یک سنت رسانهای بیست و چند ساله
ایده شکلگیری روزنامه شریف به اواخر دهه هفتاد برمیگردد. البته شاید روزنامه شریف را بتوان فرزند نشریه دیگری در دهه هفتاد دانشگاه دانست به اسم «نقطه سرخط»، اما به هر حال ۲۵ بهمن ۷۹ اولین شماره روزنامه منتشر شد تا تجربه جدیدی از کار مطبوعاتی و رسانهای را در ایران شکل دهد؛ نشریهای دانشجویی که بیشتر درباره خود دانشگاه و جنبههای مختلف زیست دانشجوها در آن صحبت میکند و در عین وابستگی ساختاری به مدیریت دانشگاه، روابط عمومی آنها نیست و تحریریهاش، خودشان سوژهها را انتخاب میکنند و با سبک خاصشان به آنها میپردازند و دغدغهشان هم بهبود کارکرد دانشگاه برای همه ذینفعان آن (استاد و دانشجو و کارمند و جامعه) است.
روزنامه شریف به همین شکل تا خرداد ۸۹ و شماره ۵۲۴ چاپ شد. البته دقیقترش این میشود که مدیریت دانشگاه چندوقت قبل از این تاریخ تصمیم گرفته بود تحریریه روزنامه را تغییر دهد و همین تغییر تحریریه که هدف اصلیاش، تغییر مشی و رویه روزنامه بود، آخرش به یک تعطیلی حدودا دوساله منجر شد. شماره ۵۲۵ روزنامه، ۱۵ مهر ۱۳۹۱ و با یک تیم و تحریریه جدید که میخواستند همان منش اصلی روزنامه دهه ۸۰ را در دهه ۹۰ ادامه دهند، روی کیوسکهای سطح دانشگاه قرار گرفت.
روزنامه در بیشتر سالهای دهه ۹۰، روزهای شنبه و سهشنبه به دانشگاه رنگوبوی رسانهای میداد و کمکم از اواسط این دهه، بخشهای مجازیاش هم جان گرفت که مهمترین آن کانال تلگرامیاش بود؛ کانال تلگرامیای که به تدریج در زمینه خبر گوی سبقت را از نسخه چاپی ربود و به عنوان یکی از مراجع اصلی خبررسانی در سطح دانشگاه شناخته شد و کار را به جایی رساند که از بیرون دانشگاه هم زیاد به اخبار و گزارشهای آن استناد میشد. با شیوع کرونا و مجازی شدن فعالیتهای دانشگاه هم دیگر کانال تلگرامی اصلیترین خروجی روزنامه بود و نبود دانشجوها در دانشگاه، شمارههای کاغذی را از نظم و ترتیب هفتهای دو شماره انداخت.
تحریریه روزنامه در این سالها همیشه دانشجوهایی بودند که هم ذوق و شاید بهتر بگوییم «کِرم» کار رسانهای و مطبوعاتی و سرک کشیدن به بخشهای مختلف دانشگاه را داشتند و هم دغدغه بهبود شرایط و پیگیری و مطالبه از مسئولین دانشگاه. از دل همین تحریریه، آنهایی که بیشتر فعال بودند و وقت بیشتری برای روزنامه میگذاشتند، دبیری سرویسهای مختلف را بر عهده میگرفتند و یکیشان هم سردبیر روزنامه میشد. با تقریب خوبی هم درِ روزنامه به روی همه طیفها و گروههای متنوع دانشجویی دانشگاه باز بود و از نظرات و حرفها و بحثهایشان در دفتر روزنامه استقبال میشد، در عین اینکه تحریریه روزنامه هویت خودش را داشت و نظرات و دیدگاههایی که در کنار گزارش و روایت موثق از اتفاقات و ماجراهای دانشگاه، در برخی یادداشتها و تحلیلها خودش را نشان میداد.
در این سالها همیشه چالشهایی بین مدیریت دانشگاه و تحریریه روزنامه در انتخاب سوژه و پرداخت آنها پیش میآمد، اما انگار دو طرف به این تعادل تن داده بودند که دانشگاه استقلال روزنامه را به رسمیت بشناسد و تحریریه روزنامه هم همواره ثابت کنند اخبار و گزارشها و یادداشتها و مقالاتی که منتشر میکنند، به نفع دانشگاه است و به بهبود شرایط آن کمک میکند.
شورای سیاستگذاری و اساسنامه جدید
دانشگاه در اواخر دوره مدیریت دکتر فتوحی تصمیم گرفت ساختار روزنامه و نوع وابستگیاش به دانشگاه را شفافتر و مشخصتر و مکتوبتر کند و از نسخه شفاهی قبلی فاصله بگیرد. البته در این اصرار دانشگاه، اختلافهای معاون فرهنگی آن زمان دانشگاه، یعنی دکتر حسینی با تیم روزنامه هم بیاثر نبود. استقلال روزنامه از مدیریت دانشگاه و معاونت فرهنگی اجتماعی و نقدهای گاه و بیگاه روزنامه از آنها، خیلی به مذاق دکتر حسینی خوش نمیآمد و در چند نوبت بودجه روزنامه را بهانهای کرد تا علیه روزنامه موضع بگیرد؛ آن هم بودجهای که اصلا ربطی به معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه نداشت و فقط کانال اختصاص آن به روزنامه، معاونت بود و بیشتر آن هم صرف چاپ شمارههای کاغذی روزنامه میشد، همانطور که معاونت فرهنگی و اجتماعی در آن زمان، هزینه چاپ باکیفیت و رنگی نشریات دانشجویی دانشگاه را متقبل میشد که چاپی به مراتب گرانتر از روزنامه داشتند. در نهایت همین بحثها و اختلافها باعث شد دانشگاه شورایی به نام شورای سیاستگذاری روزنامه شریف تشکیل دهد و از دل این شورا اساسنامه روزنامه بیرون بیاید.
وقتی رئیس شخصا وارد میشود
دوره دکتر فتوحی به پایان رسید و دکتر جلیلی سکان هدایت دانشگاه را به دست گرفت. جلیلی حدود شش ماهی تحریریه روزنامه را تحمل کرد، اما از اواخر بهار ۱۴۰۱ تصمیم گرفت یک تغییر جدی را در روزنامه شریف به دست خودش اعمال کند؛ تغییری که بیارتباط به نظرات مشاوران نزدیکش نبود. دانشگاه، اواسط مرداد ۱۴۰۱ به تیم قبلی روزنامه اعلام کرد که میخواهد فرد جدیدی را به عنوان سردبیر روزنامه شریف منصوب کند؛ فردی که سوابق فعالیت دانشجوییاش در دانشگاه به بسیج دانشجویی برمیگشت و هیچ سابقهای هم در تحریریه روزنامه نداشت و فقط چند مطلب را در قالب نویسنده مهمان برای روزنامه نوشته بود. (هر نشریهای تا دلتان بخواهد نویسنده مهمان دارد که مطالبی را برای آن مینویسند، اما جزئی از تحریریه آن به شمار نمیآیند.)
اعتراضهای دانشجویی به یک تغییر دستوری و خارج از رویه
انتشار خبر این تصمیم دانشگاه در فضای مجازی، هم واکنش تحریریه روزنامه و هم گروهها و فعالین دانشجویی را به دنبال داشت، چرا که دانشگاه استقلال روزنامه را زیر سوال برده و خواهان تغییری دستوری و از بالا در تحریریه آن شده بود؛ تغییری که نه تنها با مشی و رویه و سنت بیستساله روزنامه در تناقض بود که حتی شورای سیاستگذاری و اساسنامه مصوب روزنامه را هم دور میزد. در واقع مدیریت دانشگاه برای انتخاب سردبیر جدید روزنامه نه به خودش زحمت داده بود که شورای سیاستگذاری را در جریان بگذارد و نه حتی نگاهی به اساسنامه روزنامه انداخته بود که طبق آن، اگر هم تغییری میخواهد بدهد، ابتدا باید مدیرمسئول روزنامه را منصوب کند و مدیرمسئول، وظیفه انتخاب سردبیر جدید را بر عهده بگیرد.
تعداد زیادی از گروههای دانشجویی و دانشجوها در نامهای خطاب به رئیس دانشگاه، اعتراضشان به این تصمیم را بیان کردند، اما دانشگاه تنها واکنشش به اعتراضهای دانشجویی، انتصاب یکی از اعضای هیئتعلمی به سمت مدیرمسئولی روزنامه بود تا حداقل اساسنامه مصوب خودش را رعایت کند، هرچند این عضو هیئتعلمی تجربهای در زمینه کارهای رسانهای و مطبوعاتی نداشت و در سطح دانشگاه بیشتر به فعالیتهای پژوهشی و مقالاتش شناخته میشد.
بازی با اسمها
دکتر امید اخوان، استاد دانشکده فیزیک مدیرمسئول جدید روزنامه بود و در جلسه با مدیرمسئول و سردبیر وقت روزنامه اینطور گفت که لزوما همان فردی که دانشگاه برای سردبیری انتخاب کرده، انتخاب او برای سردبیری نخواهد بود و ممکن است افراد دیگری را به این کار بگمارد. تحریریه سابق روزنامه شرطشان برای ادامه همکاری با مدیرمسئول جدید را انتخاب سردبیر از بین اعضای تحریریه اعلام کردند، اما اواخر شهریور، دکتر اخوان یکی از دانشجوهای دکترای خودش را به عنوان سردبیر جدید به تحریریه روزنامه معرفی کرد؛ دانشجویی که سابقهای در روزنامه نداشت و بعدا معلوم شد فقط در ظاهر سردبیری روزنامه به عهده او گذاشته شده و در اصل، همان عضو سابق بسیج دانشجویی همهکاره روزنامه در دوره جدید است. در چند شماره منتشرشده روزنامه در دوره جدید نیز، نامی از دانشجویی که دکتر اخوان به عنوان سردبیر جدید به تحریریه سابق روزنامه معرفی کرد دیده نمیشود و همان فرد موردنظر مدیریت دانشگاه به عنوان سرپرست محتوایی معرفی شده است.
آغازی از وسط ماجرا
به هر حال، انتخاب سردبیر از بیرون تحریریه باعث شد تحریریه وقت روزنامه، در اعتراض به تصمیمهای بیرونی و تغییرهای از بالا به پایین، از کار در روزنامه استعفا دهند. اما بعضی از اعضای تحریریه سابق روزنامه شریف، بعد از تغییری که مدیریت دانشگاه در تیم روزنامه ایجاد کرد، تصمیم گرفتند فعالیت رسانهای خودشان را در قالبی جدید ادامه دهند و به همین خاطر SharifToday را راه انداختند؛ رسانهای که باز هم دغدغهاش دانشگاه بود و دانشجوهایی که چند سالی از مهمترین سالهای عمرشان را در آن میگذراندند.
آغازبهکار شریفتودی مصادف بود با اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ و همین باعث شد خیلیها کارکرد آن را فقط در همین زمینه بدانند، اما ایده رسانهای دانشگاهی که کاملا مستقل از مدیریت دانشگاه باشد و از تغییرات ناگهانی مصون بماند، از مدتها قبل در ذهن تحریریه سابق روزنامه شریف خیس میخورد و تصمیم دانشگاه برای تغییر در روزنامه، تنها باعث رنگ واقعیت گرفتن این ایده شده بود.
چند چندیم؟
شریفتودی قرار نبوده و نیست که جایگزین یا رقیب روزنامه شریف باشد و زمین بازی متفاوتی را برای خودش تعریف کرده است. محوریت روزنامه شریف، حداقل در نگاه تیم تحریریه سابق آن خبر و گزارش است، اما شریفتودی از خبر و گزارش اتفاقات روزمره فاصله میگیرد و سعی میکند کمی عمیقتر به بررسی دانشگاه بپردازد و بیشتر در قالب تحلیل و یادداشت و گفتوگو این بررسی را انجام دهد. البته گاهی پیش میآید که روایتهای رسمی دیگر از اتفاقات و رخدادهای دانشگاه، دقت و صحت لازم را ندارد و برخی جنبهها را پوشش نمیدهد و در نتیجه شریفتودی سعی میکند روایت خودش را که با وسواس موثق بودن آن را بررسی کرده، منتشر کند. یک مثال مهمش در چندماه اخیر رفتارهای خارج از عرف و ناشایست حراست دانشگاه در برخورد با پوشش دانشجوها بود که کوچکترین بازتابی در روزنامه شریف نداشت و انگار از نظر گردانندگان روزنامه، آنقدر مهم نبود که حتی در حد یک پست به آن بپردازند. البته که هر رسانهای امکان خطا و اشتباه در گزارش و روایت اخبار و اتفاقات و تحلیلها و بررسیهایش را دارد و شریفتودی هم در شرایط پرخبر و پرسروصدای پاییز ۱۴۰۱، از این خطاها و اشتباهات و کمدقتیها مصون نبوده، ولی سعی کرده از همان درگاهی که در اختیار دارد، اشتباهاتش را تذکر دهد و تصحیح کند.
از طرف دیگر حضور و فعالیت رسانهای مانند شریفتودی، میتواند فشاری به رسانههای رسمی دانشگاه و از جمله روزنامه شریف باشد تا در انتخاب سوژهها و پرداختن به آنها، سعی کنند مشی همیشگی روزنامه را دنبال و استقلالشان از مدیریت دانشگاه را حفظ کنند.
البته شریفتودی به بیرون از دانشگاه هم نگاه دارد و هم درباره مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه حرف میزند و هم محتوای دستاولی را که به نظرش برای مخاطبینش مفید باشد و احتمال بدهد جای دیگری با آن مواجه نشده باشند، در اختیارشان قرار میدهد، چه این محتوا تولید تحریریه خودش باشد و چه بازنشری از رسانههای بیرون دانشگاه.
اما شریفتودی به منابع رسمی دانشگاه برای کسب اطلاعات دسترسی ندارد (حداقل در شرایط فعلی) و تا امروز هم خیلی از محتواهایش را مخاطبانش فراهم کردهاند و در ادامه هم به کمک و همراهی آنها نیاز مبرم دارد. بنابراین اگر حس میکنید شریفتودی ارزشش را دارد که به حیات و فعالیتش ادامه دهد، باز هم با آن همراه باشید، چه با اشتراک اطلاعات و اخبار با آن و چه با حضور در تحریریه آن. شرایط ملتهب دانشگاه و برخی حساسیتها در شش ماه گذشته مانع از آن شد که درِ تحریریه شریفتودی به روی افراد جدید باز شود، ولی از الآن از حضور و همراهی جدیتر و بیشتر و نزدیکترتان استقبال میکنیم و منتظرش هستیم و به زودی شرایط دقیقترش را با شما در میان میگذاریم.