جایی یک نزاع بر سر زمین رخ داده. اختلاف بر سر این زمین البته سابقه دارد. برای پیدا کردن جواب و راه حل تا کجای تاریخ عقب میروید؟ احتمالا تا جایی که اسناد رسمیای وجود داشته باشد. برای پس گرفتن زمین پدری به اسطورهها یا تاریخ دو هزاره گذشته ارجاع میدهید؟
حاشیه نزاع قرهباغ هم از این ماجراها کم ندارد؛ از کاربران ایرانی که از تعلق تاریخی قفقاز جنوبی به ایران میگویند تا نقشههایی که به شما نشان میدهد در دو هزار سال پیش ارمنستان بزرگ تا ساحل خزر بوده یا جنوب ارمنستان و زنگزور هم روزی محل زندگی و حکمرانی آذریها. حالا این که چهطور چنین نزاع پیچیدهای را می توان به پیش از ۱۹۰۰ میلادی ارجاع داد، ماجرای غریبی است.
آش از این هم شورتر است. آتش نزاع قره باغ به دامن نزاع قومیتی در ایران هم میافتد. برای حل این اختلاف گلایه یا هر چیز دیگر چه باید کرد؟ جستوجوی بیحاصل درباره نژاد مردم آذربایجان و تغییر زبان احتمالی مشکلی را حل میکند؟ برای حل موضوع باید به دوران سلجوقی برگردیم یا ساسانی و هخامنشی یا پیش از ورود آریایی ها به سرزمینی که امروز فلات ایران می خوانیم؟ برای حل دعوای مرکز-حاشیه در سال ۱۳۹۹ شمسی دنبال کدام راه در سدههای پیش از میلاد مسیح هستیم؟ مرزهای کشورهای امروز را با معیار امپراتوریهای پیش و پس از اسلام تعیین کنیم؟ یادمان باشد صدام خودش را سردار قادسیه میدانست و دیگری هم انگار میخواهد شکوه سلطانان گذشته را در حاشیه مدیترانه زنده کند.
راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها با قواعد دیروز که با داستانهای دیروز هم حل نمیشود. جای کلکل فوتبالی در استادیوم است و کریخوانی پیش و پس از بازی. تاریخ را کل انداختن عاقلانه نمینماید. وقتی همه چیز را از دید کوروش و سلطان سلیم و محمد فاتح و قادسیه ببینیم یعنی دیگر فرزند زمانه خودمان نیستیم. جایی زندگی میکنیم که بیزمان است. بیزمانها را هم آدمهای زرنگ گله میکنند، به جان هم میاندازند و صد البته لقمه خودشان را چربتر میکنند.