار کردن پول دولت را برگردانند. در بعضی از کشورها مثل فرانسه و آلمان نیز دولت به آموزش عالی رایگان بهعنوان یک سرمایهگذاری نگاه میکند، چراکه بعدا افراد درصد قابل توجهی از درآمدشان را بهعنوان مالیات به دولت میدهند. در ایران فعلا دولت از آموزش عالی بهصورت مستقیم درآمد کسب نمیکند، شاید دانشگاه شرایط جامعه را از نظر فرهنگی، اجتماعی و بازار کار بهبود ببخشد ولی درآمدش بهصورت مستقیم برای دولت نیست، به همین علت دولت دانشگاهها را فقیر نگه میدارد و حتی امکان رقابت بین دانشگاهها در تأمین بودجه را نیز فراهم نمیکند و تفاوت بین دانشگاهها را در اختصاص بودجه در نظر نمیگیرد. در واقع ما جایی راه را اشتباه رفته و عدالت را با مساوات خلط کردهایم. چطور میتوانیم این رویه را تصحیح کنیم؟ به نظرم پردیسهای خودگردان الان این شانس را به دانشگاهها میدهند تا امتحان کنند که میتوانند در مسیر جدید پیش بروند یا خیر؟
* نگاه دانشگاه هم همین بود؟ پس چرا پردیس دو سال متوقف شد و دوباره به راه افتاد؟
دانشگاه وقتی پردیس را شروع کرد، به این جزئیات دقت نمیکرد و فقط مسأله مالی داشت ولی خیلی زود بدنه دانشگاه متوجه شدند که این فضای جدید متفاوت از فضای اصلی دانشگاه است و برای کیفیت آموزشی و برند دانشگاه نگران شدند. شورای دانشگاه هم تصمیم گرفت پردیس را متوقف کند. بعد از دو سال دانشگاه تصمیم گرفت با در اختیار داشتن تجربه قبلی و آگاهی از انتقادهایی که به آن وارد بود، دوباره سراغ پردیس برود. برای این منظور یک آییننامه جدید برای پردیس نوشته شد. من هم در تدوین آن دخالت داشتم و حتی همکارانی در آن مشارکت کردند که بهشدت مخالف و منتقد پردیس قبلی بودند. در پردیس جدید مبلغ شهریه به ازای آموزش در کلاس شریف است. روح آییننامه جدید آموزش یکسان و ارزشیابی یکسان است. ساختار پردیس جدید نیز متناسب با آییننامه باید شکل میگرفت. آموزش یکسان ممکن نیست مگر اینکه دانشجوها کنار هم در یک کلاس بنشینند. البته این ترم به دلیل دیر تصویبشدن آییننامه جدید و کمبود وقت کلاس فیزیک را به صورت جداگانه برگزار میکنیم ولی آزمون این درس هم بهصورت مشترک خواهد بود. اگر دانشجوهای پردیس از این مرحله عبور کنند، فرقی با دانشجوهای دیگر نخواهند داشت.
* دانشگاه نگران اختلاف سطح و تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی بین این دو دسته از دانشجوها نیست؟
آمارها نشان میدهد که تعداد زیادی از قبولیهای دانشگاه از مدارس غیرانتفاعی هستند، یعنی هزینهکردن به خاطر تحصیل و آموزش امری پذیرفتهشده در کشور است. هزینه برخی دانشجوهای شریف برای مدارس غیرانتفاعی و کلاس کنکور و... خیلی بیشتر از شهریهای است که الان دانشگاه از دانشجوهای پردیس میگیرد. پس بین متوسط دانشجوهای شریف با دانشجوهای پردیس احتمالا اختلاف طبقاتی وحشتناکی وجود ندارد. اینطور هم نیست که همه دانشجوهای پردیس متمول باشند. خیلی از آنها افرادی هستند که حاضرند روی تحصیلشان سرمایهگذاری کنند، حاضرند وام بگیرند یا کار کنند تا تحصیل را با کیفیتِ شریف تجربه کنند. پردیس شریف در واقع این شانس را فراهم میکند که افرادی که در خودشان توانایی علمی لازم برای حضور در محیط شریف را میبینند، بتوانند با پرداخت هزینه این ریسک را بپذیرند و در کلاسهای شریف بنشینند. البته ممکن است الان اینطور نباشد ولی در حالت پایا به آن میرسیم. همین امسال وقتی برخی متقاضیان متوجه آموزش و ارزشیابی یکسان شدند، تصمیم به انصراف گرفتند. از حدود 240 نفر ظرفیت الان زیر 190 نفر دانشجو داریم. اگر ما بتوانیم استانداردهای شریف را حفظ کنیم، خود سیستم فیلتری ایجاد میکند که اختلاف سطح دانشجوها از نظر علمی و آموزشی زیاد نباشد. از نظر مالی نیز متوسط دانشگاه اختلاف چندانی با پردیس ندارد، چراکه متوسط دانشگاه از مدارس خوب تهران میآیند. از سوی دیگر همه این بچهها در این کشور بزرگ شدهاند و دلیلی ندارد از نظر فرهنگی متفاوت باشند. بعضی وقتها این اختلافها را ما تشدید میکنیم. وقتی یک فرد به شهروند درجه دو در مجموعه تبدیل میشود، رفتارهای متفاوتی نیز بروز میدهد.
* در واقع پردیس یک راه جایگزین برای فردی است که کنکورش خوب نشده ولی در خودش این توانایی را میبیند که سر کلاس شریف بنشیند و البته هزینه آن را بپردازد. این مسأله ممکن نیست دانشگاه را کمکم به این سمت سوق دهد که نسبت دانشجوی شهریهپرداز به دانشجوی عادی را افزایش دهد؟
من فکر میکنم اتفاق مهمتری که رخ میدهد این است که ساختار دولتی متوجه بهای خدماتی که از دانشگاهها میگیرد، خواهد شد. در بهترین شرایط درآمد حاصل از دانشجوهای پردیس باید خرج کل دانشگاه شود و در قالب بورسهایی در دورههای تحصیلات تکمیلی به دانشجوها برسد. اگر بتوانیم این روند را درست کنیم که خیلی خوب است. از سوی دیگر اگر پردیس شریف زنده بماند و نشان دهد که میتواند با کیفیت بالا به دانشجوی شهریهپرداز آموزش دهد، اشکالات کنکور هم خودبهخود مشخص میشود، یعنی ممکن است دانشجوهایی با رتبه پایین در کنکور وارد پردیس شده و در شریف بدرخشند. همچنین اینکه مشخص شود یک دانشجوی پردیس برای تحصیل در شریف حاضر است تا چه میزان سرمایهگذاری کند، سیگنالی است به برنامهریزان کشور تا ارزش واقعی آموزش شریف را متوجه شوند. شکلگیری بازار عرضه و تقاضا در کنار دانشگاه میتواند ارزش واقعی آن را نشان دهد.
* دانشگاه الان با کمبود جدی برخی امکانات آموزشی و پژوهشی و رفاهی مواجه است. پذیرش دانشجوی پردیس در چنین شرایطی این مشکل را تشدید نمیکند؟
عاملی که این مشکل را ایجاد کرده، وابستگی دانشگاه به بودجه دولتی است و راه حل آن نیز استقلال نسبی دانشگاه از این بودجه. پردیس نمیتواند تمام مشکلات را حل کند ولی شهریه پرداختی از سوی دانشجوهای پردیس، حداقل دست دانشگاه را باز میگذارد تا درصدی از بودجه پردیس را برای رفع همین مشکلات استفاده کند؛ بودجهای که نسبت به بودجه دولتی اطمینان بیشتری هم دارد و میتوان برای آن برنامهریزی و سیاستگذاری کرد. پس با بودجه پردیس این امکان وجود دارد که دانشگاه امکانات مختلفش را بهبود ببخشد و توسعه دهد. اگر پردیس روی روند درست باشد، این مشکلات هم میتواند رفع شود، چراکه در پردیس جنس مطالبهگری بازار آزاد سر و کلهاش پیدا میشود. وقتی دانشجو هزینه میدهد، انتظار دارد کلاس و امکانات بهتری داشته باشد و مطالبهگری جدیتری دارد. اگر استاندارد ما دوگانه نشود و تفاوتی بین دانشجوی عادی و پردیسی قائل نشویم، هر اتفاقی در دانشگاه رخ دهد، برای همه خواهد بود. ما نمیخواهیم حتی تیم ورزشی پردیس جدا باشد. هم دانشجوهای پردیس رفتاری در شأن شریف داشته باشند و همه سایر دانشجوها دیواری بین خودشان و آنها نکشند.
* پس بنا به صحبتهای شما درآمد پردیس از هزینههای آن بیشتر است؟ عددی هم در این باره میتوانید بگویید؟
آییننامه جدید ما را محدود کرده است که هزینههای پردیس را با 30درصد شهریه دریافتی رتقوفتق کنیم. آن 70درصد هم صرف کل دانشگاه میشود، البته پردیس هم جزیی از دانشگاه به حساب میآید و از آن 70درصد بهرهمنده میشود، زیرا قرار است همه اعضای یک خانواده باشند و از این درآمد منتفع گردند.
* این 70درصد در دوره قبل بعضا صرف هزینههای جاری مثل حقوق کارمندان میشد، چون پول نقدی است که دست دانشگاه رسیده و بودجههای دولتی معمولا با تأخیر و بهصورت ناقص محقق میشود. در آییننامه جدید مشخص شده که این پول کجا باید خرج شود؟
در آییننامه آمده که این درآمد، هزینه بالابردن کیفیت دانشگاه شود؛ کیفیت آزمایشگاه، خوابگاه، کلاس و...
* چرا امسال پردیس فقط در چهار رشته کامپیوتر، مکانیک، نفت و عمران دانشجو گرفت؟
این مورد به دلیل تاریخی بود که باید ظرفیتها را به وزارت علوم اعلام میکردیم و تا آن تاریخ آییننامه جدید هنوز تدوین نشده بود. بنا به آییننامه جدید هر دانشکده در صورت تمایل میتواند تا 15درصد ظرفیتی که دانشجوی عادی میگیرد، دانشجوی پردیس جذب کند، به شرطی که بتواند ثابت کند کیفیت آموزشی دانشجوی پردیس با دانشجوی عادی تفاوت زیادی ندارد. اگر این اثبات شود، دانشکده تا سقف 25درصد هم میتواند دانشجوی پردیس بگیرد. البته سقف 15درصد برای کل دانشگاه نیز وجود دارد و تعداد کل دانشجوهای پردیس دانشگاه باید 15درصد ظرفیت عادی باشد. اگر بر اساس آییننامه جدید رفتار میکردیم، مثلا در رشته کامپیوتر باید 9 دانشجو جذب میکردیم نه 61 دانشجو. یک مقدار از انتقادها به رتبههای دانشجوهای ورودی پردیس نیز به همین علت است. ما باید برای سال بعد این مورد را تصحیح و با تکتک دانشکدهها صحبت کنیم. در ساختار قبلی چون کلاسها متفاوت بود، ظرفیت هر رشته نمیتوانست از حدی کمتر باشد ولی در ساختار جدید میتوان در یک رشته حتی 2 نفر جذب کرد که در این صورت رتبههای بهتری هم در هر رشته جذب میشوند.
* آییننامه جدید بهصورت شفاف برای عموم نیز ارائه میشود؟
بله؛ مطلب محرمانهای وجود ندارد. سایت پردیس به دلیل مشغلههای دیگر هنوز بهروز نشده است و بعد از بهروزرسانی سایت آییننامه هم میتواند روی آن قرار بگیرد.
* رتبههای ورودی امسال پردیس چطور بوده است؟
بهصورت حدودی اگر بخواهم عرض کنم امسال رتبههای سه رقمی کشوری هم داشتهایم و از سوی دیگر رتبههای پنج رقمی هم وجود داشتهاند. البته در رشتههایی که رتبههای ورودی پایینتر بوده، انصرافیها نیز بیشتر بودهاند.