چهارشنبه، ٣ اسفند ماه ١٤٠١ اولين سمينار مجموعه «درد مشترک» با همت شرکت مشاوره مدیریت «رهنمان» و با موضوع «ايران در جهان» در سالن آمفیتئاتر دانشكده مديريت و اقتصاد دانشگاه شريف برگزار شد. اجرای اين سمينار با حضور دكتر فرهاد نيلی، دكتر محمد فاضلي و دكتر آرش رئيسینژاد، حدود دو ساعت طول کشید.
از اوج تا افول
در ابتدای جلسه فرهاد نيلی به توصيف اوضاع كنونی ايرانيان در جهان و تفاوت آنها با ساير ملل پرداخت؛ تفاوتهايی كه از مسائلی مانند رزرو كردن هتل خارج از ايران تا تبادلات مالی فعالين اقتصادی با ساير كشورها را شامل میشد.
در ادامه محمد فاضلی با مقدمهای سراغ نقطه آغاز اين تفاوتها از بعد تاریخی رفت و عنوان كرد كه تا پايان عصر صفويان، اقتصاد ايران به دليل حضور در قلب راه ابريشم از رونق خاصی برخوردار بوده است. سالانه بازرگانان و تجار زيادی از ايران گذر میكردهاند، به گونهای كه در دوره شاه عباس اول، حدود ٩٠٠ كاروانسرا در ايران وجود داشته است. در اين شرايط ايران از جهت اقتصادی در مركز جهان قرار داشته است. در اواخر دوره صفوی اين رشد و شكوفايی رو به افول نهاد.
آرش رئيسینژاد به چرايي اين افول پرداخت و توضيح داد كه با كشف قاره آمريكا و به دنبال آن رونق دريانوردی، اقتصاد جهان وارد مرحله جديدی شد و به تدريج راه ابريشم و ايران از مبادلات تجاری دنيا كنار گذاشته شدند. حكمرانان ما درک درستی از تغييرات بهوجودآمده نداشتند و با وجود پيچيدن جاده اقتصاد دنيا، بر همان مسیر قبلی اصرار ورزیدند. اين آغازی بود بر روند نزولی اقتصاد ايران.
به تعبير محمد فاضلی در آن روزها «دنيا پيچيد، اما ما نپيچيديم»؛ پيچهای زيادی كه بعدها با وقوع انقلاب صنعتی، ظهور اينترنت، قدرت اقتصادی چين، اقتصاد كشورهای كوچک حوزه خليج فارس، جنگ اوكراين و ... به وجود آمد و هربار «دنيا پيچيد، اما ما نپيچيديم». این وضعيت تا به امروز موجب شده ايران با وجود دارا بودن دومين ذخاير گازی و سومين ذخاير نفتی دنيا و به رغم موقعيت ژئوپلتيک خاصش، در یک حفره اقتصادی قرار گيرد؛ حفرهای كه از كريدورهای اقتصادی دنيا، اعم از كريدورهای انرژی، حملونقل، ارتباطات، توريسم و ... دور افتاده است.
رئيسینژاد به توضيحات بيشتری درباره كريدورهای اقتصادی كه اطراف ايران شكل گرفته است، پرداخت؛ توسعه بنادر قطر، فاو عراق، باتومی گرجستان، همچنين واسطهگری تركيه در فروش نفت و گاز به اروپا، احداث شهرهای مدرن در كشورهای حوزه خليج فارس و … او گفت در اين شرايط حكمرانان ايران با در پيش گرفتن سياستهای كوتاه و موقتی به جای استراتژیهای كلان، سبب دور ماندن ايران از اين فرصتهای اقتصادی شدهاند و در واقع «دنيا پيچيده، اما ما نپيچيديم».
فاضلی در بخشی از صحبتهاي خود به مشكل عدم درک درست از استقلال پرداخت و عنوان كرد كه استقلال به معناي تأثيرگذاری بيشتر و تأثيرپذيری كمتر است. او همچنين از اهميت افغانستان براي ايران گفت و عنوان كرد كه با توجه به وجود منابع غنی طلا، مس، ليتيوم و ... در افغانستان و با در نظر گرفتن مناقشات افغانستان با پاكستان و شرايط جغرافيايی آن، تنها راه تجارت اين كشور با جهان، ايران است و نبايد از ظرفيت اقتصادی افغانستان برای ايران غافل ماند.
در ادامه نيلی اظهار كرد كه البته ايرانيان تجربههای موفقی هم در مواجهه با پيچش دنيا داشتهاند و به ذكر مثالی در اين خصوص در ارتباط با ورود صنايع سنگين به ايران در سال ١٣٤٣ پرداخت.
در بخش پايانی ارائه، دكتر نيلی و دكتر فاضلی به بيان خلاصه موضوعات مطرحشده پرداختند و راه برونرفت از انزوای اقتصادی را تشخيص پيچشهای اقتصاد و در ادامه چيدن استراتژیهای كلان مناسب با آن عنوان كردند.
از درد مشترک تا فهم مشترک
در توضيح چرايی انتخاب موضوع «ايران در جهان» به عنوان اولين موضوع این مجموعه سمينار، فرهاد نيلی گفت كه به همراه گروهش، ليستی از مشكلات و دردهای مشترک را تهيه كردهاند؛ مشكلاتی اعم از تبعيض، فرهنگ، محيط زيست و ... اما ريشه و اهم اين مشكلات به اوضاع اقتصادی برمیگردد و به گفته محمد فاضلی درد مشترک همه ما تعريف جايگاهی برای ايران است و آغاز اين راه میتواند گفتوگوی مردم با يكديگر، مردم با حاكميت، مردم با بخش خصوصی و گفتوگوی كسانی در حاكميت كه وضع موجود را نمیپسندند با كسانی كه فرمان دست آنهاست، باشد، برای رسيدن از درد مشترک به يك فهم مشترک و مطالبه بازگشت به جهان.
دقايق پايانی جلسه به پرسش كاغذی حضار و پاسخ سخنرانان سپری شد. فرهاد نيلی در جواب سوالی كه پرسيده بود آيا با وجود جمهوری اسلامی، اميدی به آينده دارد يا خير؟ گفت با توجه به اينكه طی ١٠ سال گذشته مفاهيم اقتصادی روشنتر شده و نظريهپردازان خوبی در حوزه اقتصاد رشد كردهاند، به آينده اميدوار است. آرش رئيسینژاد در پاسخ به اينكه ما به عنوان آدمهای عادی كه در حاكميت نيستيم، چه میتوانيم كنيم؟ پاسخ داد «تاريخ بخوانيد، تاريخ بخوانيد، تاريخ بخوانيد.» محمد فاضلی هم در جواب پرسشهای مشابه عنوان كرد كه بايد به نقطهای برسيم كه از حاكميت مطالبه داشته باشيم و اين مطالبه میتواند با استفاده از ظرفيت گسترده شبكهها و از طريق تشكيل NGOها، تشكلهای صنفی، شبكههای اجتماعی و ... صورت گیرد؛ موضوعی كه نمونه موفق آن در ماجرای لغو تاسيس پتروشيمی در ميانكاله رخ داده است.
مجموعه سمينارهای درد مشترک كه جلسه اول آن با شركت چهرههايی از سنين مختلف برگزار شد، قرار است به صورت ماهانه ادامه پيدا كند و پادكست مربوط به هر جلسه نیز منتشر شود.