Sharif Today
Sharif Today
خواندن ۸ دقیقه·۱۰ ماه پیش

اولین قدم آگاهی است

باید درباره خودکشی بیشتر بدانیم تا به دوستان و نزدیکان‌مان بتوانیم کمک کنیم
باید درباره خودکشی بیشتر بدانیم تا به دوستان و نزدیکان‌مان بتوانیم کمک کنیم


خودکشی تلاشی ناامیدانه برای فرار از رنجی‌ست که به حدی غیرقابل تحمل رسیده. فردی که به فکر خودکشی می‌افتد، هیچ راهی برای تسکین دردهای خود، جز از طریق مرگ نمی‌تواند متصور باشد، چرا که احساس‌هایی مثل بیزاری از خود، ناامیدی و انزوا، چشم او را به راه‌های دیگر بسته است. علی‌رغم تمایل این افراد برای پایان دادن به درد، بیشتر آنهایی که به خودکشی فکر می‌کنند، درمورد پایان دادن به زندگی‌شان دچار تعارض هستند و آرزو می‌کنند کاش جایگزینی برای خودکشی وجود داشته باشد، اما راه دیگری به چشم‌شان نمی‌آید.


برخی باورهای اشتباه درباره خودکشی

باور اشتباه:

افرادی که درباره خودکشی صحبت می‌کنند، واقعا دست به این کار نمی‌زنند.

واقعیت:

تقریبا هرکسی که اقدام به خودکشی می‌کند، از قبل، سرنخ یا هشداری در این مورد، به اطرافیان خود داده است. حتی اشاره غیرمستقیم به مرگ یا خودکشی را نباید نادیده گرفت. جملاتی مانند «وقتی من مردم از این رفتارت پشیمان می‌شوی»، «راهی برای حل شدن مشکلاتم نمی‌بینم»، چه لحن‌شان جدی باشد و چه شوخی، باید نشانه‌ای برای افکار و احساسات جدی مرتبط با خودکشی در نظر گرفته شوند.

باور اشتباه:

تنها افراد مبتلا به اختلالات روانی، دست به خودکشی می‌زنند.

واقعیت:

بیشتر افرادی که خودکشی می‌کنند، روان‌پریش یا دیوانه نیستند. آنها ناراحت، غمگین، افسرده یا ناامیدند، اما ناراحتی شدید و درد عاطفی لزوما نشانه یک بیماری روانی نیست.

باور اشتباه:

اگر کسی برای خودکشی مصمم باشد، هیچ چیزی مانع او نمی‌شود.

واقعیت:

حتی فردی که با افسردگی حاد دست‌وپنجه نرم می‌کند، احساسات متفاوتی درمورد مرگ دارد و احساسات او بین میل به زندگی و میل به مردن در نوسان است. این شخص، به جای اینکه مرگ را بخواهد، فقط می‌خواهد که دردش متوقف شود. انگیزه او برای پایان دادن به زندگی، همیشگی نیست.

باور اشتباه:

افرادی که به وسیله خودکشی می‌میرند، افرادی هستند که تمایلی به کمک گرفتن نداشته‌اند.

واقعیت:

بسیاری از افراد سعی می‌کنند قبل از اقدام به خودکشی از دیگران کمک بگیرند. مطالعات نشان می‌دهد که بیش از ۵۰ درصد از قربانیان خودکشی در شش ماه قبل از مرگ خود به دنبال کمک بوده‌اند.

باور اشتباه:

کسی که به خودکشی فکر می‌کند و در معرض آن قرار دارد، مصمم است که به زندگی‌اش پایان دهد و همیشه در این حالت باقی می‌ماند.

واقعیت:

افزایش خطر خودکشی اغلب کوتاه‌مدت و وابسته به موقعیت فرد است. افکار خودکشی در حالی که ممکن است دوباره برگردند، اما همیشگی نیستند. افرادی که قبلا افکار خودکشی یا اقدام به آن را داشته‌اند، می‌توانند عمری طولانی داشته باشند.

باور اشتباه:

افرادی که تهدید به خودکشی می‌کنند، فقط دنبال جلب توجه‌اند.

واقعیت:

افرادی که دست به خودکشی می‌زنند، اغلب به دیگران گفته‌اند که احساس می‌کنند زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد یا هیچ آینده‌ای پیش روی خودشان نمی‌بینند. برخی از آنها ممکن است واقعا گفته باشند می‌خواهند بمیرند. با وجود اینکه ممکن است یک فرد صحبت درباره خودکشی را راهی برای جلب توجه مورد نیاز خودش ببیند، اما بسیار مهم است که به‌طور جدی مراقب هر فردی که درباره افکار و احساسات مرتبط با خودکشی صحبت می‌کند، باشید.

باور اشتباه:

زمانی که شخصی یک اقدام جدی برای خودکشی دارد، بعید است که دست به اقدام دیگری بزند.

واقعیت:

تلاش قبلی برای خودکشی، یک نشانه بسیار مهم برای خطر اقدام به خودکشی است.

باور اشتباه:

صحبت درباره خودکشی اشتباه است، چرا که ممکن است به کسی ایده امتحان آن را بدهد.

واقعیت:

اینکه از شخصی بپرسید آیا افکار و احساسات مرتبط با خودکشی دارد، خطر اقدام او به خودکشی را افزایش نمی‌دهد و وضعیت را بدتر نمی‌کند. در واقع صحبت شفاف و صادقانه و با روی باز درمورد افکار و احساسات خودکشی می‌تواند به نجات یک زندگی کمک کند. البته خودکشی یک موضوع سخت برای گفت‌وگوست، و به خاطر بدنامی آن، گاهی افراد کسی را نمی‌شناسند که بتوانند با او صحبت کنند.

باور اشتباه:

اگر شخصی به‌طور جدی درباره گرفتن جان خودش فکر می‌کند، کاری از دست شما برای کمک به او برنمی‌آید.

واقعیت:

خودکشی قابل پیشگیری است.

باور اشتباه:

بیشتر خودکشی‌ها به‌طور ناگهانی و بدون هشدار قبلی رخ می‌دهند.

واقعیت:

درک نشانه‌های هشداردهنده درباره افکار مرتبط با خودکشی و مراقب آنها بودن بسیار مهم است. اگرچه برخی خودکشی‌ها بدون هشدار قبلی رخ می‌دهد، اما بیشتر آنها نشانه‌های هشداردهنده کلامی و رفتاری دارد.


نشانه‌های هشداردهنده خودکشی

بیشتر افرادی که قصد خودکشی دارند، نشانه‌های هشداردهنده‌ای از این تصمیم خود نشان می‌دهند. بهترین راه برای جلوگیری از خودکشی این است که این نشانه‌های هشداردهنده را بشناسید و بدانید که در صورت مشاهده آنها چگونه واکنش نشان دهید. اگر فکر می‌کنید که یکی از دوستان یا اعضای خانواده‌تان به خودکشی فکر می‌کند، می‌توانید با اشاره به راه‌های جایگزین، نشان دادن علاقه و اهمیتی که برای او  قائل هستید و صحبت کردن با یک پزشک یا روان‌شناس در پیشگیری از خودکشی او نقش مهمی داشته باشید.

صحبت کردن درمورد کشتن خود یا آسیب رساندن به خود، صحبت یا نوشتن زیاد درمورد مرگ، گشتن به دنبال وسایلی که می‌تواند برای خودکشی استفاده شود، مانند سلاح، مواد مخدر، دارو و … از جمله نشانه‌های اصلی هشداردهنده برای خودکشی‌ست. اگر فرد دارای اختلال‌هایی مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی باشد، اعتیاد داشته باشد، قبلا اقدام به خودکشی کرده یا سابقه خانوادگی خودکشی داشته باشد، این نشانه‌ها را باید خطرناک‌تر به حساب آورد.

یک نشانه هشداردهنده ظریف‌تر، اما به همان اندازه خطرناک، ناامیدی است. مطالعات نشان داده‌اند که ناامیدی یک پیش‌بینی‌کننده قوی درباره خودکشی است. افرادی که احساس ناامیدی می‌کنند، ممکن است درمورد احساسات غیر قابل تحمل صحبت کنند، آینده تیره‌ای را پیش روی خودشان ببینند و یا اظهار کنند چیزی در آینده ندارند که انتظارش را بکشند.

دیگر نشانه‌های هشداردهنده خودکشی که به یک چارچوب ذهنی پیرامون خودکشی اشاره می‌کنند، عبارت‌اند از: تغییرات خلقی چشمگیر یا تغییرات ناگهانی شخصیت، مانند تغییر از برونگرایی به گوشه‌گیری یا از رفتارهای خوب به سرکشی. فردی که در معرض خودکشی‌ست، ممکن است علاقه خود را به فعالیت‌های روزانه از دست بدهد، ظاهر خود را نادیده بگیرد یا تغییرات بزرگی را در عادات غذایی یا خواب خود نشان دهد.


برخی نشانه‌های هشداردهنده خودکشی

صحبت درمورد خودکشی: هرگونه صحبت درمورد خودکشی، مرگ یا آسیب رساندن به خود، مانند «کاش به دنیا نمی‌آمدم»، «این زندگی ارزش ادامه دادن ندارد»، «هیچ چیزی قرار نیست تغییر کند»، «بهتر است بمیرم» و …

جست‌وجو و پرسش درباره وسایل کشنده: جست‌وجو و پرسش برای دسترسی به اسلحه، قرص، چاقو یا دیگر ابزارهایی که می‌تواند برای خودکشی استفاده شود.

فکر کردن بیش از اندازه به مرگ: تمرکز غیرمعمول روی موضوع مرگ، مردن یا خشونت، نوشتن شعر یا داستان درمورد مرگ

نداشتن امید به آینده: احساس درماندگی، ناامیدی، و به دام افتادن («هیچ راهی برای خروج از وضعیت فعلی ندارم»)، داشتن این باور که هیچ چیز، هیچ‌وقت بهتر نمی‌شود یا تغییر نخواهد کرد

نفرت از خود: احساس بی‌ارزشی، گناه، شرم و نفرت از خود، احساس اضافه بودن («بدون من همه چیز بهتر می‌شود»).

سامان دادن به امور: نوشتن وصیت‌نامه یا بخشیدن اموال باارزش به اعضای خانواده

خداحافظی کردن: خداحافظی، ملاقات یا تماس غیرمعمول یا غیرمنتظره با خانواده و دوستان، خداحافظی کردن با دیگران، طوری که انگار فرد آخرین باری‌ست که آنها را می‌بینند.

کناره‌گیری از دیگران: کناره‌گیری از دوستان و خانواده، افزایش انزوای اجتماعی، میل به تنها ماندن

رفتارهای خودویرانگر: افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر، رانندگی بی‌احتیاط، رابطه جنسی ناایمن، دست زدن به ریسک‌های غیرضروری، به گونه‌ای که فرد انگار آرزوی مرگ دارد.

احساس آرامش ناگهانی: احساس آرامش و شادی ناگهانی پس از افسردگی شدید می‌تواند به این معنی باشد که فرد تصمیم به خودکشی گرفته و می‌داند قرار است این دردها و رنج‌ها به پایان برسد.


برخی کارهایی که باید انجام دهیم

خودتان باشید: اجازه دهید فرد بداند که شما به او اهمیت می‌دهید و تنها نیست. یافتن کلمات مناسب به اندازه نشان دادن نگرانی شما مهم نیست. پس فقط سعی کنید به او ثابت کنید که برایتان اهمیت دارد. نیاز نیست برای این کار از کلمات عجیب‌وغریب استفاده کنید.

گوش بدهید: اجازه دهید دوست یا عزیزتان احساسات خود را تخلیه کند. مهم نیست که گفت‌وگو چقدر منفی به نظر می‌رسد، این واقعیت که فرد در حال صحبت کردن است، یک نشانه مثبت به حساب می‌آید.

دل‌سوز باشید و قضاوت نکنید: فردی که قصد خودکشی دارد، با صحبت کردن درمورد احساسات خود کار درستی انجام می‌دهد. مهم نیست که شنیدن آن چقدر می‌تواند برای شما سخت باشد، چون مسلما به اندازه از دست دادن او، سخت نیست. پس به حرف‌های او گوش کنید، با او هم‌دلی کنید و او را قضاوت نکنید.

پیشنهادهای امیدبخش بدهید: به عزیزتان اطمینان دهید که کمک در دسترس است و احساس خودکشی موقتی است. اجازه دهید فرد بداند که زندگی او برای شما مهم است.

شخص را جدی بگیرید: اگر فردی که قصد خودکشی دارد، جملاتی مانند «من خیلی افسرده هستم، نمی‌توانم ادامه دهم» را می‌گوید، از او بپرسید که آیا فکر خودکشی دارد یا خیر. به او اجازه دهید دردهایش را با شما در میان بگذارد. اصلا سعی نکنید رنج او را کم اهمیت جلوه دهید.


برخی کارهایی که نباید انجام دهیم

بحث کردن: از گفتن جملاتی مثل: «تو برای اینکه زنده بمونی دلیل‌های زیادی داری»، «خودکشی تو به خانواده‌ات صدمه می‌زنه» یا «فقط از فکرش بیا بیرون» اجتناب کنید.

شوکه شدن آشکار: اینکه بخواهید درمورد ارزش زندگی سخنرانی کنید، یا استدلال کنید که خودکشی اشتباه است، به فرد کمکی نمی‌کند.

قول دادن برای رازداری: یک زندگی در خطر است و ممکن است برای ایمن نگه داشتن فرد از خطر خودکشی لازم باشد با یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید. اگر به او قول دهید که بحث‌های خود را محرمانه نگه دارید، ممکن است مجبور شوید قول خود را زیر پا بگذارید.

سرزنش خودتان: شما نمی‌توانید افسردگی شخص دیگری را «رفع» کنید. مسئولیت خوشحالی یا ناراحتی دوست یا عزیز شما بر عهده شما نیست، اما می‌توانید به او کمک کنید.


برگرفته از صفحه پیشگیری از خودکشی وب‌سایت helpguide.org


خودکشیافسردگیناامیدیاضطرابانزوا
رسانه‌ای پیرامون شریف، رسانه‌ای پیرامون دانشگاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید