مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ISPA) در نظرسنجی اخیرش سراغ دانشجوهای دانشگاههای دولتی ایران رفته و از وضعیت فرهنگی و اجتماعی آنها پرسیده؛ از نحوه گذران اوقات فراغتشان تا شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی که بیشتر پایشان بهشان باز میشود و سبک موسیقی مورد علاقه و منبعشان برای پیگیری اخبار و …
یکی از نتایج جالب این نظرسنجی آنجاست که حدود یکچهارم شرکتکنندگان در آن اعلام کردهاند در توییتر حضور دارند و فعالیت میکنند، در حالی که توییتر در جامعه ایران نسبت به شبکههای اجتماعی دیگر مثل اینستاگرام و یوتیوب و پیامرسانهایی مثل تلگرام و واتساپ کاربران به مراتب کمتری دارد و براساس یکی دیگر از نظرسنجیهای اخیر همین ایسپا، تنها ۲.۵ درصد از ایرانیان کاربر توییتر به حساب میآیند و دستشان به توییت میرود. حضور در دانشگاهی مثل شریف و گپوگفت با دانشجوهای آن هم نسبتا تأییدکننده نتایج این نظرسنجیست و تعداد زیادی از دانشجوها را میتوانید سراغ بگیرید که تایملاین توییتر را زیاد بالا و پایین میکنند و از اوضاع و احوال و روزمرهشان در توییتر مینویسند و زیاد هم پیش میآید که لابهلای توییتهایشان به دانشگاه هم گریزی بزنند و از اخبار و اتفاقات و پشت و روی صحنه دانشگاه حرف به میان بیاورند.
توفیر توییتر
اما چرا توییتر در بین دانشجوها توانسته کاربران بیشتری جذب کند و شصتشان را زیاد روی تایملاینش بکشاند؟
توییتر در ایران نسبت به دیگر شبکههای اجتماعی کاربران کمتری دارد و در نتیجه به احتمال زیاد، خانواده و اقوام و آشناهای دانشجو که با آنها تعارف و رودربایستی دارد، برخلاف جایی مثل اینستاگرام، در توییتر سروکلهشان پیدا نمیشود و دانشجو میتواند راحتتر و صریحتر غر بزند و خودش باشد و ملاحظات مرسوم را کنار بگذارد.
برخلاف اینستاگرام فارسی که معمولا فضایی شیک و شاد و خندان و همه چیز بر وفق مراد در آن حاکم است، توییتر فارسی برای کاربرانش جاییست که در لحظه فکر و نظر و میلشان را توییت و خودشان را خالی کنند و در قید و بند عکس و فیلتر و تزئین و آرایش آن نباشند. اگر در توییتر فارسی بچرخید، به احتمال زیاد کاربرانی را میبینید که تعداد فیوهای توییتهایشان به انگشتهای یک دست هم نمیرسد، اما باز دلنوشتههای کوتاهشان را روانه توییتر میکنند، بیشتر برای آنکه از شرشان در درون خود خلاص شوند، نه به این امید که دیگری ببیند و بهبه و چهچه کند. شاید از همین رو باشد که فضای درآمدزایی و تبلیغات در توییتر به نسبت اینستاگرام و یوتیوب به مراتب کمتر است و کاربرانش بیشتر بهخاطر دل خودشان (یا نهایتش به امید فیواستاری) توییت میزنند، نه آنکه بلاگری پیش گرفته و چشم طمع به درآمد حاصل از آن بسته باشند. شاید از این نظر استوریهای اینستاگرام تا حدی شبیه توییتهای توییتر باشند، اما استوریها بعد از یک روز دیگر در دید عموم نیست، اما توییتها برای همیشه (اگر حذف نشوند) میمانند.
ویژگی متفاوت دیگر توییتر را باید در الگوریتمها و رویههای متفاوت آن به نسبت یوتیوب و اینستاگرام در پخش پستها و توییتها دانست؛ جایی که زیاد پیش میآید یک توییتر از کاربری با تعداد نسبتا کم دنبالکننده، مرزهای دیده شدن و فیو و بازخورد را درمینوردد و وایرال میشود، در حالی که وایرال شدن در اینستاگرام و یوتیوب، با تعداد کم دنبالکننده به مراتب سختتر است و کماحتمالتر.
در توییتر کاربران خیلی راحتتر میتوانند دیگرانی را که شاید اصلا تا آن لحظه نه دیدهاند و نه میشناسند، پیدا کنند و باهاشان آشنا شوند و رو به تعامل بیاورند. هم احتمال دیدن یک توییت از کاربری که نمیشناسید، در توییتر زیاد است و هم تعداد کاربرانی که صفحهشان در توییتر عمومیست و همه میتوانند آن را مشاهده کنند، به نسبت اینستاگرام بیشتر است (احتمالا به این خاطر که اینستاگرام برای خیلی از کاربران حریم خصوصیتری به حساب میآید که نباید غریبهها به آن راه بیایند). آغاز آشنایی و ارتباط دوستها و حتی زوجهای زیادی در این روزها در توییتر رقم خورده، در حالی که پیش از این از وجود همدیگر هیچ خبری نداشتهاند. احتمال چنین اتفاقی در اینستاگرام کمتر است.
یک خاصیت جذاب توییتر هم تایملاینیست که اگر روی حالت Following بگذارید و قید For You را بزنید، صرفا براساس زمان انتشار توییتها مرتب میشود و خبری از الگوریتمهای پیچیدهای که محتوا را از ناکجا بیاورد و به خوردتان بدهد نیست. Feed اینستاگرام این روزها پر است از پستهایی که الگوریتمهای آن تشخیص دادهاند برای شما مناسب است و جلوی چشمتان آوردهاند.
سرعت انتشار اخبار و اتفاقات در توییتر بسیار بیشتر از تلگرام و اینستاگرام و … است و اگر بخواهید در جریان امور و ماجراها قرار بگیرید (اگر برایتان ارزشمند است و مهم)، توییتر بهترین گزینه به حساب میآید و معمولا با یک تأخیر زمانی نسبت به توییتر، اخبار و اتفاقات سر از تلگرام و اینستاگرام درمیآورند.
کاربران توییتر فارسی (همان ۲.۵ درصدی که در کل کشور توییتری به حساب میآیند) در این سالها ادبیات و اصطلاحات خاص خودشان را توسعه دادهاند. این ادبیات که رگههایی از طنز را در دل خودش دارد و بیشتر اوقات هم دارک و سیاه و بیرحم است، هم در انتقادها به یک نظریه نامحبوب بروز پیدا میکند و هم در دست انداختن یک توییت یا یک کاربر یا یک سوژه و هجوم بیپایان انواع شوخیها به سوی آن. این ادبیات و اصطلاحات و فضای خاص، خیلی از کاربران توییتر را پاگیر آن کرده و دلشان نمیآید به راحتی راه ترکش را در پیش بگیرند.
مجموعه برخی از این عوامل البته توییتر را فضایی بسیار سیاسیتر و اجتماعیتر و انتقادیتر از جایی مثل اینستاگرام کرده و بروزی متفاوت از زیست مجازی جامعه را خلق.
کف دانشگاه در توییتر
استفاده شریفیها از توییتر، در زمان شیوع کرونا، رشد قابل توجهی پیدا کرد. هرچند از یکی دو سال قبلش، یا همان نیمه دوم دهه ۹۰ هم کمکم پررنگ شدن توییتر را در فضای دانشجویی شریف میشد حس کرد. کرونا که آمد و آموزش مجازی را با خودش آورد، دیگر خبری از گعدهها و صحبتهای دانشجوها در لابی دانشکدهها و روی چمنها و سر میز سلف و همکف ابنسینا و … نبود و این حرفها و غرها و غیبتها خودشان را وسط توییتر پهن کردند؛ حالا چه نظر و گلایه و تحسین و غر نسبت به کلاس درس یک استاد و امتحان و پروژهاش و چه بحثهای پرشور درباره فلان برنامه و رویداد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دانشگاه.
فعالین دانشجویی از طیفهای مختلف، سروکله زدنها و دادوبیدادهایشان را از کف دانشگاه و کاغذ نشریات برداشتند و آوردند وسط تایملاین شریفیها ریختند. اواخر دهه ۹۰ با دنبال کردن دانشجوها در توییتر راحت میشد فهمید در دانشگاه، حداقل در لایه فعالیت دانشجویی چه خبر است و کدام دعواها الآن رنگوبوی تندتر و شدیدتری به خود گرفته است. اگر شما بچههای شریف را در توییتر دنبال میکردید، روزهای زیادی بود که یک موضوع مشخص، متن و فرامتن بیشتر توییتها را شکل میداد و همه درباره آن حرف میزدند؛ اردوی ورودیها و دعوای همیشگی تشکلها سر آن، ویژهبرنامههای روز دانشجو، آمدن یک مدعو مهم به یک برنامه سالنی در دانشگاه، رویدادهایی مثل شریف زیبای من یا اردوی فعالین فرهنگی در زیباکنار، تغییر و تحولات در مدیریت دانشگاه، یا حتی یک اتفاق سر یک کلاس یا حادثهای برای یک دانشجو، جای خودشان را در تایملاین شریف به خوبی باز میکردند. توییتر در دو سه سالی که کرونا پای دانشجوها را از دانشگاه برید، تا حد خوبی جایگزین صحن عمومی دانشگاه برای بحث و تبادل نظر و شعار دادن و حتی یقه دریدن دانشجوها بود.
اتفاق جالب دیگر در توییتر شریف، حضور برخی استادها در آن بود که برایشان تجربهای جدید از تعامل با حسابهای کاربری شناس و ناشناس دانشجوها را فراهم آورد. در توییتر لزوما رودربایستیها و تعارفهای مرسوم و معمول بین استاد و دانشجو در کار نیست و انتقادها و کنایهها صریحتر و بیپردهتر و بیرحمانهتر است. علی شریفی زارچی از کامپیوتر، علیاکبر ابوالحسنی و ابوالحسن واعظی از فیزیک و محمدمهدی صالحی از معروفترین استادهای شریفی حاضر در توییتر بوده و هستند که اگر هنوز فعال ماندهاند، پی بیرحمی فضای آن را به تنشان مالیدهاند و اگر هم رفتهاند، قبلش به این نتیجه رسیده بودند که توییتر فارسی جای خوبی برای آنها در ردای استادی نیست.
کمرنگ شدن نسبی دانشگاه در توییتر
هنوز هم میتوان با چرخیدن در تایملاین شریفیها، اخبار و اتفاقات دانشگاه را تا حدودی دنبال کرد، اما میتوان گفت که شدت و حدت آن به نسبت سالهای کرونا و قبل از آن کاهش پیدا کرده است.
یکی از دلایلش همان رفتن کرونا و بازگشت دانشجوها به دانشگاه است که بحثها را هم دوباره برگردانده به کف خیابانها و ساختمانها و اتاقهای دانشگاه.
دلیل دیگرش شاید اتفاقات مختلف و مهمی سیاسی و اجتماعی جامعه ایران در اواخر دهه ۹۰ و سالهای اخیر است. این اتفاقات که از سال ۹۸ پشت سر هم رخ دادهاند، به نظر میرسد سبب شدند دانشجوها از طیفهای مختلف، دنبال مرزبندی جدی با دیگری خودشان بروند و راحتتر دستشان روی دکمه بلاک همدانشگاهیشان از طیف مخالف برود و ترجیح بدهند نظر و حرف او را نشنوند و نخوانند. در نتیجه سروکله زدنها و دعواهای توییتری دانشجوها هم کاهش پیدا کرد و هرکدام سرشان را کردند در لاک تایملاین خودشان و کاری به کار تایملاین بغلی متفاوت و دیگری نداشتند.
فعالیت دانشجوهای نزدیک به بسیج دانشجویی در توییتر نیز در سالهای اخیر کاهش محسوسی داشته و آنها هم این میدان را زمین بازی خودشان ندیدند و شاید به این نتیجه رسیدند در همان دانشگاه و پشت پرده کارشان را پیش ببرند، زودتر و بهتر به نتیجه مطلوبشان میرسند.
اعتراضات سال ۱۴۰۱ در دانشگاه و به دنبال آن زیر ذرهبین رفتن صفحات توییتر دانشجوها از سوی حراست هم باعث شد خیلی از دانشجوها تصمیم بگیرند صفحاتشان را خصوصی کنند و به پالایش دنبالشوندههایشان بپردازند تا دستشان زیر ساتور حراست و خبرچینهایشان نباشد.
عنوان این یادداشت اشارهایست به شعار معروف توییتر: X is the global town square