اغراق نیست اگر بگوییم تا چهار پنج سال پیش بنیاد ملی نخبگان را بابای پولدار رتبههای برتر کنکور و مدالآوران المپیاد میشناختند که پول توجیبی ماهیانهای در جیب فرزندان خودش میگذارد و دیگر کاری به کار آنها ندارد. این فرزندان کمی تا قسمتی نازپرورده هم این پول را به زخمی از زندگیشان میزدند و ارتباطشان با بنیاد ملی نخبگان فقط محدود بود به همین حساب بانکی که هرماه با چاشنی کمی دیروزود شارژ میشد و همراهش قندی در دل آنها آب. اما بنیاد از چندسال قبل مسیرش را از این راه سهلالعبور ولی بیمقصد کج کرد به راهی که دردسر داشت و سنگلاخی بود ولی حداقل امیدی به حل مسئله یا رفع نیازی از کشور در انتهایش سوسو میزد. ابتدا قرار شد کمکهزینههای تحصیلی در ازای انجام کاری از سوی اعضای بنیاد در دانشگاه به آنها پرداخت شود و از یکی دو سال قبل هم طرحهایی راه افتاده تا تیمهایی از دانشجوها و استادان شکل بگیرد و روی مسئلهای واقعی کار کنند. برای بیشتر دانستن درباره این طرحها رفتیم سراغ دکتر سالاریه، استاد دانشکده مکانیک و معاون آیندهسازان بنیاد ملی نخبگان تا در این دو صفحه شما را هم با این طرحها بیشتر آشنا کنیم. جزئیاتی را هم که اینجا پیدا نکردید، در وبسایت بنیاد به نشانی bmn.ir جستوجو کنید.
از نازپرورده تنعم تا رندان بلاکش
بنیاد ملی نخبگان چندسالیست که رویهاش را در ارائه تسهیلات و کمکهای مالی و غیرمالی به اعضا و مخاطبانش تغییر داده است. در سالهای نخست وقتی بچهها افتخاری کسب میکردند، مثلا رتبه کنکورشان جزء رتبههای برتر بود یا در المپیادهای علمی مدال میآوردند، به صورت مستقیم تسهیلاتی به آنها اختصاص پیدا میکرد که به صورت جایزه و کمکهزینه تحصیلی و در قالب پرداختهای ماهیانه به حسابشان واریز میشد. چهار پنج سال قبل این رویه تغییر کرد و مقرر شد پرداختی مالی به دانشجوها در ازای کاری باشد که آنها در دانشگاه و زیر نظر استادشان انجام میدهند؛ مثلا میتوانستند در قالب طرح آموزشیاری، دستیار آموزشی (TA) یک استاد شوند و در ارائه درس و کلاسهای حل تمرین به او کمک کنند تا راتبه آموزشی به آنها پرداخت شود. یا در طرح پژوهشیاری دستیار پژوهشی (RA) یک استاد شده و در یک پروژه تحقیقاتی و پژوهشی با او همکاری میکردند و یا در طرح فنیاری دستیار فنی استاد در یک شرکت دانشبنیان بودند.
این طرح اوضاع را کمی بهتر کرد ولی در سال ۹۶ برای بهبود بیشتر و افزایش کیفیت راتبههای پرداختی به دانشجوهای عضو بنیاد، طرح حمایت از هستههای پژوهشی مسئلهمحور که در گوشهوکنار طرحهای بنیاد خاک میخورد، روی میز قرار گرفت تا راتبههای دانشجویی از طریق آن پرداخت شود. در این طرح دانشجوها در کنار و زیر نظر یک استاد خبره و در قالب یک تیم یا هسته پژوهشی، روی یکی از نیازها و مسائل واقعی کشور کار میکنند، در واقع پژوهشیاری و فنیاری در این طرح ترکیب میشود. جوایز و تسهیلات و کمکهزینههای بنیاد هم از طریق این هستههای پژوهشی به دانشجوهای حاضر در آنها اختصاص پیدا میکند.
۹ ماه کار روی یک مسئله واقعی
در طرح شهید احمدی روشن اعضای هیئت علمی دانشگاههای مختلف مسائلی واقعی را از صنعت و جامعه و نهادهای مختلف دریافت کرده و برای آنها یک پروپوزال تهیه میکنند و به همراه کمیت و کیفیت نیروی انسانی موردنیاز به بنیاد ارائه میدهند. این مسائل در حوزههای مختلف از علوم پایه و فنی-مهندسی تا پزشکی و علوم انسانی و هنر و علوم حوزوی طرح شده و هرکدام از آنها به نیروی انسانی متنوع و با تخصصهای مختلف نیاز دارد و در آنها همکاریهای بینرشتهای و بینحوزهای صورت میگیرد. دانشجوها طرحهای موردنظرشان را براساس اولویت انتخاب میکنند و رزومه آنها به دست استادان میرسد و با توجه به بررسی رزومهها و مصاحبه با دانشجوها، تیمهای پژوهشی شکل گرفته و در طول ۹ ماه تحصیلی این تیم روی مسئله طرحشده کار میکند.
هر دانشجو در هر هفته بین ۱۵ تا ۲۰ ساعت باید در کار هسته پژوهشی مشارکت داشته باشد، البته با توجه به ایام امتحانات و دیگر بالاوپایینهای دوران دانشجویی، این زمان میتواند شناور باشد و هموغم بنیاد و استاد آسیب ندیدن روند تحصیل دانشجو در دانشگاه است.
چیزهایی که در دانشگاه پیدا نمیشود
حضور در یک هسته پژوهشی مسئلهمحور برای دانشجویی که در حالت عادی سرش بیشتر گرم کتاب و دفتر و تمرین و پروژههای نسبتا فانتزی دانشگاهیست، حداقل حداقل مزایای زیر را میتواند به همراه داشته باشد:
· یک کار تیمی و گروهی بلندمدت را تجربه میکند.
· مسئله یک مسئله واقعی و برای رفع یک نیاز از صنعت و جامعه کشور است و تأثیر آن در زندگی بهطور ملموس حس میشود.
· به صورت غیرمستقیم آموزشهای متنوعی را در زمینه مدیریت پروژه، راهاندازی کسبوکار، ارائه پیشنهاد و پروپوزالل به مخاطب، فنون مذاکره و ... فرا میگیرد و بنیاد هم دورههای آموزشی متعددی را در طول دوره برای یادگیری شرکتکنندگان تدارک میبیند.
· کار پژوهشی و فنی زیر نظر یک استاد خبره برای رفع یک نیاز واقعی از کشور حس خودباوری و مفید بودن را به دانشجو القا میکند.
· بنیاد به دانشجوهای حاضر در هستههای پژوهشی با تأیید استاد هسته، راتبه دانشجویی پرداخت میکند و به سرانجام رساندن موفق طرح، امتیاز نخبگی برای دانشجوهای حاضر در هسته را به دنبال دارد.
· بنیاد ملی نخبگان، معاونت علمی ریاستجمهوری و دیگر نهادها بعد از پایان طرح از تیمهایی که کارشان به سرانجام رسیده، حمایتهای لازم را انجام میدهند تا بتوانند کسبوکارشان را راه بیندازند و محصولشان را به مشتری دستبهنقد منتظر در جامعه برسانند و چرخ کارشان را بدون لنگ بچرخانند.
چرا این مسیر سخت؟
بنیاد ملی نخبگان هدفش از رفتن به سمتوسوی طرحی مثل شهید احمدی روشن را در موارد زیر جستوجو میکند:
معمولا در دانشگاه دانشجو درسش را میخواند و پاس میکند، با مسائل علمی و درسی آشنا میشود و گاهی هم ناخنکی به پژوهش در کنار استاد میزند اما کمتر پیش میآید که سراغ حل مسائل جامعه برود. پایاننامهها و پژوهشهای دانشگاهی هم خیلی اوقات کاری به کار اتفاقات و رخدادهای بیرون دیوارهای دانشگاه ندارند. از سوی دیگر کار تیمی و گروهی در این پروژهها و پژوهشها کمتر جای خودش را پیدا میکند. ولی در هستههای پژوهشی مسئلهمحور دانشجوهای مستعد در حل مسائل و رفع نیازهای واقعی کشور هم ورزیده میشوند، کار تیمی را تمرین میکنند، با زیروبم مسائل واقعی آشنا میشوند، همکاری گروهی، مسئولیتپذیری، تعهد، حرکت و فعالیت طبق برنامه و زمانبندی، مسئلهشناسی، بررسی راهحلهای موجود و نقد آنها، انتخاب بهینهترین راهحل و کار روی آن را زیر نظر یک استاد خبره تجربه میکنند؛ استادی که روحیه کار آموزشی دارد و در مسیر رفع نیازهای جامعه قدم برداشته و صاحبنظر و صاحبسبک است.
دانشجویی که زیاد سرش به درسش گرم باشد و دنیایش همان چهاردیواری دانشگاه، نمیفهمد که در خیابان کنار دانشگاه دیروز و امروز و فردا چه چیزی جریان دارد و میتواند با دانش و فنی که کسب کرده، به دنبال حل مسائل و رفع نیازهای واقعی جامعهاش باشد و حس خوب مفید بودن و ثمر رساندن را تجربه کند. هستههای پژوهشی مسئلهمحور دانشجو را از آن محیط ایزوله بیرون میآورد و پرت میکند وسط دنیای واقعی.
اگرچه از یک تیم دانشجویی در ۹ ماه تحصیلی انتظار زیادی نمیرود و مسائل و نیازها مفصلتر و گستردهتر از این حرفها هستند ولی در هر صورت، محصول کار ۹ماهه این تیم زیر نظر یک استاد خبره به دردی از دردهای جامعه میخورد و هرچند محدود میتواند در شرایط زندگی مردم چند قدمی بهبود حاصل کند.
نهاد یا بخشی که مسئلهاش را طرح کرده و به این هستههای پژوهشی سپرده، با دیدن نتایج کار کمکم اعتمادش جلب میشود و باز هم سراغ دانشگاه و دانشجو و استاد میآید تا دوای دردش را بگیرد.
دوره پنجم با ۲۵۰ طرح
امسال پنجمین دوره طرح شهید احمدی روشن برگزار میشود. دورههای اول و دوم در سال ۹۶ و به ترتیب با ۷ و ۲۰ هسته پژوهشی به پایان رسید که بیشترشان در حوزه فنی-مهندسی بودند. تعداد هستهها در دوره سوم به ۷۰ افزایش پیدا کرد و حوزههای علوم انسانی و پزشکی و زیستفناوری هم به آنها افزوده شد. البته هنوز بیشتر هستهها در تهران تمرکز داشتند. در دوره چهارم ۱۰۰ هسته در تهران و ۵۰ هسته در دیگر استانها شکل گرفت که همه حوزههای دانشگاهی را شامل میشد و امسال، در دوره پنجم قرار است ۲۵۰ هسته پژوهشی روی ۲۵۰ مسئله کار کنند.
رقابت برای حل مسئله
طرح شهید بابایی از سال ۹۸ کارش را شروع کرده و امسال اولین دوره خودش را تجربه میکند. در این طرح کارگزاران بنیاد یکسری مسابقات دانشجویی را برنامهریزی و اجرا میکنند که در آن مسائل مختلف در حوزههای گوناگون از شرکتهای دانشبنیان و دستگاهها و نهادهای مختلف جمعآوری شده و بعد از پروبال دادن و سروشکل دادن به آن با همکاری کارگزار و بنیاد و صاحب مسئله، بین تیمهای دانشجویی به رقابت گذاشته میشود. تیمهای دانشجویی با راهنمایی استادان روی مسئله کار میکنند و ضمن رقابت و انتخاب تیمهای برتر در هر مسئله، خروجی کار تیمها از سوی صاحب مسئله به کار گرفته میشود. البته مسئلهای که در این مسابقات طرح میشود، باید کاربردی و نیاز واقعی جامعه بوده و اگر خروجی کار یک محصول است، باید قابلیت فروش به عنوان یک محصول دانشبنیان را از سوی تیم دانشجویی توسعهدهنده داشته باشد.
برگزیدگان طرح شهید بابایی میتوانند با حمایتهای بنیاد و دیگر دستگاهها هم خودشان محصول و نتیجه کارشان را توسعه داده و به کسبوکار تبدیل کنند، هم ممکن است شرکت طرحکننده مسئله، نتیجه و محصول کار را از آنها خریداری کند و هم احتمال دارد تیم دانشجویی به استخدام شرکت دربیاید و کارش را آنجا ادامه دهد. البته جوایز نقدی هم که مثل هر مسابقهای انتظار تیم برتر را میکشد. اگر هم دانشجویی مشمول تسهیلات بنیاد باشد، با تأیید کارگزار و استادهای راهنما راتبه دانشجوییاش هم به تناسب کار و فعالیتش در تیم به او پرداخت میشود.
استعدادهایی که در دانشگاه شناخته نمیشوند
از جمله اهداف طرح شهید بابایی شناسایی دانشجوهای مستعدیست که از طریق مسیرهای عادی در دانشگاه بنیاد نمیتواند آنها را بشناسد. فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، فعالیتهای فناورانه، اختراع، کار در شرکتهای دانشبنیان، حضور فعال و موثر در پروژههای ارتباط با صنعت دانشگاه، کسب رتبههای برتر در مسابقات و المپیادهای دانشآموزی و دانشجویی و کنکور، چاپ مقاله و ... از جمله راههاییست که افراد میتوانند امتیازهای نخبگی را در آنها کسب کرده و مشمول پشتیبانی بنیاد قرار گیرند. علاوه بر اینها در طرح شهید بابایی افرادی ممکن است استعدادشان در زمینه دانش و مهارت و فن در حل مسئله و ساخت محصول و ایدهپردازی کشف شده و بنیاد به حمایت از آنها بپردازد. دانشجوهای تیمهای برتر طرح شهید بابایی میتوانند امتیاز نخبگی کسب و سبد امتیازیشان را پر کنند تا مشمول تسهیلات بنیاد شوند.
به درد من هم میخورد یا نه؟
دانشجوهای مشمول جوایز تحصیلی بنیاد، دانشجوهای کارشناسی با معدل بالای ۱۷ و دانشجوهای تحصیلات تکمیلی با معدل بالای ۱۸ (با احتساب ضریب رشته و دانشگاه) مخاطبین طرح شهید احمدی روشن هستند ولی در طرح شهید بابایی محدودیتی برای شرکت دانشجوها وجود ندارد و همه میتوانند با حضور در آن و تشکیل تیم، چالش حل مسئله و رقابت با دیگر تیمها را تجربه کنند. مخاطب طرح شهید بابایی بیشتر دانشجوهای دوره کارشناسی و سالهای اول دوره ارشد است، چرا که فضای پژوهش و تحقیق نسبت به طرح شهید احمدی روشن کمتر بوده و جنس کار، فانتزیهای یک رقابت و مسابقه را چاشنی خودش دارد.
اولین سال و یک تجربه جدید
طرح شهید بابایی اولین سال خودش را سپری میکند و در قالب چند رویداد و مسابقه پیگیری میشود. الان رویداد «رهنشان» که از شهریور شروع شده و تا آذر و دی ادامه دارد، در جریان است که در آن ۴۵۰۰ شرکتکننده روی ۶۰ مسئله در ۵ حوزه آب و محیط زیست، انرژي، حملونقل، زیستفناوری و هوشمندسازی مشغول رقابت هستند. قبل از رهنشان نیز رویدادی با نام «پیچ خط مشی» در حوزه سیاستگذاری و علوم اجتماعی در دانشگاه علموصنعت برگزار شد و بعد از رهنشان هم رویداد محصولمحور «فرصت» آماده استارتزدن است.
تیمهای برتر رهنشان نیز قرار است به طرح شهید احمدی روشن ورود پیدا کرده و هستههای پژوهشی برای تکمیل کارشان تشکیل دهند.
میوههای یک طرح
بازیافت مس از محل جمعآوری لجن واحدهای آبکاری نیکل به روش تصفیه الکتروشیمیایی
هدف این پژوهش تولید مس خالص کاتدی (خلوص بیش از ۹۹.۹درصد) از محل لجنهای ایجادشده در واحدهای آبکاری نیکل بود. این لجنها مقدار مس قابل توجهی دارند و از نظر اقتصادی میصرفد که بیش از ۹۰درصد محتوی مس آنها بازیابی شود. تنها روشی که میتواند هم خلوص مس بسیار بالایی داشته باشد و هم راندمان بالا، تصفیه الکتروشیمیایی مس است. هدف اصلی پژوهش ۹ماهه بازیافت مس بود که تقریبا به طور کامل انجام شده ولی بازیابی نیکل هنوز تکمیل نشده است. هسته پژوهشی نیز در شرف عقد قرارداد با سرمایهگذار قرار دارد و ثبت اختراع طرح نیز با مشارکت تمامی اعضای هسته در دست اقدام است.
طراحی و ساخت یک سیستم ثبت پتانسیلهای مغزی بیسیم
خروجی نهایی این هسته سختافزار و نرمافزار یک سیستم بیسیم ثبت پتانسیلهای مغزی بوده که در نهایت یک نمونه آزمایشگاهی ۱۶کاناله طراحی و ساخته شده است. ویژگیهای درنظرگرفتهشده برای این سیستم در مقایسه با نمونههای رقبای خارجی بسیار مناسب و قابل رقابت است؛ به عنوان مثال نرخ نمونهبرداری در عمده سیستمهای ثبت بیسیم سیگنالهای الکتروانسفالوگرام ۲۵۰ یا ۵۰۰ نمونه بر ثانیه است، در حالی که در طرح موجود نرخ نمونهبرداری ۱۰۰۰ نمونه بر ثانیه درنظر گرفته شده است. استفاده از تقویتکننده کمنویز و مدارات دیجیتال طراحیشده دقت و کیفیت بالای ثبت سیگنال را در پی داشته است. همچنین در این سیستم واسط گرافیکی و نرمافزارهای پردازشی دارای قابلیتهای کاملی هستند که خریدار را از تهیه محصولات نرمافزاری دیگر بینیاز میسازد.
پایش هوشمند سلامت پلها
پلها به عنوان یکی از اجزای کلیدی در توسعه شبکههای حملونقل درونشهری و برونشهری به حساب میآیند. پلها در طول زمان عمر خود، در معرض عواملی قرار میگیرند که میتواند باعث تخریب آنها و یا ایجاد نقصهای اساسی درون آنها شود. به همین خاطر ارزیابی عملکرد و پایش سلامت سازه پل با توجه به تنوع، شدت و تداوم بارهای دینامیکی وارد بر آن اهمیت زیادی دارد. دو هدف عمده در پایش رفتار دینامیکی پلها، تشخیص زودهنگام آسیبهای وارد به اجزای مختلف از طریق پایش مستمر رفتار ارتعاشی آنها و پایش و ارزیابی وضعیت سلامت پلها بلافاصله پس از وقوع رخدادهای جدی نظیر زلزله و طوفانهای شدید است.
هدف از این طرح، طراحی و پیادهسازی سامانه پایش سلامت پل با بهرهگیری از پردازش همزمان تصاویر ثبتشده با دوربینها و سیگنالهای ارتعاشی بهدستآمده از سنسورهای جانماییشده روی عرشه و پایه پل و همچنین بررسی و طراحی یک نمونه از حسگرهای کرنش تار نوری به منظور پایش سلامت پل بوده است. هسته پژوهشی این طرح موفق به متقاعدسازی سازمان مشاور خدمات فنی و مهندسی شهرداری تهران، به عنوان بهرهبردار بیش از ۷۰۰ پل در شهر تهران برای حمایت و بهکارگیری دستاوردهای خود در تعدادی از پلهای شهر تهران شده است.
طراحی و ساخت سامانه پايش، تفسير و بهينهسازی مصرف سوخت كشتی
كاهش مصرف سوخت كشتی به دو دليل اهميت خاصی براي شركتهای كشتيرانی دارد: هزينه ميليون دلاری سوخت هر كشتی در سال و رعايت قوانين جديد و سختگيرانه كاهش آلايندهها. مصرف سوخت در كشتی به عوامل متعددی از قبيل شرايط محيطی (موج، باد و ...)، ميزان تميزی بدنه و پروانه، عملكرد سيستم انتقال قدرت، بازدهی موتورخانه كشتی و نوع سوخت مصرفی بستگی دارد. كاهش مصرف سوخت نیز به پايش دقيق و برخط این عوامل نیاز دارد. همچنین يک مدل تحليلی و يكپارچه كه ارتباط همه اين عوامل را در ميزان سوخت مصرفی نشان میدهد، باید توسعه يابد تا به كمک آن بتوان علت اضافهسوخت مصرفی در لحظه را توضيح داد. هدف از اين پروژه، طراحی و ساخت سيستم پايش شرايط (اعم از محيطی و عملياتی) و توسعه مدلی براي تفسير علل مصرف سوخت بوده.
در نهایت هسته پژوهشی توانست نمونه اوليه سامانه پايش و تفسير مصرف سوخت كشتی را ساخته و به مرحله تست برساند. اين سامانه، دادههای محيطی (باد، موج، جريان)، عملياتی (ميزان بار، توزيع بار، مسيريابی، تميزی بدنه و ...) و همچنين شرايط كاری موتور (نوع سوختها، ميزان مصرف، فشار سيلندر، توربوشارژر و ...) را به صورت زنده جمعآوری كرده و به كامپيوتر مركزی انتقال میدهد. كامپيوتر مركزی، اين دادهها را با استفاده از مدلهای هيدروديناميكی بدنه و تحليلی موتور ديزل تحليل و نقش هر عامل در ميزان مصرف سوخت را تعيين میكند تا كاپيتان کشتی را در جهت كاهش آن راهنمايی كند.