سنوات مجاز تعداد ترمهاییست که دانشجو در یک مقطع تحصیلی به صورت رایگان میتواند در دانشگاه تحصیل کند. در حال حاضر سنوات مجاز برای دانشجوهای کارشناسی و دکترا ۸ و برای دانشجوهای ارشد ۴ ترم است. اگر دانشجویی نتواند درسش را در سنوات مجاز تمام کند و اصطلاحا سنواتی شود، هزینههایی به او تحمیل میشود؛ از هزینهای که برای ثبتنام در آن ترمهای اضافه باید به آموزش دانشگاه بپردازد تا هزینههای اضافهای که بهخاطر کاهش یارانههای تخصیصیافته به خوابگاه و غذا و دیگر امکانات رفاهی که در دانشگاه در اختیارش قرار میگیرد، روی دوشش میافتد. بهطور سادهتر، دانشجوی سنواتی هم باید برای تحصیلش در ترمهای اضافه پول پرداخت کند و هم اگر بخواهد از خوابگاه و غذای یارانهای دانشگاه بهره ببرد، باید نسبت به دانشجوهای عادی هزینه بیشتری پرداخت کند.
تا قبل از شروع این ترم، دانشگاه افزایش هزینههای رفاهی (خوابگاه و غذا و …) را برای دانشجوهای سنواتی یک ترم به تعویق میانداخت. به عبارت دیگر سنوات مجاز رفاهی دانشجوهای کارشناسی و دکترا ۹ و دانشجوی ارشد ۵ ترم بود (سنوات مجاز آموزشی همان ۸ و ۴ بود) و به این ترتیب دانشجوهای سنواتی، حداقل یک ترمی را میتوانستند نفسی به راحتی بکشند. بعد از آن اما هزینههای غذا و خوابگاه برای دانشجوهای سنواتی افزایش پیدا میکرد.
صندوق رفاه دانشجویان، سوم مهر امسال در بخشنامه جدیدی به دانشگاهها اعلام کرده که سنوات مجاز رفاهی همان ۸ و ۴ ترم است و خوابگاه برای دانشجوهای سنواتی از همان ترم اول سنوات دو برابر حساب میشود و غذا هم در سال اول سنوات، دو برابر، در سال دوم، پنج برابر و در سال سوم، هفت برابر قیمت عادی خواهد بود. این بخشنامه با وجود آنکه در اولین روز شروع ترم پاییز به دست دانشگاهها رسیده، از همین ترم اجرا میشود و دانشجوهای سنواتی باید متحمل افزایش هزینههای غذا و خوابگاه شوند، آن هم در شرایطی که بدون اطلاع از این بخشنامه و با پیشفرض گرفتن قوانین قبلی که حداقل از نظر خوابگاه و غذا یک ترمی بهشان مهلت میداد، تصمیم گرفته بودند درسشان را بیشتر طول بدهند.
هزینههای سنوات یکی از دغدغههای صنفی جدی خیلی از دانشجوهاست و افزایش یکباره آن در سالهای قبل، به اعتراضها و تجمعهای صنفی هم منجر شده که آخرین آن به سال ۹۵ برمیگردد. تابستان ۹۵، در پی ابلاغ آییننامهای از سمت وزارت علوم درباره سنوات مجاز تحصیل، هیأت امنای دانشگاه قوانینی مبنی بر افزایش هزینههای مختلف سنوات، از هزینههای اسکان تا تغذیه تصویب کرد که اعتراض گسترده دانشجوها را با محوریت شورای صنفی در پی داشت. به دنبال عمومی شدن این موضوع و ورود شورای صنفی، دانشگاه چند هفته داغ را در شهریور و مهر آن سال با چاشنی نامهنگاریها و بیانیههای دانشگاه و شورای صنفی سپری کرد و این مناقشه در نقطه اوجش به سه روز تجمع تعداد قابل توجهی از دانشجوها در نقاط مختلف دانشگاه (مقابل سلف، همکف ساختمان ابنسینا، مقابل در ورودی دانشگاه که آن زمان در محاسبات بود و مقابل دفتر ریاست) انجامید و حتی تعدادی از معترضان برای تحصن، اتاق شورای دفتر ریاست دانشگاه را انتخاب کردند و در آنجا بست نشستند. در نهایت با ورود وزارت علوم و همینطور گفتوگو و توافق بین رئیس دانشگاه و شورای صنفی، بخش قابل توجهی از مطالبات دانشجوها محقق شده و هزینههای سنوات کاهش یافت.
اما چرا دانشجوها سنواتی میشوند و درسشان را به موقع تمام نمیکنند؟
اول از هر چیز، یکسان بودن سنوات مجاز برای همه دانشگاهها از عدالت دور است. گذراندن واحدهای آموزشی در فضای سختگیر و منضبط دانشگاههایی مثل شریف نسبت به دیگر دانشگاهها دشواری بیشتری دارد و طبیعیست که بیشتر طول بکشد. اما قوانین فعلی همه دانشگاهها را به یک چوب میراند و از همه دانشجوها انتظار یکسان دارد. حتی این را میتوان به دانشکدههای مختلف همین شریف هم تعمیم داد که فضای درسی و آموزشیشان تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارد و قوانین آموزشیشان هم میتواند و شاید بهتر است که متفاوت باشد.
موضوع دوم به ناممکن بودن یا بسیار بعید بودن تمام کردن درس در سنوات مجاز در دانشگاهی مثل شریف برمیگردد، چرا که ارائه دروس نظری و مخصوصا عملی (مثل کارگاه و آزمایشگاه) گاهی آنقدر محدود و با تقاضای زیاد از سوی دانشجوهاست که برای گذراندن آنها باید تا رسیدن به ترمهای پایانی تحصیل صبر کرد. در واقع زیرساختها و امکانات خود دانشگاه خیلی اوقات مانع میشود که دانشجوها بتوانند همه واحدهای موردنیاز را در زمان پیشبینیشده از سوی دانشگاه بگذرانند و به همین خاطر سنواتی میشوند.
اما جدای از اینها، خیلی از دانشجوهای شریف در این روزگار ترجیحشان افزایش ترمهای تحصیلشان است. مثلا دانشجوهای کارشناسی، چه قصد شرکت در کنکور ارشد را داشته باشند، چه هوس رفتن به سرشان زده باشد و چه بخواهند دوران کارشناسی را با نمرات خوب و فهم مناسب از دروس با چاشنی تجربههای علمی و صنعتی و فرهنگی و دانشجویی به پایان برسانند، منطقیتر است که از هشت ترم فراتر بروند و بخشی از بار کارشناسی را روی دوش سال پنجم بیندازند تا زیر بار فشار دانشگاه و جوانبش، کم نیاورند.
همچنین دانشجوهای تحصیلات تکمیلی، در شرایطی که دانشگاه حقوقی به آنها پرداخت نمیکند، برای گذران زندگی، نیاز به درآمد دارند و خیلیهایشان مجبورند در کنار درس خواندن کار کنند و بیش از این سربار خانوادهشان نباشند. همین میشود که حتی اگر بخواهند هم در سنوات مجاز بعید است بتوانند با کیفیت مناسب فارغالتحصیل شوند. شرایط اقتصادی این روزهای جامعه ایران هم نیاز خیلی از دانشجوها به اشتغال و درآمد را افزایش داده است.
از سوی دیگر، افزایش هزینههای رفاهی دانشجوهای سنواتی به ناعدالتی میان دانشجوهای تهرانی و دانشجوهای شهرهای دیگر دامن میزند، چرا که دانشجوی ساکن تهران با خیال راحتتر میتواند از سنوات مجاز رد شود و با فراغ بال بیشتر هم درسش را بخواند و هم کار کند و هم به جوانب مختلف زندگی دانشجویی بپردازد، اما دانشجویی که باید در خوابگاه زندگی کند، چارهای جز گذراندن زودتر درسها و فارغالتحصیل شدن در سنوات مجاز ندارد تا از شر هزینههای چندبرابرشده در ترمهای سنواتی در امان بماند.
شیوع کرونا در سالهای اخیر هم به افزایش تعداد سنواتیهای دانشگاه منجر شده و نمودش را میتوان در اختصاص خوابگاه به دانشجوهای سنواتی دید؛ جایی که به عنوان مثال اتاقهای چهارنفره قرار است میزبان شش نفر باشند. این را هم نباید فراموش کرد که بسیاری از دانشجوهای کارشناسی نسبت به آینده تحصیلی و کاریشان سردرگماند و بدشان نمیآید چرخی در دانشکدههای مختلف دانشگاه بزنند و سر کلاسهای آنها بنشینند تا شاید در جایی جز دانشکده فعلیشان، طعم واقعی ذوق و شوق را بچشند، اما افزایش هزینههای سنوات باعث میشود مجبور باشند همان انتخاب اول راه را تا انتها بروند و فرصت آزمون و خطا و تجربه در مسیرهای دیگر را از دست بدهند.
آنچه واضح است، کمبود جدی زیرساختها و امکانات دانشگاه در ارائه دروس و اجرای برنامه آموزشی و تأمین خوابگاه و دیگر امکانات رفاهی برای دانشجوهاست و با کاهش سنوات مجاز آموزشی و رفاهی و مجبور کردن دانشجوها به زودتر تمام کردن درسشان قصد دارد از زیر بار وظیفهاش شانه خالی کند.