Sharif Today
Sharif Today
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

با مردم خود نجنگید

پلمپ مجتمع تجاری اپال به‌خاطر حجاب
پلمپ مجتمع تجاری اپال به‌خاطر حجاب


حدود ده روز از اجرای طرحی که رادان، فرمانده پلیس وعده آن را داده بود می‌گذرد؛ طرحی برای مقابله با کشف حجاب در کشور که ادعا شده در آن از زیرساخت دوربین‌ها و نظارت هوشمند برای شناسایی و برخورد با کشف حجاب استفاده می‌شود. پلیس از اقداماتش گزارش هم داده: چند هزار پیامک تذکر و پلمب چند صد واحد صنفی. مترو، سامانه اتوبوس‌رانی، مراکز خرید، رستوران‌ها، کافه‌ها و مراکز تفریحی محل‌هایی است که بیشتر شاهد اجرای طرح پلیس هستند.

احتمال اجرایی شدن طرح‌هایی مانند قطع خدمات عمومی و دولتی به کسانی که کشف حجاب کرده‌اند هم شنیده می‌شود. نگران کننده‌تر احتمال برخورد مدافعان حجاب اجباری و مخالفانش در سطح شهر است؛ اتفاقی که مواردی از آن را همه در ویدئوهای منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم و با گسترش بیشتر می‌تواند عواقب اجتماعی جدی بر جامعه ایران داشته باشد، چیزی بسیار گسترده‌تر از آن که در باغ شاهزاده کرمان دیدیم.

اما به مدافعان حجاب اجباری و مسئولان کشور باید چند نکته را تذکر داد:

  • حتما دیده‌اید پلیس موتورسوار را به خاطر تخلفش ساعتی در چراغ قرمز به گروگان می‌گیرد. به نام اجرای قانون مجازاتی را اعمال می‌کند که هیچ قانون پشتیبانی ندارد. طرح پلیس برای حجاب و پلمب واحدهای صنفی هم چنین چیزی است. هر چند تصویب چنین قانونی برای فضای سیاسی یک‌دست کشور کار دشواری به نظر نمی‌رسد، اما این عملکرد فراقانونی با ادعای قانون‌مداری مدافعان سنخیتی ندارد.
  • وقتی راه تغییر قانون بسته باشد و به افراد جامعه تفهیم شود که یک قانون تغییرناپذیر است، چه راهی به جز مقاومت مدنی برای جامعه باقی می‌ماند؟ وقتی زنانی که روسری بر سر ندارند را به شکستن حرمت قانون متهم می‌کنید، باید این نکته را هم در نظر بگیرید که برای همه مسجل شده که راهی برای تغییر قانون باقی نگذاشته‌اید؛ چه با انتساب قانون به شرع و چه با دادن نسبت حرام سیاسی.
  • با قانونی که جمعیت مجرمان کشور را میلیونی می‌کند چه باید کرد؟ زمانی مصرف مواد مخدر در کشور جرم بود. دولت موظف بود با مصرف‌کنندگان و معتادان برخورد قضایی کند. امروز تنها خرید و فروش مواد مخدر جرم است و پلیس برای فراگیر نشدن بیشترش تلاش می‌کند. این اتفاق برای مخدر که قبح عمومی هم داشت، در همین کشور رخ داده است. چرا باید قانونی داشت که میلیون‌ها نفر از مردم را مجرم می‌شمارد؟
  • به وضوح دولت و دستگاه‌های اجرایی توان برخورد با این حجم از زنان معترض را ندارند. ادعای هوشمندسازی برخورد هم به همین دلیل است. البته که زیرساخت لازم برای هوشمندسازی هم وجود ندارد و این بلوف تنها به برخوردهای تصادفی با هدف ایجاد هزینه برای معترضان و اجرای خودخواسته قانون منتهی می‌شود. دلیل تلاش برای ایجاد تقابل اجتماعی بین مخالفان و موافقان هم همین است.
  • نظام سیاسی ایران مدعی است مخالف دوقطبی‌سازی جامعه ایران است و حتی آن را خواسته و توطئه دشمنان می‌داند. با این حال از هیچ کاری برای تشدید این دوقطبی فروگذار نیست. برخورد با کسب‌وکار مردم، تحریک و گسیل کردن نیروی خودجوش برای تذکر و تنگ کردن فضا برای زنان کشف‌حجاب‌کرده، ایجاد زمینه قانونی تبعیض گسترده در کشور، همه و همه دمیدن به همان آتشی‌ست که مسئولان کشور ادعای تلاش برای خاموش کردنش را دارند.
  • تحریک جامعه پرتنش ایران به نفع هیچ کس نیست. اگر طبق ادعاها نظام سیاسی ایران یک توطئه همه‌جانبه برای تغییرش را پشت سر گذاشته، تحریک مردم و افزایش سطح تنش کار عاقلانه‌ای نیست. این کار تنها می‌تواند میل به انتقام‌جویی را چاره کند، وگرنه اداره یک کشور پس از بحران ادعایی نیاز به آرامش و چشم‌پوشی دارد.
  • به نظر می‌رسد نظام سیاسی ایران بیش از هر چیز نگران ظاهر شدن یک شکست اجتماعی و فرهنگی است؛ شکستی که سال‌هاست به وضوح پیداست، اما به هر روشی انکار می‌شود. سیاست‌های فرهنگی کشور در زمینه ترغیب همه زنان به پوشش مورد نظر نظام سیاسی شکست خورده است. ظهور کامل این شکست از آن جهت برای مردان سیاست نگران‌کننده است که نقطه شروعی برای شکست‌های دیگر شود. از قرار معلوم کسی نیست که هدف گذاری اشتباه یا ناممکن را اصلاح کند و نظام سیاسی می‌خواهد به هر قیمتی هدف از دست رفته را بازیابی کند؛ تلاشی که ممکن است شکست‌های احتمالی دیگر را سرعت هم ببخشد و سرکنگبین صفرا بفزاید.
  • پذیرش تغییر اجتماعی و فرهنگی، به عکس آن چه مسئولان کشور تصور می‌کنند، یک تهدید وجودی نیست. یک فرصت برای تعامل جامعه و دولت است. از زمان شروع روند مدرن‌سازی ایران، دولت و جامعه بیش از آن که به تعامل با هم و پذیرش یکدیگر فکر کنند، به یک بازی جمع صفر فکر کرده‌اند. در صد سال گذشته نتیجه این رفتار، سرنگونی نظام‌های سیاسی یا فشار هنجاری از سوی دولت به جامعه بوده است. روزی نظام سیاسی با زور و اجبار حجاب از سر زن ایرانی برداشت و روزی به اجبار همه را محجبه کرد. سرنوشت سیاست دوم هم مانند اولی است. هدف‌گذاری اشتباه در یک‌دست کردن جامعه و از میان برداشتن تفاوت‌ها آن هم بدون در نظر گرفتن زمینه‌های تاریخی یا تغییرات فرهنگی به چیزی جز شکست نمی‌انجامد. اصرار نخبگان سیاسی و دولت‌ها برای تقابل با مردم تنها هزینه‌هایی که پیش از این بارها ایران تحمیل شده را تکرار می‌کند.


مرتضی یاری


حجابحرام سیاسیکشف حجابپلیسپلمپ
رسانه‌ای پیرامون شریف، رسانه‌ای پیرامون دانشگاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید