دوشنبه، ۲۸ شهریور:
رأس ساعت ۷ صبح، انجمن اسلامی فراخوان یک تجمع اعتراضی در رابطه با جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد را روی کانال خود منتشر میکند؛ تجمعی که بعدا معلوم میشود دانشگاه مجوزی برای برگزاری آن صادر نکرده است. حوالی ساعت پنجونیم عصر است که گروهی از دانشجوها جلوی سردر دانشگاه، با پلاکاردهایی در دست، تجمع را آغاز میکنند. در جلوی تجمعکنندگان بنری با طرحی گرافیکی از مهسا امینی به همراه عبارتهای «نه به حجاب اجباری» و «ژیناجان! تو نمیمیری، نام تو رمز خواهد شد» به چشم میخورد.
در ابتدای تجمع سرود یار دبستانی من از سیستم صوت کوچکی که بچههای انجمن همراه خودشان آوردهاند، پخش میشود و در ادامه شعارهای جمعیت است که به گوش میرسید؛ شعارهایی که نسبت به شعارهای رادیکال هفتههای بعد، آرامتر و محتاطترند:
از کابل تا تهران، ستم علیه زنان
رهایی جامعه، آزادی زنان است
فقر و فساد و تبعیض، دانشجو برپاخیز
دانشجو آگاه است، با مردمش همراه است
زن، زندگی، آزادی
رهایی حق ماست، قدرت ما جمع ماست
از کردستان تا تهران، خونین تمام ایران
روی پلاکاردهای دست دانشجوها نیز دستنوشتههای زیر دیده میشود:
من هم فرزند کسی هستم!
کثافت گشت ارشاد را جمع کنید
از کردستان تا تهران، خونین تمام ایران
این درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
ایران عزادار سقز است
از همان ابتدای شکلگیری تجمع، علاوه بر مأمورین حراست و برخی مسئولین دانشگاه، گروهی از دانشجوهای بسیجی نیز به فضای مقابل سردر دانشگاه آمدهاند و در مقابل جمعیت تجمعکننده قرار گرفتهاند. آنها در در یکی دو ساعت اولیه تجمع، زیر سردر نشستهاند و کنششان را به پلاکاردهای دستنویسشان محدود کردهاند:
#اصلاح_قانون، ارشاد راهش این نیست
شهید قاسم سلیمانی: آن دختر بدحجاب هم دختر من است
مهسا امینی، دختر ایران
#همه_همدردیم
مسئله فرهنگی با برخورد امنیتی حل نخواهد شد #نه_به_خشونت
فرهنگسازی با بگیر و ببند نمیشود
نیروی انتظامی و برخی نیروهای لباسشخصی از همان ابتدای تجمع در بیرون سردر مستقر شده و گاهی لابهلای نردههای دانشگاه، از جمعیت حاضر در تجمع فیلم و عکس میگیرد (تصاویری که بعدا در بازجویی از دانشجوهای بازداشتی استفاده میشود) و این کنش آنها، شعارهای تجمعکنندگان علیهشان را به دنبال دارد:
مرگ بر استبداد، حجاب و گشت ارشاد
ما همه مهسا هستیم، بجنگ تا بجنگیم
خیابونا غرق خون، استادامون خفهخون
ای خواهر شهیدم، حقتو پس میگیرم
یونسی، مرادی، آزاد باید گردد
شعار ملت ما،دین از سیاست جدا
طرشت پر خفتگیره، پلیس ما رو میگیره
با گذشت حدود یک ساعت از تجمع، یکی از دختران به نمایندگی از انجمن اسلامی، بیانیه تجمع را قرائت میکند؛ بیانیهای که به صراحت خواستار لغو حجاب اجباری و جمع شدن بساط گشت ارشاد شده بود.
حوالی ساعت هفت بعدازظهر، با رادیکالتر شدن شعارهای حاضرین در تجمع، جمعیت تجمعکننده در قسمت شمالی سردر و جمعیت دانشجوهای بسیجی در جنوب سردر در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و گویا دیگر مخاطب شعارها غایب نیست و شعارهای هر گروه جمعیت مقابل را مورد هجمه قرار میدهد. البته گروهی از دانشجوها نیز از همان ابتدا در حاشیه ایستادهاند و نظارهگر تجمع و شعارها و درگیریهایش هستند و خودشان دنبال کنش خاصی نیستند. برخی از استادان دانشگاه هم از اواسط تجمع، در حولوحوش آن دیده میشوند و گاهی برای آرام ماندن فضا تلاش میکنند. در هر حال، حوالی ساعت ۹ شب و بعد از گذشت سه ساعت و نیم از شروع تجمع، جمعیت به تدریج متفرق میشوند تا نخستین تجمع شریف در پاییز ۱۴۰۱ با حاشیه نسبتا اندک و بدون درگیری فیزیکی به پایان برسد.
جمعه، ۱ مهر:
تعدادی از دانشگاههای تهران (تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، خواجه نصیرالدین طوسی، امیرکبیر، علموصنعت و الزهرا) اعلام کردهاند که کلاسهای هفته بعدشان را به صورت مجازی برگزار خواهند کرد. بهانهشان هم تعطیلات آخر صفر است که باعث شده روزهای یکشنبه و سهشنبه، ۳ و ۵ مهر تعطیل باشد و از نظر آنها دانشجوها برای تردد در هفتهای که دو روزش تعطیل است، با مشکل مواجهاند. عجیب آنجاست که وزارت علوم پیش از شروع ترم پاییز دانشگاهها بر برگزاری حضوری کلاسها تأکید کرده بود و به نظر میرسد تجمعهای اعتراضی در هفته اول ترم موجب نگرانی دانشگاهها شده و حداقل برای یک هفته و به بهانه تعطیلات آخر صفر، ترجیح دادهاند در سکوت آموزش مجازی، فضای دانشگاه را کنترل کنند. شریف اما جمعهشب اطلاعیهای میدهد و از حضوری بودن کلاسهای شنبه میگوید.
همان شب فراخوانی بینامونشان در توییتر منتشر میشود و از شریفیها دعوت میکند تا عصر شنبه، باز هم تجمعی اعتراضی در جلوی سردر دانشگاه برپا کنند. همین فراخوان کافیست تا شنبهصبح، همه دانشگاه در هولوولای تجمع دوم باشند.
شنبه، ۲ مهر:
از صبح، فضای غیررسمی دانشگاه در اندیشه تجمع عصر است؛ چه دانشجوهایی که میخواهند در تجمع حاضر باشند، چه بسیجیهایی که به فکر مقابله موثرتر با تجمع هستند و چه مسئولان دانشگاه که به هر ریسمانی چنگ میزنند تا فضای دانشگاه را آرام و بیحاشیه نگه دارند.
حوالی ساعت ۶ عصر، جمعیت پراکندهای اطراف سردر دانشگاه حضور پیدا میکند، اما جمعیت متراکم دیگری که ابتدا جلوی دانشکده کامپیوتر جمع شده بود، در حالی که شعارهایی سر میدهد و سرودهایی میخواند، به سمت سردر به راه میافتد و به جمعیت قبلی ملحق میشود.
جمعیت معترضین که از جلوی دانشکده کامپیوتر به سمت سردر آمده، روبهروی سردر و در قسمت شمالی آن توقف میکند و شروع به شعار دادن میکند؛ شعارهایی که از همان ابتدا نسبت به تجمع هفته پیش رنگوبوی تندتری دارد. در دست برخی از افراد حاضر در تجمع، پلاکاردها و دستنوشتههای اعتراضی هم به چشم میخورد. همچنین درصد قابل توجهی از جمعیت، ماسک زدهاند تا شناساییشان سختتر باشد.
از همان ابتدای تجمع، گروهی از دانشجوهای بسیجی زیر سردر و در مقابل جمعیت معترض قرار میگیرند. مشخصه آنها پرچمهای ایرانیست که در دست دارند و تکان میدهند و پلاکاردهایی که نوشتههایشان محتوایی متفاوت و حتی در مخالفت با دستنوشتههای جمعیت معترض دارد. البته آنطور که پیداست، همه جمعیت بسیجی را دانشجوهای شریف تشکیل ندادهاند و با هماهنگیهای صورتگرفته، گروهی از دانشجوهای بسیجی از دانشگاههای دیگر هم امروز به شریف آمدهاند تا با تجمع مقابله کنند. مشاهدات میدانی اینطور گواهی میدهد که یکی دو اتوبوس در خیابان آزادی و بین سردر و ورودی مسجد پارک شدهاند که برای انتقال این دانشجوها به کار رفته و همچنین این دانشجوها با توجه به برگزاری مراسم آخر صفر در مسجد دانشگاه قصد داشتهاند از ورودی مسجد به دانشگاه وارد شوند، هرچند از در نقلیه نیز گویا برای ورود به دانشگاه استفاده کردهاند. از سوی دیگر بعدا مشخص میشود که دانشجوهای بسیجی قبل از شروع تجمع در آمفیتئاتر مرکزی دانشگاه جمع شدهاند تا برای مقابله با تجمع برنامهریزی کنند و آمادگی لازم را داشته باشند. همچنین برخلاف دوشنبه هفته پیش، نیروهای لباسشخصی فقط در بیرون دانشگاه حضور ندارند و در بین جمعیت دیده میشوند. این نیروهای لباسشخصی بعضا از جمعیت معترضین فیلم و عکس میگیرند.
شعارهای دو طرف خیلی اوقات علیه یکدیگر است، مخصوصا وقتی که شعارهای جمعیت معترض رادیکالتر میشود و پاسخ طرف مقابل را به دنبال دارد. در ابتدای تجمع، به ابتکار برخی دانشجوهای قدیمیتر، یک سیستم صوتی آورده میشود و یک سکو برای ایستادن، تا تریبون آزادی شکل بگیرد و التهاب فضا تا حدی کنترل شود. تریبون آزاد حدود نیم ساعت دوام میآورد و از هر طرف هفت هشت نفری میآیند و چند دقیقه صحبت میکنند، هرچند حرفها در شعارها و هیاهوی دو طرف معمولا گم میشود و خیلی به گوش نمیرسد. حتی در موقع صحبت برخی دانشجوهای بسیجی، اشیائی هم از سوی جمعیت معترض به سمت فردی که بالای سکو مشغول صحبت است، پرتاب میشود. در هر حال شعار و هیاهو و التهاب اجازه نمیدهد این تریبون آزاد ادامه پیدا کند و حوالی ساعت هفت به پایان میرسد و بعدش دوباره نوبت به شعارهای دو طرف علیه هم میرسد و تمایلی که برخی افراد در دو طرف به درگیری با همدیگر دارند؛ تمایلی که مأمورین حراست و برخی دانشجوها که بین دو گروه قرار گرفتهاند، مانع آن میشوند و به هر ضربوزوری که شده، قصد دارند از وقوع درگیری فیزیکی جلوگیری کنند.
حوالی ساعت هفتونیم با پادرمیانی یکی از قدیمیهای حراست، قرار میشود جمعیت معترض به سمت شمال دانشگاه و در انرژی حرکت کند و جمعیت بسیجی هم به سمت غرب دانشگاه و حیاط مسجد برود. جمعیت معترض حرکتش به شمال دانشگاه را شروع میکند و تا حوالی ساختمان سلف دانشگاه هم میرود، اما چند درگیری و زدوخورد با برخی افراد که به نظر لباسشخصی میآیند و مشغول گرفتن عکس و فیلم از جمعیت معترض هستند، باعث میشود دوباره جو ملتهب شود و جمعیت به سمت سردر برگردد؛ جایی که جمعیت بسیجی هم همچنان آنجا حضور دارد و باز هم تقابل دو گروه برای دقایقی شکل میگیرد تا بعد از آن دوباره جمعیت از سردر متفرق شود؛ جمعیت معترض به سمت شمال دانشگاه و در انرژی و جمعیت بسیجی به سمت حیاط مسجد.
در نهایت حدود ساعت ۸ شب است که جمعیت معترض خودش را به در انرژی میرساند، اما حضور مأمورین نیروی انتظامی و لباسشخصیها در بیرون در انرژی، باعث میشود که مدتی جمعیت در داخل دانشگاه و مقابل در انرژی بنشیند تا فضا برای بیرون رفتن آنها مهیا شود. بعد از کمی بحث و مذاکره نیروهای حراست و دیگر مسئولین دانشگاه با لباسشخصیها و مأمورین، جمعیت جلوی در انرژی با همراهی نیروهای حراست و در کنار هم از در انرژی به سمت پارکینگ دانشگاه و میدان تیموری خارج میشوند. نیروهای حراست برای اطمینان بخشیدن به جمعیت معترض، راهرویی مقابل در انرژی تشکیل میدهند تا دانشجوها از میان آن به سمت پارکینگ و میدان تیموری بروند. البته تعدادی از دانشجوها که قبل از این ساعت از در انرژی به صورت جداگانه خارج شده بودند، در آن محل بازداشت شده و به ونهای نیروهای نظامی و امنیتی منتقل شدهاند. طبق آمار رسمی، در آن شب هفت دانشجوی شریف بازداشت میشوند که شش نفر از آنها همان شب و یکیشان بامداد دوشنبه، ۴ مهر آزاد میشود، هرچند تعدادی دانشجوی شریف هم در آن روزها در سطح شهر بازداشت شده بودند.
یکشنبه، ۳ مهر:
هیئترئیسه دانشگاه در اطلاعیهای خبر میدهد که با توجه به اتفاقات روزهای قبل، کلاسهای دوشنبه و چهارشنبه دانشگاه به صورت مجازی برگزار خواهد شد و برای تردد در دانشگاه هم محدودیتهایی وضع شده است. شورای صنفی در نامههایی اعتراضی به حراست و رئیس و معاون آموزشی دانشگاه، اعتراض خودش نسبت به اتفاقات شنبه را بیان میکند؛ از ورود نیروهای لباسشخصی و دانشجوهای دانشگاههای دیگر به دانشگاه در روزهایی که ورود شریفیها به دانشگاه سخت است تا بازداشت دانشجوها بعد از خروج از دانشگاه و البته تصمیمات متناقض دانشگاه، جایی که از یک طرف با برگزاری مجازی کلاسهای درس در هفته اول ترم در شرایطی که دانشجوهای ساکن شهرهایی غیر از تهران برای تردد به تهران با مشکلات حملونقل مواجه بودند، به بهانه نبود ظرفیت و امکانات لازم برای برگزاری کلاسهای مجازی مخالفت کرده و از طرف دیگر در هفته دوم ترم بهخاطر نگرانی نسبت به تجمعات اعتراضی تصمیم گرفته کلاسها را به صورت مجازی برگزار کند. شورای صنفی در این نامهها از دانشجوها میخواهد که تا آزادی همدانشگاهیهایشان در کلاسهای درس حضور پیدا نکنند و همچنین کلاسهای مجازی را در اعتراض به تصمیمات دوگانه دانشگاه تحریم کنند.
در همان روز تعدادی از استادان دانشگاه هم از تعطیلی کلاسهایشان در روزهای دوشنبه و چهارشنبه آن هفته میگویند. برخی از آنها به صراحت دلیل این تصمیم را بازداشت دانشجوها و مخالفت با کلاسهای مجازی مصلحتی بیان میکنند، اما برخی دیگر از مشکلات اینترنت و نبود امکانات لازم برای برگزاری کلاسهای مجازی حرف میزنند.
دوشنبه، ۴ مهر:
دانشگاه بعد از شنبه ملتهبی که پشت سر گذاشت، صبح آرامی را سپری میکند، اما حوالی غروب خبر میرسد که چهار دانشجوی شریف به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار شدهاند. نگرانی نسبت به وضعیت آنها تا آخر شب ادامه دارد و در نهایت مشخص میشود که آنها به بازداشتگاه اوین منتقل شدهاند. بازداشت این چهار دانشجو مقدمهایست بر روزهای شلوغ و ملتهب بعدی شریف.