سیزدهم آگوست ۲۰۱۷ و در مراسم یادبود مریم میرزاخانی در دانشگاه هاروارد، کامران وفا، استاد این دانشگاه در وصف شخصیت میرزاخانی سخنرانی کرد. ترجمه این سخنرانی در زیر آورده شده است:
به سختی میتوان باور کرد مریم میرزاخانی که در عمر کوتاهش تأثیری جهانی داشت، حدود یک ماه است که از دنیا رفته است. درگذشت نابهنگام او نه تنها باعث اندوه دوستان و آشنایان و میلیونها انسانی شد که دستاوردهای علمی او را تحسین میکردند، بلکه جهان ریاضیات نیز از کارهایی که او می توانست انجام دهد محروم شد.
غم و اندوه فقدان او در مراسمهای بزرگداشتش منعکس است. به نظر من چنین مراسم یادبودی در هاروارد شایسته کسی است که نقش مؤثری در پیشرفت ریاضیات داشت. برای اولین بار نام مریم را از ریاضیدان ایرانی، پروفسور شهشهانی شنیدم که در سال ۱۹۹۹ از هاروارد بازدید میکرد. او در مورد وضعیت ریاضیات در ایران و اینکه تعدادی استعداد برجسته در آن ظاهر شده است با من سخن گفت. شهشهانی بهطور خاص به نام مریم اشاره کرد و گفت: «انتظار دارم او در آینده کاری عظیم انجام دهد. این در حالی بود که او فقط دانشجوی مقطع کارشناسی در ایران بود.»
اعتقاد راسخ دکتر شهشهانی به تواناییهای مریم به یادم ماند تا اینکه روزی همکار ریاضیدانم، جو هریس که در کمیته پذیرش دانشجو در دانشکده ریاضیات بود، با من تماس گرفت. او به من گفت مریم میرزاخانی برای گرفتن پذیرش در هاروارد اقدام کرده است. بر مبنای آنچه پروفسور شهشهانی گفته بود، قویا توصیه کردم که برای هاروارد پذیرفته شود. قبل از اینکه مریم درسش را شروع کند، او را برای اولین بار در سمیناری در هاروارد دیدم. سمینار در مورد تقارن آینهای بود و من مسئول برگزاری آن بودم. از اینکه او در این سمینار شرکت میکرد، غافلگیر شدم، چون این مبحث موضوعی خاص است که در آن ریاضی و فیزیک تلاقی دارند. وقتی که درسش را آغاز کرد، گهگاهی او را در محوطه دانشگاه و در جمعهای دانشجویان ایرانی میدیدم.
او کار درجه اولی را وقتی که دانشجو بود، انجام داد. اثبات حدس ویتن که مربوط به نظریه ریسمان میشد، توجه من را جلب کرد. ما با یکدیگر در مورد تکنیکهای او بحث کردیم که میتوانست برای اثبات حدسهایی مشابه در نظریه ریسمان کمک کند. آنچه از این گفتوگو به یاد دارم این است که او در بیان کار درخشانش بسیار متواضع بود. او به گونهای صحبت میکرد که آنچه انجام داده، کار سادهای بوده است.
همه چیز ریاضی نبود
با اینکه میرزاخانی افتخارات فراوانی را در دانشکده ریاضیات هاروارد به عنوان ریاضیدانی درخشان کسب کرد، علاقهمندیهای دیگری نیز داشت. کمک به دانشجویان معلول برای رفتن به کلاس و پشتیبانی از آنها از جمله اقدامات داوطلبانهای است که از او به یاد دارم. یک روز دیدم دانشجویی نابینا را به آرامی به کلاسش هدایت کرد و سپس با سرعت و عجله به کلاس خود رفت. به ندرت میتوان انسانی را یافت که عملکردش در تمام جنبههای زندگی این چنین ایدهآل باشد. کارهای زیبایش در ریاضیات میراثی است جاودان و حقایق ریاضی برای همیشه خواهند ماند.
دستاوردهای او فراتر از ریاضیات نیز تأثیرگذار بوده است و شاید در مرحله دوم در جهان ریاضی اثر گذاشته است. سه سال پیش درست در چنین روزی مدال فیلدز که ارزشمندترین نشان در ریاضیات است، به او اعطا شد. میرزاخانی به خاطر شخصیت باحیایش، حتی والدینش را از این موضوع با خبر نساخت و آنها از طریق رسانهها از این موضوع باخبر شدند. او به آنها گفته بود که کار بزرگی انجام نشده است!
اینکه مریم مدال فیلدز برد، دستاوردی منحصر به فرد است، نه فقط برای اینکه او اولین زنی بود که به آن دست یافت، بلکه از آن جهت که او ایرانی است و این تصور که زنان ایرانی تحصیل نمیکنند، در هم شکسته شد.
علاقه ما به ریاضی چیز جدیدی نیست
مریم با حمایت کادر مدرسهاش در المپیادهای بینالمللی ریاضیات شرکت کرد و دو مدال طلا برنده شد که در یکی از آنها نمره کامل دریافت کرد. او تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی در دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف، قبل از آمدن به هاروارد دنبال کرد.
به عنوان دانشمند و ریاضیدان ترجیحا نباید درگیر مسائل سیاسی روز شویم، اما به سختی می توان در مورد نتایج ممنوعیت ورود ذهنهای درخشانی مانند مریم به این کشور و محدود کردن توانایی آنها برای کمک به جهان ریاضیات براساس مبنای غلط تعصب و دشمنی علیه گروهی از مردم نیندیشید. چه تعدادی از دانشمندان و ریاضیدانان از این مرکز علمی محروم میشوند اگر این سیاست بیمار ادامه پیدا کند؟
علاقهمندی به ریاضیات برای ایرانیان جدید نیست. در واقع ریاضیدانان برجسته فراوانی در زمانهای قدیم در ایران ظهور پیدا کردهاند. خوارزمی که همکاری او در ریاضیات تا امروز نیز با کلمه جبر که از نام کتابش برگرفته شده است، به چشم میخورد و خیام که برای حل هندسی معادلات درجه سه مشهور است دو نمونه برجسته هستند.
با این حال در زمانهای اخیر به علل گوناگون این سنت تا آن سطح ادامه پیدا نکرده است. مریم و همنسلیهای ریاضیدان او در ایران نشان میدهند که بار دیگر محققان ایرانی میتوانند در سطوح عالی علم سهیم باشند. من معتقدم فرصت دادن و فراهم کردن محیطی حمایتکننده این امکان را به مردان و زنان در هر کجای جهان که باشند میدهد که کارهای درجهیک انجام دهند. علم و دنبال کردن آن، ماجراجویی بدون مرز و بدون محدودیت زمانی و مستقل از جنسیت است. احساس میکنم که یکی از مهمترین عوامل توسعه علم این است که با تمام همکارانمان در سراسر جهان با پیشزمینههای مختلف در تماس باشیم. در این صورت مستقل از اینکه این ایدهها از کجا ناشی میشوند، با ایدههایی درخشان مواجه میشویم و مریم نمونهای خوب است.
فرهنگی شکوفا و گشوده به روی تمامی انسانهای علاقهمند به پیشرفت ریاضیات و علم منجر میشود. معتقدم استعداد و پشتکار او مهمترین علت برای موفقیت او بود. او نشان داد که چطور باید روشمند ادامه داد و در مواجهه با سختیها تسلیم نشد. عوامل دیگر در موفقیت او معلمان و استادانش در ایران و آمریکا بودند که نقشی کلیدی ایفا کردند. در ایران از جمله پروفسور تابش، پروفسور محمودیان و پروفسور شهشهانی و در هاروارد همکارانم در دانشکده ریاضی هستند و بهطور خاص استاد راهنمای مقطع دکتریاش، پروفسور مکمولن که نقشی اساسی در پیشرفت او به عنوان ریاضیدان داشت. نقش همکاران و حمایت دوستان نباید دست کم گرفته شود. نمونه برجسته آن رؤیا بهشتی است که دوست همیشگی و همکار او از روزهای اول دبیرستان بوده و البته پشتیبانی خانوادهاش نیز بسیار مهم بوده است.
شاید قرار دادن کارهای او در آن چنان مرتبه متعالیای که فقط بتوان آنها را به عنوان میراثی دسترسناپذیر تحسین کرد، اشتباهی بزرگ باشد و بعید میدانم که او چنین چیزی را خواسته باشد. به جای آن، معتقدم که او از ما خواسته است که دستاوردش را کاملا در دسترس برای هرکسی صرف نظر از جنسیت و مکانش در جهان ببینیم. کسانی که مشتاقاند باید با کار سخت به این رتبه بالای علمی برسند.
ساختن پژوهشگاهی بینالمللی برای ریاضیات و دانشهای بنیادی در ایران میتواند روشی باشد تا به میراث او افتخار کنیم. او راه را باز کرد و اکنون بر ماست که آن را برای نسلهایی که میآیند، هموار کنیم. صرف نظر از آنچه برای بزرگداشت او انجام دادیم، کارهایش در ریاضیات برای همیشه میدرخشد.
روحش شاد.
منتشرشده در شماره ۷۳۸ روزنامه شریف