
چکیده
درگیریهای نظامی در خاورمیانه همواره از جمله عوامل کلیدی در شکلگیری نوسانات ژئوپلیتیکی و اقتصادی در سطح منطقهای و جهانی محسوب میشوند. جنگ غزه به عنوان یکی از کانونهای مزمن منازعه در خاورمیانه، در کنار پیامدهای انسانی و سیاسی، اثرات قابلتوجهی بر ساختارهای اقتصادی کشورهای همجوار دارد. این مقاله به بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم جنگ غزه بر بازار انرژی و زنجیره تأمین ایران میپردازد و نشان میدهد که چگونه نااطمینانی سیاسی ناشی از این بحران میتواند بر پویاییهای اقتصادی ایران اثرگذار باشد.
مقدمه
جنگها و بحرانهای منطقهای در خاورمیانه، بهویژه منازعه اسرائیل و فلسطین در نوار غزه، همواره موجب واکنشهای زنجیرهای در بازارهای انرژی، سیاستهای امنیتی و الگوهای تجاری کشورهای منطقه شدهاند. ایران، به عنوان کشوری با موقعیت ژئوپلیتیکی حساس، اقتصاد مبتنی بر نفت و گاز، و نقش فعال در سیاست منطقهای، بهطور مستقیم و غیرمستقیم از پیامدهای چنین بحرانهایی تأثیر میپذیرد.
هدف این مقاله، تحلیل و تبیین نحوهی تأثیرگذاری جنگ غزه بر بازار انرژی و زنجیره تأمین ایران است. این تحلیل از منظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی صورت گرفته و در قالبی تحلیلی به مخاطبان ارائه میشود.
بر اساس نظریههای اقتصاد سیاسی بینالملل، افزایش نااطمینانی ناشی از درگیریهای نظامی و بیثباتی سیاسی، به افزایش ریسک ژئوپلیتیکی منجر شده و این ریسک بهصورت مستقیم بر بازارهای مالی، انرژی و تجارت بینالملل اثرگذار است.
مطابق این نظریه، زنجیرههای تأمین به دلیل وابستگیهای متقابل، نسبت به تغییرات محیطی و بحرانهای سیاسی-امنیتی بسیار آسیبپذیرند. کوچکترین اختلال در یک حلقه میتواند باعث کندی یا توقف کل جریان تأمین شود. کشورهای تحریمشده یا با زیرساخت لجستیکی محدود، مانند ایران، بهویژه در این زمینه آسیبپذیرتر هستند.
این نظریه بیان میکند که رخدادهای سیاسی، جنگها و بحرانهای ژئوپلیتیکی، شوکهایی برونزا برای بازار انرژی ایجاد میکنند که ممکن است موجب افزایش قیمت، کاهش عرضه، یا تغییر مسیرهای تجاری شوند.
تأثیرات مستقیم جنگ غزه بر بازار انرژی ایران
با آغاز جنگ در غزه، شاخص ریسک ژئوپلیتیکی در خاورمیانه افزایش مییابد. در چنین شرایطی:
ایران بهعنوان یکی از صادرکنندگان اصلی نفت، در صورت افزایش قیمتها، در صورت دور زدن تحریمها یا با تخفیف به خریداران خاص، ممکن است از افزایش قیمتها بهرهمند شود.
در صورتی که بازیگران جهانی ایران را به حمایت از یکی از طرفهای درگیر متهم کنند، فشارهای دیپلماتیک و تحریمی تشدید میشود. این موضوع میتواند روند صادرات نفت و گاز ایران را دچار مشکل کند یا هزینههای معاملاتی را افزایش دهد.
تأثیرات غیرمستقیم بر زنجیره تأمین
بخشی از واردات ایران از طریق مرزهای غربی و بنادر منطقهای انجام میشود. بیثباتی در سوریه، لبنان یا عراق میتواند مسیرهای لجستیکی ایران را با اختلال مواجه کند. همچنین شرکتهای حملونقل خارجی ممکن است تمایلی به عبور از مناطق پرریسک نداشته باشند.
ایران در تأمین کالاهای حساس مانند تجهیزات صنعتی، قطعات الکترونیکی یا دارو، به کشورهایی نظیر امارات، ترکیه و چین متکی است. افزایش نااطمینانی منطقهای ممکن است بر روابط با این کشورها و رویههای گمرکی و ترانزیتی تأثیر بگذارد.
در فضای ناشی از جنگ، ریسکگریزی بانکها و نهادهای مالی بینالمللی افزایش مییابد. حتی کشورهایی که روابط تجاری با ایران دارند ممکن است برای کاهش ریسک، همکاریهای مالی و بانکی را محدود کنند.
در نهایت، جنگ غزه بهعنوان بحرانی سیاسی–امنیتی، میتواند از طریق مکانیسمهای مختلفی بر اقتصاد ایران اثرگذار باشد. از افزایش قیمت نفت گرفته تا اختلال در زنجیره تأمین، دامنه این تأثیرات ممکن است بسته به شدت و گسترش بحران، متفاوت باشد.
از منظر سیاستگذاری، اتخاذ رویکردی فعال و منعطف، تقویت دیپلماسی اقتصادی، تنوعبخشی به مبادی واردات و صادرات، و توسعه زیرساختهای لجستیکی داخلی، از جمله راهکارهایی است که میتواند تابآوری اقتصادی ایران را در برابر چنین بحرانهایی افزایش دهد.