نگاه مخاطبان «شریفتودی» به انتخابات ۱۴۰۳ چگونه است؟ این مهمترین دلیلی است که قبل از ۱۵ تیرماه، از مخاطبانمان یک نظرسنجی کردیم تا ببینیم آنها چه دیدگاه و تحلیلی نسبت به شرایط دارند. قاعدتا نتایج این نظرسنجی به هیچ سطحی قابل تعمیم نیست و فقط مخاطبین این کانال را بازنمایی میکند، البته که خودمان هم خوب میدانیم که تورش به سمت شرکتکنندگان در انتخابات هم وجود دارد و افرادی که قصدی برای شرکت در انتخابات ندارند، احتمالا در نظرسنجی هم شرکت نمیکنند. از این رو ما، گزارشی برای نرخ مشارکت در انتخابات برای مخاطبین کانال یا حتی رأی آنان نداریم و بیشتر به رفتارهای متقاطع افراد درمورد انتخابات ۱۴۰۳ و دیگر موضوعات میپردازیم، به این معنی که افرادی که در انتخابات ۱۴۰۳ قصد رأی به یک نامزد خاص را دارند، مواضع و کنشهایشان در سایر موضوعات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی چه بوده یا هست. در میان مخاطبین ما، با توجه به نحوه شروع به کار کانال، طرفداران جلیلی درصد کمی حضور دارند و حامیان پزشکیان و عدم مشارکت، درصد بیشتری را به خود اختصاص میدهند.
تاریخچه رأی دادن افراد
در ایران، نظرسنجیهایی که نشان دهد افراد به چه کسی رأی میدهند، وجود دارد، اما بر خلاف بعضی کشورها که نظرسنجیها حتی تحولات رأی احزاب را نشان میدهد، به دلیل غیرحزبی بودن انتخابات این شاخص را نداریم. ما در این نظرسنجی از مخاطبانمان پرسیدیم که در سال ۱۴۰۰ که آخرین دوره انتخابات قبلی ریاستجمهوری بوده، چه کردید؟ ۱۵ درصد جمعیت آماری ما حق رأی نداشتند که در این دوره از انتخابات، به نسبت ۴۰ به ۱۵ بین آرای پزشکیان و جلیلی تقسیم میشود و مابقی تا زمان برگزاری این نظرسنجی، گفتهاند در انتخابات یا رأی نمیدهند یا هنوز مرددند. حامیان رئیسی، کمترین بخش تردید را دارند، یکسوم آنها به پزشکیان رأی میدهند و نزدیک به نیمی از آنها به سعید جلیلی. این نشان میدهد که خصلت ایدئولوژیک رأی به رئیسی چگونه بوده که نزدیک به ۳۵ درصد آرای او به سبد منتقد دولت او ریخته میشود. پزشکیان در این نظرسنجی توانسته است حدود ۴۰ درصد از کسانی که در انتخابات ۱۴۰۰ رأی ندادهاند را به پای صندوق رأی بکشاند. این مشاهده باتوجه به آنچه در واقعیت رقم خورد، نشان از سوگیری شرکت در نظرسنجی از سوی حامیان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۳ است.
حالا شاید سوال شود که این چرخش در آرا، مربوط به چیست؟ آیا افراد از چشمانداز جدیدی به اوضاع نگاه میکنند یا تفاوت موقعیت مهم است. به همین خاطر از آنها پرسیدیم که اگر به آن انتخابات برگردید، چه میکنید؟ در طرفداران همتی، نرخ مشارکت کاهش جدی میکند و آنها با احتمال بیشتری رأی نمیدهند و این موضوع در میان کسانی که در آن انتخابات شرکت نکردند هم مشاهده میشود که همچنان رأی نمیدهند، هرچند در این دوره نزدیک به ۴۰ درصد آنان حاضرند رأی بدهند. اوضاع در میان طرفداران رئیس دولت سابق، پیچیده است. گروهی در انتخابات رأی نمیدهند، گروهی حاضرند به نامزدی غیر از رئیسی رأی دهند و تنها نیمی از آنها به او رأی میدهند. همان افرادی که احتمالا به سعید جلیلی در این دوره رأی دادهاند. به نظر میرسد از این نمودار میتوان استهلاک آرای ابراهیم رئیسی را مشاهده کرد، همچنین برتری شخصیتی مسعود پزشکیان به عبدالناصر همتی هم غیر قابل کتمان است که در هر دسته از رأیدهندگان، آرای بیشتری از همتی کسب میکند.
روحانی محبوب است یا منفور؟
عملکرد حسن روحانی در دولت را باید در دو دوره متفاوت بررسی کرد. دولت اول او، حتی از سوی منتقدینش دولت موفقی است و دولت دوم او، حتی از سوی هواداران او هم نمره قبولی نمیگیرد.
در این نظرسنجی افراد را به چهار دسته تقسیم میکنیم. آنان که به سعید جلیلی یا مسعود پزشکیان رای میدهند، آنان که رأی نمیدهند و گروهی که مردد هستند.
آنان که پزشکیان رای میدهند، نمره ۳.۸ به عملکرد دولت اول روحانی میدهند و مرددین و تحریمیها، نمرهای بین ۲.۷ تا ۲.۸. حتی آنان که به جلیلی هم رأی میدهند، نمرهشان به دولت اول روحانی ۱.۹ است؛ بالاتر از نمره ۱.۸ رأیدهندگان به پزشکیان به دولت دوم روحانی. مرددین و تحریمیها به دولت دوم روحانی نمره ۱ میدهند و رأیدهندگان جلیلی نمره ۰.۵. رأیدهندگان به جلیلی به دولت ناتمام رئیسی نمره ۳.۴ میدهند و نمره رأیدهندگان به پزشکیان به رئیسی، ۰.۸ بوده است. با این وضعیت میشود گفت که هر چقدر دولت اول روحانی حتی از نظر منتقدانش هم خوب بوده، دولت دوم روحانی این وضعیت را ندارد و از همین رو شاید بتوان فهمید که چرا ایده «دولت سوم روحانی» نتوانست موج مخربی برای پیروزی پزشکیان ایجاد کند.
ته دل تحریمیها و مرددها
مستقل از تصمیم برای دور دوم انتخابات، از افراد پرسیده بودیم دوست دارند نتیجه انتخابات به کدام سمتوسو باشد. ۶۰ درصد واجدین شرایط انتخابات ۱۴۰۳ در دور اول آن دستوپایشان به سمت صندوق رأی نرفت و ۵۰ درصدشان هم در دور دوم، با این وجود، حداقل بعضی از این تحریمیها تا لحظه آخر مردد بودند و یا حداقل، بدشان نمیآید فردای انتخابات، یکی از دو نامزد نهایی به عنوان پیروز اعلام شود، یا حداقلش دیگری روی پاستور را نبیند. ۳۷ درصد آنها که رأی نمیدهند، دوست دارند پزشکیان انتخابات را ببرد، هرچند ۵۵ درصدشان هم میگویند برایشان فرقی نمیکند. اما درمورد مرددها، ۹۰ درصد دلشان با پزشکیان است و شاید تنها خجالت میکشند دستشان به نوشتن اسم مسعود پزشکیان روی برگه رأی آلوده شود. از همینجا مشخص میشود چرا طرفداران پزشکیان معتقد بودند افزایش آمار مشارکت به سود اوست و میتواند پیروزی او در انتخابات را به قطعیت برساند.
با پاهایشان رأی میدهند
یکی از محورهایی که در بحثهای اقناعی میان مردم برای مشارکت در انتخابات یا عدم شرکت در انتخابات مطرح بود، آینده کشور بود. منتقدان وضع موجود، در دوراهی بین پزشکیان و عدم مشارکت باید تصمیم میگرفتند، ولی باید پذیرفت که هرچه مفهوم آینده ایران انتزاعی است، آینده شخصی عینی و ملموس است. از این رو از مخاطبانمان پرسیدیم که در سه سال آینده چه میکنید؟ از این جهت، سه سال آینده را انتخاب کردیم که برای دانشجویان دوره کارشناسی احتمالا به صورت مشخصتری خروج از کشور تعیین تکلیف شده است و این مقطع تحصیلی آنان پایان یافته است. در اینجا مشخصا تفاوت رأی به جلیلی و همچنین عدم مشارکت در انتخابات مشخص است.
همین سوال را اگر میان رأیدهندگان به هر نامزد هم بسنجیم، وضعیت این چنین خواهد شد که نشان میدهد وضعیت ماندگاری هواداران جلیلی بیشتر است، مرددین و پزشکیان هماندازه خواهند ماند و تحریمیها، با احتمال بالاتری از الآن تصمیم به رفتن دارند.
حجاب، مهسا و انتخابات
جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی شروع شد و بعد، حجاب اجباری و نظام سیاسی را هدف قرار داد. جنبشی که بیشترین تأثیرگذاری اخلاقی را برای مشارکت در انتخابات اخیر ایجاد کرده بود و از عوامل موثر بر عدم مشارکت جوانترها در فضای انتخابات تلقی میشد.
اگر مخالفت با جنبش مهسا تا همدلی و کنش در آن را یک طیف در نظر بگیریم، میتوان این طیف را بر آرای سعید جلیلی هم منطبق دانست و در مقابل، فعالیت بیشتر در آن اعتراضات با تحریم در انتخابات همراه بوده است. در میان آرای سعید جلیلی، همدلی با آن اعتراضات حداکثر همراهی است که با اعتراضات صورت گرفته، اما آنان که با جنبش همدل بودهاند و در فضای مجازی هم کنش داشتهاند، بیشتر به پزشکیان رأی دادهاند. کنش خیابانی هم با تحریم انتخابات همراه بوده است.
به حجاب شما هم گیر دادهاند؟
یکی از اتفاقاتی که پس از جنبش زن، زندگی، آزادی رقم خورد، نافرمانی مدنی شهروندان در تبعیت از قانون حجاب اجباری بود. در سال جاری حاکمیت طرح نور را در قالب ساماندهی مجدد گشت ارشاد و تذکر حجاب تقویت کرد. در سال قبل هم پلمب کافهها و رستورانها در دستور کار بود. از مخاطبین این نظرسنجی پرسیدیم که «در دو سال گذشته، خود یا خانواده درجه یک (والدین، خواهر و برادر، همسر، پارتنر، فرزندان) تحت تاثیر سیاستهای مرتبط با حجاب (تذکر گشت ارشاد، توقیف ماشین، پلمب مغازه، ..) قرار گرفتهای؟». طبق انتظار، طرفداران جلیلی برخورد حادی با این سیاستها نداشتهاند، ولی میان تحریمیها، این مواجهه زیاد بوده است. این همبستگی را نمیتوان مسیری علّی تبیین کرد، بلکه محتمل است که معترضان به این سیاست، مسیر نافرمانی مدنی را در دو زمینه در دستور کار قرار داده باشند، یا حتی به دلیل آنچه فاصله گرفتن از حوزههای تحت نفوذ دولت است، از حیطههای اقتدار دولت دور شدهاند، اما به دلیل تعدد دفعات این نافرمانی، بیشتر هم با این دسته از اقدامات تنبیهی مواجه میشوند.
در مورد خود حجاب هم پرسیدیم که نگاه طرفداران نامزدها جالب است. در میان طرفداران جلیلی، کمترین ناباوری به حجاب وجود دارد و بیشتر آنها به الزام عمومی حجاب هم عقیده دارند. در میان تحریمیها، ناباوری به حجاب بیشترین درصد وجود دارد و از طرفداران پزشکیان و مرددین، شبیه به هم هستند.
چشمانداز آینده
یکی از مهمترین سوالاتی که اقتصاد ایران بدان وابسته است، مسئله حل تحریمها است که بعد از خروج ترامپ از برجام شدت گرفت. در میان طرفداران پزشکیان، خوشبینی به شکلگیری توافق بالاتر از دیگر گروهها است. نکته جالب توجه اینجا است که تفاوتی میان رأیدهندگان به پزشکیان و جلیلی از لحاظ برآورد انهدام برجام براساس مکانیزم ماشه وجود ندارد و این تحریمیها هستند که این خطر را بالاتر از دیگر گروهها برآورد میکنند، هر چند در همین گروه هم برای این وضعیت تنها یک چهارم افراد، این حالت را در نظر میگیرند و این نشان میدهد که پایان قطعنامههای تحریمی شورای امنیت ذیل برجام در ذهن ایرانیان نزدیک است و اروپا را خطری جدی تلقی نمیکنند.
جالب اینجاست که نگاه عمومی جامعه مخاطبین نظرسنجی ما، درمورد نتیجه انتخابات آمریکا مشابه همدیگر است و همه باور دارند که ترامپ انتخاب میشود (البته در زمان برگزاری نظرسنجی، هنوز بایدن در میدان بود و کاملا هریس جایش را نگرفته بود). این پیشبینی مشابه در گروههای مختلف نشان میدهد که نگرانی بابت آمدن ترامپ و شروع مجدد کمپین «فشار حداکثری» احتمالا میان گروههای مختلف رأیدهندگان یکسان است و استراتژی مذاکره برای هواداران پزشکیان حتی در صورت انتخاب ترامپ، در دستور کار است.
صندوق رأی چند من؟
درمورد اهمیت صندوق رأی هم در این نظرسنجی از مخاطبانمان پرسیدیم. حدود ۸۰ درصد تحریمیها، معتقدند که دیگر از صندوق رأی چیز به دردبخوری به دست نمیآید، اما ۲۰ درصد آنها معتقدند ممکن است با نامزدهایی بهتر، راه حل داشته باشیم. رأیهای سلبی درمورد نامزدهای دیگر نظر بهتری دارند، ولی نکته جالب اینجاست که اگرچه آرای ایجابی، قاعدتا باید به صندوق رأی نگاه مثبت داشته باشند، اما حدود ۱۵ درصد با وجود آن که ایجابی رأی میدهند، از صندوق رأی انتظاری ندارند.
همچنین همانطور که انتظار میرود، رأی به جلیلی بیشتر ایجابیست و رأی به پزشکیان بیشتر از جنس سلبی، احتمالا ترس از آیندهای که با حضور جلیلی تصویر و تصور میشود. همچنین مرددها هم به رأی سلبی گرایش دارند و ته دلشان از یکی از نامزدها بیشتر از دیگری واهمه به جانشان افتاده. به قول فرهاد نیلی، قدرت تخریب حداکثری و قدرت اصلاح حداقلی دارد.
تأثیر تأیید صلاحیت سایر افراد برای انتخابات در دستههای مختلف افراد (رأیدهندگان به پزشکیان، رأیدهندگان به جلیلی، تحریمیها و مرددین) مطابق انتظار است. بیش از ۹۰ درصد تحریمیها، هرکس که صلاحیتش تأیید شود، باز مرغشان یک پا دارد و پای صندوق نمیروند. اما بیش از ۴۰ درصد رأیدهندگان به پزشکیان، در صورتی که فرد مناسبتری تأیید صلاحیت میشد، پزشکیان را کنار میگذاشتند (فراموش نکنیم حدود ۳۵ درصد رأیدهندگان به پزشکیان، رأیشان را سلبی اعلام کرده بودند).
برای چه؟
از شرکتکنندگان در نظرسنجی پرسیده بودیم مهمترین موضوع انتخابات ۱۴۰۳ از نظرشان چیست. نزدیک ۸۰ درصد رأیدهندگان به جلیلی، اقتصاد را مهمترین مسئله میدانند، همانطور که ادبیات نظام سیاسی هم سعی دارد اقتصاد را مسئله اول مردم نشان دهد. در بین رأیدهندگان به پزشکیان، حدود ۳۰ درصد اقتصاد را در صدر مسائل مهم مینشانند، حدود ۲۰ درصد سیاست خارجی را اولویت اول مملکت میدانند، حدود ۳۰ درصد نظرشان این است که موضوع اصلی انتخابات ۱۴۰۳ شأن و اهمیت دولت در ایران بوده و ۲۰ درصدی هم مسائل فرهنگی (حجاب، اینترنت و …) برایشان مسئله اصلی است. در بین مرددین و تحریمیها، شأن و اهمیت دولت پررنگترین مسئله است و احتمالا تحریمیها میخواهند با رأی ندادنشان نشان دهند که دولت از جایی که باید باشد، دور افتاده و فرقی نمیکند چه کسی روی صندلی پاستور بنشیند.
صدای مردم به جایی میرسد؟
در یکی از سوالات نظرسنجی پرسیده بودیم در سه سال اخیر، در کارزاری مجازی یا حضوری برای تغییر یک تصمیم حاکمیت یا مجاب کردن آن به یک تغییر و تصمیم، حضور داشتهای. اگر نتایج را برحسب تصمیم برای دور دوم انتخابات نگاهی بیندازیم، پررنگ بودن درصد افرادی که به تأثیر این کارزار اعتقادی ندارند، در بین تحریمیها قابل توجه است و احتمالا نشاندهنده ناامیدیشان از تغییر، چه از راه صندوق رأی و چه از طریق کارزارهای حضوری و مجازی.
گونهشناسی مرددها
ما نمیدانیم که مرددها نهایتا چگونه رفتار کردهاند، اما نکته مهم و جالب اینجاست که این افراد در سوالهای مختلف به کدام دسته گرایش داشتهاند. مرددها از لحاظ نگاه به انتهای فرایند ماشه شبیه تحریمیها هستند و هرچند از لحاظ اعتقاد به حجاب شبیه به طرفداران پزشکیان هستند، اما از لحاظ تذکر گرفتن، شبیه تحریمیها بودهاند. یکی از مواردی که به خوبی فرق این سه گروه تحریمی، مردد و طرفدار پزشکیان را نشان میدهد، کنش آنها در سال ۱۴۰۱ و ارتباط با جنبش مهسا است که طرفداران پزشکیان، عموما در فضای مجازی همدل بودهاند، اما کنش خیابانی تحریمیها بیشتر بوده. مرددین هم کسانیاند که یا کنش خیابانی هم داشتهاند یا اینکه فقط همدلی بدون هیچ کنشی.
اختلاف فرهنگی، سیاسی یا اجتماعی؟
به نظر میرسد فاصله میان طرفداران پزشکیان و تحریمیها، بیشتر از جنس سیاسی است و کنشهای آنان در جنبش مهسا هم این موضوع را نشان میدهد، اما فاصله میان این دو گروه با طرفداران جلیلی بیشتر از جنس فرهنگی است و باورهای اعتقادی متفاوتی دارند. اگر بخواهیم این موضوع را در سطح جامعه تعمیم دهیم، باید بگویییم حدود ۱۳ میلیون نفر باورمند به اجرای شریعت هستند که حدود ۲۰ درصد جامعه را تشکیل میدهند، اما بقیه جامعه خواهان تساهل بیشتری است.