قدیمیترین خاطرات شما درباره ریاضیات چیست؟
وقتی بچه بودم، رؤیایم نویسنده شدن بود. هیجانانگیزترین وقت گذرانی من خواندن رمان بود. هر چیزی که به دستم میرسید میخواندم. تا سال آخر دبیرستان اصلا فکر نمیکردم قرار باشد در رشته ریاضیات تحصیل کنم. من در خانوادهای با سه خواهر و برادر دیگر بزرگ شدم و والدینم همیشه پشتیبان و مشوقم بودند. جالب آنکه برای آنها مهم بود که حرفهای جالب و رضایتبخش داشته باشم، اما هیچوقت به موفقیتها اهمیت نمیدادند.
از بسیاری جهات چنین زمینهای برایم محیط ایدهآلی شد. برادر بزرگم توجه و علاقه مرا به طور کلی به علوم مختلف جلب کرد. او همیشه هرچه را در مدرسه یاد گرفته بود برایم تعریف میکرد. اولین خاطره من از ریاضیات شاید همان باری باشد که او درباره مشکل جمع زدن اعداد ۱ تا ۱۰۰ به من گفت. وقتی راه حل این معادله را خواندم، برایم خیلی جذاب بود. این اولین باری بود که از پیدا کردن راه حلی لذت بردم.
برای تحصیل در رشته ریاضی چه کسانی و چه تجربیاتی روی شما تأثیر گذاشتند؟
من از خیلی جهات خوششانس بودم. وقتی دبستان را تمام کردم، جنگ ایران و عراق هم تمام شده بود. شاید اگر چند سال زودتر به دنیا آمده بودم، نمیتوانستم فرصتهای زیادی داشته باشم. به هر حال به یکی از دبیرستانهای مهم تهران یعنی «فرزانگان» رفتم و معلمان خوبی داشتم. در هفته اول از دوره راهنمایی با یکی از دوستان صمیمی فعلیام آشنا شدم. دوستی که علایقش را با شما شریک شود و به شما انگیزه بدهد، ارزش خیلی زیادی دارد.
مدرسه ما نزدیک خیابانی بود که پر بود از کتابفروشی. یادم است که از میان خیابانهای شلوغ رد میشدم و به کتابفروشیها میرفتم. این کار برایم هیجانانگیز بود. ما نمیتوانستیم کتابها را ورق بزنیم و در نهایت چندتایی کتاب را تصادفی میخریدیم. خوشبختانه دبیرستان من هم مدیریتی داشت که به شدت تلاش میکرد فرصتهای علمی مناسب را پابهپای پسران برای دختران هم فراهم کند.
بعدا درگیر المپیاد ریاضی شدم که باعث شد درباره معادلات سختتر فکر کنم. به عنوان یک نوجوان از این چالشها لذت میبردم، اما از آن بهتر با ریاضیدانان و دوستان زیادی در دانشگاه شریف آشنا شدم. هرچه مدت زمان بیشتری را صرف ریاضیات کردم، اشتیاق و انگیزهام بیشتر شد.
چه چیزی باعث شد جذب معادلاتی بشوید که روی آنها مطالعه کردید؟
وقتی به هاروارد رفتم، بیشتر روی جبر کار میکردم. همیشه از تحلیلهای پیچیده لذت میبردم، اما در آن چیز زیادی نمیدانستم. باید درباره بسیاری از موضوعاتی مطالعه میکردم که دانشجویان دوره کارشناسی آن را از قبل میدانستند. بنابراین در سمینارهای غیررسمی دانشگاه شرکت میکردم. بیشتر اوقات متوجه نمیشدم سخنران درباره چه چیزی صحبت میکند، اما چند اظهار نظر او را متوجه میشدم. مرتب هم سؤال میپرسیدم. دکتر مکمولن هم مرا خیلی تشویق کرد، هرچند ای کاش بیشتر از او میآموختم. هنگامی که فارغالتحصیل شدم، فهرست بلندبالایی از ایدههای مختلف داشتم.
میتوانید موضوع تحقیقات خود را به بیان ساده بگویید؟
بیشتر معادلاتی که روی آنها کار میکنم با ساختار هندسی سطح و تغییر شکل آنها سروکار دارد. من به خصوص به درک سطوح هذلولی علاقه دارم. گاهی اوقات خصوصیات سطح هذلولی ثابتی را میتوان با مطالعه فضای ماژولی بهتر درک کرد. این فضاهای ماژولی خصوصیات هندسی خاص خود را دارند. همچنین روابطی با نظریههای فیزیک و توپولوژی دارند. به نظر بسیار جالب است که میتوان معادلهای را از جهات مختلف بررسی کرد.
به نظر شما رضایتبخشترین قسمت کار در علم ریاضی کدام است؟
لحظه کشف، یعنی آن لحظهای که بشکن میزنی و میگویی «آهان»! با هیجان کشف و لذت درک مطلبی جدید احساس میکنم بالای تپهای ایستادهام و دوردستهای منظرهای وسیع دارد برایم روشن و روشنتر میشود. اما بیشتر اوقات حل معادلات ریاضی برایم مثل کوهنوردی مداوم و بیپایانی است. هرچه بالا بروی، باز هم قله بعدی منتظر تو است.
توصیه شما به افرادی که میخواهند از علم ریاضیات بیشتر بدانند چیست؟
این سؤال سختی است. من نمیگویم همه باید ریاضیدان شوند، اما مطمئنم بسیاری از دانشآموزان واقعا به ریاضی شانسی نمیدهند و تلاشی برای ارتباط برقرار کردن با آن نمیکنند. من در دوره دبیرستان چند سالی نمرات خوبی نداشتم، چون به نظرم جالب نبود. الآن میدانم نگاه کردن به ریاضیات بدون اشتیاق بیهدف است زیبایی علم ریاضی فقط خود را به افراد صبور نشان میدهد.
میتوانید وضعیت تحصیل ریاضیات در ایران و آمریکا را مقایسه کنید؟
سخت است که در این مورد نظر بدهم. چون تجربه من در آمریکا به دانشگاهها محدود میشود و اطلاعی درباره وضع دبیرستانهای اینجا ندارم. همچنین اوضاع تحصیل در ایران تفاوت بسیاری با تصورات مردم اینجا دارد. در ابتدای ورودم به هاروارد، تا مدتها مجبور بودم توضیح بدهم که در ایران به خانمها هم به سادگی اجازه تحصیل داده میشود. این درست است که تا دبیرستان دختران و پسران از هم جدا هستند، اما به این معنی نیست که در اردوهای علمی و المپیادی و برنامههای مختلف نمیتوانند با هم شرکت کنند.
تفاوتهای فراوانی بین دو سیستم تحصیلی وجود دارد. در ایران رشته اصلی را در دبیرستان انتخاب میکنند و آزمونی همگانی برای تمامی دانشگاهها برگزار میشود، اما رویکرد ما در کلاسها بیشتر روی حل مسئله تمرکز داشت و کمتر به موارد استفاده آن میپرداخت.
منبع: گاردین
ترجمه: سحر بختیاری
منتشرشده در شماره ۷۲۵ روزنامه شریف