فیلم سینمایی جوکر اینقدر به مذاق دوستداران سینما خوش آمده که تقریبا در هر محفلی حرفی از آن شنیده میشود. البته بحث و صحبت درباره آن فقط به گعدههای سینمایی محدود نماند و با توجه به اعتراضهای مردمی در کشورهای مختلف به سرعت ابعاد دیگری هم به خودش گرفت و جامعهشناسان و دانشکدههای علوم اجتماعی هم سراغش رفتند و تحلیلها و پشت پردههایی زیادی درباره آن گفته و شنیده شد.
برنامه اکران و تحلیل فیلم جوکر در شریف از سوی اندیشکده راهبردی مهاجر در هشتم دیماه و در آمفی تئاتر مرکزی برگزار شد. در واقع مهاجر با این برنامه بازگشت باشکوهی به صحنه دانشجویی دانشگاه داشت و دوباره نوید برنامهها و انتشارات خوبش را به شریفیها داد. بلیطفروشی این برنامه به صورت اینترنتی و حضوری انجام شد و بلیط فروشی منظم و نظم در پیروی از برنامه از پیش تعیین شده از نکات قوت این برنامه به شمار میرفت. همچنین علیرغم پولی بودن برنامه و مدت زمان طولانی آن جمعیت قابل توجهی در سالن حضور داشتند و به تماشای جوکر و شنیدن سخنرانان درباره آن نشستند.
آرتورهای جامعه دیگر تحمل ندارند
در ابتدا محمدحسین بادامچی جوکر را محصول تحقیر و خنده را بهترین راه مقابله با آن دانست. سپس با اشاره به اینکه جامعه ما در ده سال گذشته، به جامعه همیشه برندگان تبدیل شده بود، بیان کرد انسانهای حذف شده همانند آرتور در فیلم جوکر نمیتوانند بیش از این خود را نرمال نشان دهند و نیازمند طغیان هستند. سپس با اشاره به دشواری وضعیت کنشگران در روزگار فعلی، راه رهایی در شرایط فعلی را در مداخله همین کنشگران میبیند.
جوکی به اسم زندگی
دکتر عبدالکریمی شاخصترین بُعد فیلم را فلسفی و متافیزیکی دانست و جوکر را نماد انسان در دنیای امروزی یافت که مرزی برای خنده و گریه ندارد. به بیان او آرتور به شدت تنها و ناامید است و هرگونه تلاش او برای از تنهایی درآمدن به شکست منجر میشود و به دلیل اتمیزه شدن افراد جامعه، امر سیاسی غیر ممکن میشود. از نظر عبدالکریمی هسته مرکزی فیلم نهلیسم است و در فیلم جوکر، در واقع زندگی جوکی است که به هیچوجه خندهدار نیست. البته دکتر عبدالکریمی نهلیسم این فیلم را با نهلیسم صادق هدایتی متفاوت دانست، زیرا این نهلیسم جوکری تمام اقشار جامعه از جمله اقشار فقیر را نیز در بر میگیرد. او ادامه داد که این فیلم بر خلاف ادعای روشنفکران که عصر امروز را عصر روشنگری میدانند، آینده را مانند جهنم به تصویر میکشد. اشاره به شباهت دلقک نامیدن معترضان از طرف نظامهای سیاسی فیلم و اغتشاشگر نامیدن معترضان در حوادث آبان از نکات قابل توجه صحبتهای او بود.
قربانی قهرمان نیست
دکتر ابراهیمی از زاویهای کاملا متفاوت به نقد فیلم پرداخت و با بیان این نکته که در فیلم قربانی به قهرمان تبدیل شده است، هدف صحبتهای خود را پردهبرداری از تصویر دروغین ساخته شده از این فیلم بیان کرد. در واقع او معتقد بود که این فیلم فاقد جهانبینی و نهلیسم فعال است، بدین معنی که جوکر خود را در فیلم قهرمان معرفی میکند ولی فاقد هیچگونه پروژه جمعی است که در واقع بین انسان و جهان واقعی گسست ایجاد میکند.
یک فیلم پر از سمبل
دکتر میری با اشاره به سمبلهای غرب و الاهیات، این فیلم را دارای سمبلهای قوی معرفی کرد؛ خشونت، وضعیت نابسمان اجتماعی، نهادهای کاملا فراگیر، احساسات ضد طبقه سرمایهدار و ماسک برای پی بردن به عاملیت خود. از دیدگاه میری آرتور زاییده فساد در لایههای قدرتمند جامعه است که توان انجام هر کاری دارند و در فیلم تضادهای مشخصی میان طبقات مختلف مردم وجود دارد، به طور مثال گروهی در سینما مشغول تماشای فیلم و عدهای بیرون سینما مشغول اعتراض هستند. سپس دکتر میری با اشاره به سکانسهای فیلم روند تبدیل آرتور به جوکر را بررسی کرد. همچنین او تفکر و منطق را دو عنصر اساسی برای تحلیل وقایع کنونی کشور دانست.
تحقیرِ جوکرساز
دکتر چاوشی با تواضع و با مقدمهای نسبتا طولانی نظر خود را در مورد موضوع فیلم بیان کرد. چاوشی با بیان اینکه برای بررسی هر چیزی باید از آن فاصله گرفت، به بررسی مفهوم حقیقت پرداخت. سپس دیدگاه تاریخی فلسفی در مورد تحقیر را بیان کرد و در نهایت اشاره نمود که جوکر از طریق تحقیر به مقامی جوکری رسید. در ارتباط با حوادث اخیر هم امیدوار بود که حکومت تحقیر را کنار بگذارد، زیرا تنها راه رسیدن به آرامش کنار گذاشتن کینههاست.
جوکر ضدسرمایهداری نیست
فاطمه دلاوری با اشاره به اینکه جوکر تمام آرزوهای خود را توهم میکند، به بررسی بیماری او از دیدگاه فروید/ لکانی پرداخت. سپس با تأکید بر این موارد که اول شورش جوکر منجر به ابرقهرمان دنیای سرمایهداری یعنی بتمن میشود، ثانیا هرگونه اقدام جوکر با شکست روبهرو میشود، ثالثا عواقب شورش جوکری و ناامنی است و رابعا اقدامات جوکر سیاسی نبود، ضد سرمایهداری بودن این فیلم را رد کرد. سپس از دیدگاه دولوز که در مقابل دیدگاه فروید/لکانی است، بیماری جوکر را بررسی و او را از این منظر معرفی کرد. همچنین با اشاره به دیدگاههای حکومتی و غیرحکومتی به اعتراضات آبان و نیز ماهیت اعتراضی، سیاسی بودن و فردگرا نبودن بیان کرد که شباهت زیادی بین جوکر و اعتراضات وجود ندارد و در واقع جوکر به صورت فردی حذف شده است ولی مردم آبان به صورت سیستماتیک.
زندگی بیمعنای جوکرها
بعد از فاطمه دلاوری، ابوطالب صفدری به عنوان آخرین سخنران به روی صحنه آمد. او نقد خود را از منظر فلسفی و روانشناختی بیان کرد. صفدری جوکر را نماد انسانهای این زمانه معرفی کرد، از این جهت که هر دو اسیر یک وضعیت پارادوکسیکال و در تنهایی و بیمعنایی خود هستند و در واقع تنهایی جوکر آن قدر عمیق است که غم خود را با یخچال سرد، تاریک و بیحس به اشتراک میگذارد. سپس بیان شد که ارتکاب قتل و تلاش برای کمدین شدن، تلاش جوکر برای ساخت معنای زیست خود است. او ادامه داد که بعد از ناکامی این روشها برای معناداری زیست، جوکر معنا را در ریسک کردن مییابد. در واقع جوکر دنبال پیشرفت با نان نیست، به دنبال معنادار کردن زیست خود است.