دانشگاه MIT: کسب شجاعت برای مقابله با نادانی میتواند اثرات بزرگی به ارمغان آورد؛ امری که قطعا برای من رخ داد. من در حالی قدم به دانشگاه گذاشتم که یک محافظهکار سفتوسخت بودم. گفتوگو از پس گفتوگو باعث شد از مردمی بیاموزم که زندگی را از مسیرهای کاملا متفاوت از من تجربه کرده بودند، و اینجا بود که نظام باورهای سیاسی من به لرزه افتاد. همان زمانی که تحصیل در MIT آینده شغلی مرا تغییر داد، دانشجویان مختلف و با استعداد همرده من مسیر زندگیام را تغییر دادند. آنها اثبات کردند که قلبها و ذهنها میتوانند بهوسیله کسانی که با آنها مخالفید تغییر یابند.
من در یکی از شهرهای ماساچوست بزرگ شدم که ۹۷.۵ درصد جمعیت آنجا را سفیدپوستان تشکیل میدهد. همه این افراد محافظهکار هستند: در هر انتخابات ریاست جمهوری یا سنا رأی به کاندیدای جمهوریخواه دادهاند. صدای آنهایی که در وبسایتها مدارا را ترویج میکنند، از سوی دیگرانی که مدعیاند «زندگی همه مهم است» خاموش میشود.
تغییر در دانشگاه
به محض ورود به دانشگاه من علیه طرح بهداشت همگانی شروع به بحث کردم (چون نظام سرمایهداری خوب است، اینطور نیست؟!). باورداشتم که «کوررنگی» راه حل نژادپرستی است (اگر میخواهید تبعیض را حذف کنید، چرا تبعیض قرار دادن را متوقف نمیکنید؟). من از طرفداران اخراج مهاجران غیرقانونی بودم (چون قانون، قانون است و آیا نباید از قوانین حمایت کرد؟). این گزارهها برای شخصی مانند من توجیهپذیر بود: خاص و ممتاز، صریح، سفیدپوست، جدا از انسانهای واقعی با تجربیات واقعی.
طی سالهای اول و دوم تحصیلم در دانشگاه باورهای سیاسیام از طریق گفتوگوهایی که با افراد مختلف دارای تجربیات بسیار متفاوت از زندگی داشتم دگرگون شد. نظام سرمایهداری آمریکایی به نفع عده کمی است، در حالی که عده زیادی را قربانی میکند. کوررنگی به راحتی وضعیت موجود نژادپرستانه را حفظ میکند؛ لذا اقدامات ضدنژادپرستی ضرورت تغییر دارند. امروزه بسیاری از قوانین به طور فعال علیه افراد حاشیه جامعه تبعیض قائل میشوند. حقوق این افراد هم جزء حقوق بشر است؛ مهاجران غیرقانونی، مجرم نیستند، بلکه قربانیان یک سیستم شکسته و شرایطی وحشتناکاند.
با حسن نیت، آرامش و ذهن باز گفتوگو کنید
من از همه کسانی که نظرات من را به چالش میکشند بسیار سپاسگزارم و از همان زمان تلاش کردم تا همین کار را برای دیگران انجام دهم. با تعامل جدی با دوستان، دانشجویان و اعضای انجمنهایی که با آنها همکاری دارم، متوجه شدم که تغییر واقعا میتواند اتفاق بیفتد. من توانستم موفقیت را با استفاده از چارچوبهای زیر کسب کنم؛ از موفقیت در کمک به افراد مشکوک برای درک بهتر دادههای کووید-۱۹ مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری گرفته تا از بین بردن اعتقادات نژادپرستانه:
گفتوگو همیشه میتواند مفید باشد
ممکن است شما گفتوگو را ناامیدانه، بیتأثیر و عصبانی ترک کنید. اگرچه ممکن است خود بحث برای تغییر عقیده کافی نباشد اما انعکاس گفتههای شما باقی میماند. اگر طرف مقابل شما با حسن نیت برخورد کند، اگرچه شاید تمایلی به اعتراف به اشتباه یا نادانی خود نداشته باشد اما ممکن است تحقیقات خصوصی بیشتری انجام دهد. حتی ممکن است با گذشت زمان، نقصهای خود را اصلاح کند، زیرا شما اولین بذر خودآزمایی را برای او کاشتهاید.
هر روز من سعی میکنم یک کلاس امن و پذیرنده نظرات ایجاد کنم، تفکر انتقادی را آموزش دهم و آنها را تشویق کنم که از اشتباهات درس بگیرند (همانطور که خودم این کار را انجام میدهم). هرکسی که این متن را میخواند را نیز تشویق میکنم در حوزههای شخصی خود همین کار را انجام دهد. تنوع و تفاوتها را جستوجو کنید، زمینهای ایجاد کنید تا از اطرافیان خود فرا بگیرید، اعتقادات و تعصبات بررسینشده خود را زیر سوال ببرید و باورهای جاهلانه خود را اصلاح کنید. با هم میتوانیم دنیای بهتری ایجاد کنیم.
برگرفته از thetech.com