«شرکت جامع تحقیق و توسعه فناوریهای خودرو یا همان جتکو، در شهریور سال ۱۳۹۷ با هدف ایجاد یک مرکز تحقیقاتی و پژوهشی برای توسعه و رفع مسائل صنعت خودرو کشور، فعالیت خود را به همت تعدادی از نخبگان دانشگاهی، موسسات علمی و شخصیتهای علمی-صنعتی نظیر دکتر دهقانی فیروزآبادی شروع کرد.
این شرکت در سال ۱۳۹۸ به عنوان یک شرکت دانشبنیان شناخته شد که سهام آن در اختیار گروه صنعتی ایرانخودرو و ساپکو (شرکت طراحی، مهندسی و تامین قطعات ایرانخودرو) قرار دارد.
مهندسین این شرکت، ترکیبی از نیروهای خلاق، جوان و تحصیلکرده دانشگاههای خارجی و داخلی مثل شریف، تهران، امیرکبیر و خواجه نصیر و برخی افراد باتجربه و آگاه در صنعت خودروسازی میباشند.»
صحبتهای دکتر حدادپور، معاون پژوهشی دانشگاه و مشاور ارشد شرکت جتکو به پایان میرسد و در بدو ورود، دانشجویان به دلیل کمبود فضای شرکت به دو گروه ۲۰ نفره تقسیم میشوند تا راحتتر بتوانند از محیط، محصولات، کارگاهها و دستاوردها که در سه سوله و دو ساختمان اداری قرار داشتند بازدید کنند.
با گروه اول همراه شدیم و به سمت سوله اول حرکت کردیم؛ در بین راه حدود ۷ یا ۸ تا خودرو برقی چینی و اروپایی دیده میشد که برای تحقیق و بررسی اولیه به ایران وارد شده و قبلاً به طور کامل مورد آزمایش قرار گرفته بودند.
وارد سوله اول شدیم که در آن چهار خودروی ساخت ایرانخودرو قابل مشاهده بود که یکی از آنها روی جکهای هیدرولیکی قرار داشت.
دکتر حدادپور ادامه دادند:
«در این مجموعه دو نمونه خودرو در ابعاد کوچکتر و به صورت ماکت طراحی شدند و در حال تحقیق و توسعه هستند که تماما برقی باشند، اما در شرایط فعلی، چندین خودرو از محصولات ایرانخودرو در حال تحقیق و تکمیل شدن فرایند تغییر مصرف احتراق داخلی سوخت فسیلی به برقی میباشند.»
یکی از مهندسین شرکت از کار دست میکشد و توضیحات دکتر را ادامه میدهد:
«خودرو اول که بر روی جک میباشد، تماما برقی شده است»؛ پس از بالا بردن خودرو بر روی جک، توضیح میدهد که با توجه به محدودیتهای طراحی، تصمیم گرفته شد که کف خودرو تماماً باتری قرار بگیرد و ادامه توضیحات درباره آن را ادامه میدهد، در این بین پارتیشنهای بین سوله کنجکاویام را تحریک میکند، از یکی از افراد حراست پرسوجو میکنم و جواب دقیقی نمیگیرم، با یکی از افراد باتجربه که با توجه به احترام زیادی که برایش قائل بودند و امر و نهیهایی که انجام میداد، مشخص بود که یکی از افراد بلند پایه آنجاست، سر صحبت را باز میکنم، بعد از کمی گفتوگو سوالم را میپرسم و میگوید ۴ ۵ تا از خودروهای برقی یکی از شرکتهای معروف آمریکایی آنجاست که برای تحقیق آورده شدند. بعد از چند کلامی دوباره به جمعیت ملحق میشوم.
به سراغ نمایشگاه کوچک کنار سوله میرویم، جایی که ECUها، قطعات داخلی و باتری خودرو به صورت باز قابل مشاهده بودند.
طبق تجربه بازدید هفته قبل از شرکت توگا که گفته بودند برای طراحی موتورهایشان به شدت با نبود مواد اولیه دست و پنجه نرم میکنند و حتی شرکت موادکاران هم بعضا نمیتواند نیاز آنها را تامین کند، پرسیدم: آیا در طراحی و ساخت باتری و لوازم خودرو با کمبود مواد اولیه و یا محدودیتهای داخلی مواجه نشدید؟ محدودیتی که مانع طراحی یا استفاده قطعهی خاصی شود؟
با تعجب شنیدم که گفتند: نه، ما بدون هیچ مشکلی تمام مواد و موارد مورد نیازمان را طراحی کردیم و ساختیم و تمام قطعات محصولات ما هم از صفر تا صدش تولید داخل هست!
پاسخی که حس امید و غرور را به آدم تزریق میکرد!
ارائه ادامه داشت و پس از اتمام کار پرسوجویی در مورد خودرو چهارم داخل سوله کردم و متوجه شدم هنوز با سوخت فسیلی کار میکند و فعلاً اقدامی برایش نکردهاند.
خودروها اما پلاک خودرو بنزینی شده بودند. علت را از ارائهدهنده جویا شدم که پاسخ داد: خودروها تکمیل و نوبت تست جادهای آنها شده و چند روز قبل با آنها شمال کشور رفتهاند و برای همین مجبور بودند پلاک خودرو بنزینی برایشان بزنند و اگر پلیس، ماشین را متوقف میکرد، آن را توقیف میکرد.
در حال حاضر هم یکی دیگر از خودروها برای تست در شرایط جغرافیایی متفاوت و همه جانبه بودن طراحی، در خوزستان حضور داشت و در حال تست بود و در آینده قرار بود یکی دیگر از خودروها به قسمتهای مرکزی ایران برود.
در این بین یکی از مسئولین برای به رخ کشیدن توانایی مهندسان ایرانی، اشاره میکند که یک از خودروهای آمریکایی بدون حضور مهندسین شرکت اصلی، قابلیت راهاندازی نداشت، اما مهندسین ایرانی با چند روز تلاش و پیگیری توانستند بدون حضور آنها، از خودرو استفاده کنند.
به سوله بعدی رسیدیم که سه بخش داشت؛ یک بخش آن مربوط به فرایند کنترل کیفیت و شناسایی عیبهای عملکردی خانوادههای موتور تولیدی ایرانخودرو بود که پیش از این در بخش زیادی از کشورهای دنیا استفاده از اپراتور و به صورت کیفی انجام میشود و دو مشکل اساسی دارد، یکی خطای انسانی موجود و کنترل کیفی و دقیق نبودن و مورد دیگر هم اینکه محاسبه تمام ایرادات موتور و عیب سنسورها و عملکرد دقیق موتور مقدور نیست، اما این بخش با ارتقا سختافزاری و نرمافزاری، به صورت کاملا اتوماتیک و یکپارچه و شبکهسازیشده، همه موتورهای ایرانخودرو را تست میکرد و به صورت کاملا دقیق مشکلات موتورها را شناسایی میکرد که داخل ایران بینظیر و در خارج از کشور کمنظیر بود و حتی گواهی صحت موتورهای این دستگاه کاربرد بینالمللی را دارا بود.
در بخش دیگر این سوله به بررسی قوای محرکه و سیستمهای کنترل میپرداختند که در دو بخش طراحی و ساخت تجهیزات تست کیفی و عملکردی سیستمهای قوای محرکه و انتقال قدرت و هم طراحی و ساخت سیستمهای کنترلی مربوط به قوای محرکه فعالیت میکردند.
در بخش آخر هم از تیم جدا شدم و با دکتر حدادپور به سراغ تیم سوم که بهدلیل کمبود فضای شرکت، دیرتر حرکت کرده بودند، رفتیم و بازدید تیم سوم نیز به صورت موازی شروع شد.
با همان شخصی که قبلا گفتوگو کرده بودم، باز هم چند قدمی همکلام شدم: چرا این تکنولوژیها داخل خودروهای بنزینی استفاده نمیشود؟
جواب داد که خودروی بنزینی دیگر بهدرد نمیخورد و در تلاشیم با یک قرارداد جامع، خودروی برقی را وارد چرخه حملونقل کشور کنیم و این شرکت از تحقیق و توسعه برروی خودروی بنزینی کنار کشیده!
پرسیدم: ما که تست خودرو را هم انجام دادیم و موفقیت آمیز بوده، مشکل دیگری هم هست؟
که پاسخ داد: فعلا نیاز به زیرساخت داریم، مثل جایگاه شارژ، فعلا وزارت صمت در حال قرارداد بستن برای طراحی جایگاههای سوخت هست، مورد اصلی شرکت مپنا هست.
در این حین نگاهی به اطراف میکند و میگوید بیا تا یک جایی برویم و با او همراه میشوم.
دو نفری به سولهی اول بازمیگردیم و اینباد پشت همان پارتشینها میروم
توضیح میدهد که این جایگاه شارژیست که مپنا طراحی کرده و واقعا چیزی کم ندارد، قرار هست با یک قرارداد جامع بین مپنا و وزارت صمت و ایرانخودرو، فرایند تست اولیه صورت بگیرد و برود برای تجاری سازی.
درباره معنی تست اولیه میپرسم و در حواب میگوید که فعلا قرار هست تا پایان سال یک خط تاکسی از یکی از فرودگاهها به یکی از مکانهای تهران افتتاح شود که فقط تاکسی برقی باشد، در نهایت هم چشمانداز ما تا یک سال و نیم دیگر این است که تجاریسازی انجام شود و به تولید انبوه برسد.
پرسیدم با چه حدود قیمتی؟
ادامه دادند که: همین خودرو دنا و تارا که اینجا میبینی، حدودا ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون با توجه به خودرو و تجهیزاتش درمیآید. فقط یک پیگیری جدی میخواهد از طرف دانشجویان و یک بنیه علمی دانشجویان فارغ التحصیل که بتوانند به ما کمک کنند.
سر مسئله مورد علاقهام باز شد: پیگیری از کجا؟ دانشجویان چطور میتوانند مراجعه کنند و استخدام بشوند؟
با لبخند شیرینی پاسخ میدهد: از وزارت صمت و ایرانخودرو، خودت در جریان فرآیندهای اداری وزارتی هستی، باید پیگیری بشود که زودتر اقداماتش انجام بشود. دانشجویان هم دوره کارآموزیشون رو میتوانند مراجعه کنند به ما، ما هم با آغوش باز پذیراییم، شرکتهای دانشبنیان و فارغ التحصیلان برق و مکانیک و بقیه رشتهها هم میتوانند بیان و مراجعه کنند، بهترین بستر آماده شدهاست.
اینجا سوال دیگری که ذهنم را درگیر کرده را مطرح میکنم که وقتی در حال حاضر برق ما هم از سوخت فسیلی تولید میشود که خب باز هم مشکل خواهیم داشت!
با لبخند پاسخ میدهل که اینجا دیگر به ما مربوط نیست اما دوستان در تلاش هستند که برق هستهای را راهاندازی کنند، و به همین جهت، مسئله زیرساختش در وزارتخانه یک مقداری طول میکشد.
پس از گپوگفتهای دیگر با بقیه بچهها به سمت ساختمان اداری میرویم که تیم طراحی آنجا مستقر بود.
یکی از حاضرین توضیحاتی از مراحل خودروهای خودران داد و از برنامهنویسی حرفه ای و جذابش اینطور توضیح داد که فعلا ما در سطح ۱ و ۲ هستیم، یعنی اعلان خطر و راهنمایی به راننده و تا سطح بالاتر یعنی خودروی کاملا خودران فاصله داریم ولی به این راحتی هم نمیشود مجوزهای لازم را گرفت، همان طور که شرکت بنز سه سال دنبال مجوزهای نهایی بود. اما همچنان جا برای فعالیت اینجا هست، هر کسی با هر رشتهای حتی پزشکی میتواند فقط با یادگرفتن زبانهای برنامهنویسی بیاید و در این بخش مشغول شود، فقط بلد بودن و خلاقیت میخواهد.
گروه ما به دلیل کمبود زمان نتوانست سراغ سولههای دوم و سوم برود اما گروههای دیگر موفق شدند از آنها نیز بازدید کنند.
نهایتاً همگی به سمت سالن اول رفتیم که یکی از خودروها را روشن کردند و ۴ نفر، ۴ نفر بچهها را در مکان تست خودرو گرداندند که حقیقتاً شاهکار مهندسی ایرانی را میتوانستی در آنجا ببینی و لذت ببری! که امیدوارم این تلاشها به زودی زود به ثمر بنشیند و از وضعیت فعلی صنعت خودروسازی خارج شویم.
به سمت سالن غذاخوری رفتیم و در حین ناهار با یکی از کارمندهای حراست که در طول بازدید هم با ایشان گپوگفتی داشتیم صحبت کردم؛
پرسیدم: اینجا چند نفر استخدامی دارد؟ و پاسخ داد حدود ۲۰۰ نفر تعداد کل پرسنل اینجا میشود.
در پایان هم وقتی که خواستیم برای بازگشت به دانشگاه سوار اتوبوس شویم، از همان مسئولی که قبلا اشاره کردم و دکتر حدادپور، قول بازدید دیگری با حضور دانشجویان غیر ورودی و حتی ارشد و دکترا را گرفتم که بتوانیم در حد توان تلاشی برای ارتباط بیشتر دانشگاه و صنعت داشته باشیم.