در مسجد و در کعبه به دنبال خداییم
از حس خدا در دلمان دور و جداییم
هم مسجدو هم کعبه وهم قبله بهانه است
دقت بکنی نور خدا داخل خانه است
در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین قلب کسی را نشکستی؟
در خلقت ما راز و معمای خدا چیست؟
انسان خودش آیینه یک کعبه مگر نیست؟
برخیز و کمی کعبهٔ آمال خودت باش
چنگی به نقابت بزن و مال خودت باش
تصویر خدا پشت همین کهنه نقاب است
تصویرخداواضح وچشمان توخواب است
شاید که بتی در وسط ذهن من و توست
باید بت خود ، با نم باران خدا شست
گویی که خدا در بدن و در تنِمان هست
نزدیکتر از خون و رگ گردنمان هست
ولله، خدا قدرت پرواز پرنده ست
یا غرش بی وقفهٔ یک شیر درنده ست
در پیلهٔ پروانه مگر، دست خدا نیست؟
پیدایش پروانه بگو معجزهٔ کیست؟
احساس خدا جزر و مد آبی دریاست
آنجا که نفس در بدن ماهی دریاست
آنجا که نهنگی پی ماهی سر جنگ است
تدبیر خدا در سر و افکار نهنگ است
باید که خدا را به دل کوه ببینیم
در جسم وتن و در نفس و روح ببینیم
در ذهن خود اینگونه نگوییم خدا کیست
خورشید مگر باعث اثبات خدا نیست؟
دستان خدا در تنهٔ خشک درخت است
آیا تو بگو، درک خدا مشکل و سخت است؟
باید که در آیینه کمی هم به خود آییم
ما جلوه ای از خلقت زیبای خداییم
هر کس که دلش آینه شد فاقد لکه
در قلب خودش کرده بنا، کعبه و مکه
گر خوب شناسی تو اگر خالق خود را
سالم برسانی به هدف، قایق خود را
.......