ویرگول
ورودثبت نام
شایان پسران
شایان پسران
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

بررسی 5 کار تبلیغاتی، مثبت و منفی

تبلیغ اول: Dunkin'

شاید برند دانکن به پای استارباکس نرسد اما همیشه جذاب است. تفاوتی ندارد برنامه‌نویس باشید یا کارمند یا نویسنده و تحلیل‌گر، به هر حال قهوه و مشتقاتش بخشی از زندگی شماست. البته این نوشیدنی‌ یکجا مناسب نیست آن هم حین ورزش است. به هر حال قند مازادش مورد پسند ورزشکاران نیست. یکی از کارهای جالبی که این برند به منظور افزایش جذابیت و تقاضا انجام داد، چنین تبلیغی در مجله ESPN بود. رویکرد خلاقانه باعث شده تا از زاویه دیگر این علاقه ایجاد شود. داوری را می‌بینیم که در حال بررسی یک صحنه نفس‌گیر بازی است و می‌خواهد قضاوت کند امتیاز برای کدام تیم است. در این میان به نظر می‌رسد که یواشکی مشغول قهوه خوردن است.

جالب اینجاست که این دقایق برای طرفداران دو آتیشه بسیار طولانی سپری می‌شود. حال فرض کنید داور به خاطر مزه خوب دانکن بخواهد کمی بیشتر قضاوتش را طول دهد. سوژه این تبلیغ و ارتباطش با فوتبال آمریکایی نقطه قوت است. اما نقطه ضعف به نظر عدم استفاده از کپی است که حس خاصی نمی‌دهد. نقطه ضعف دیگر درک موقعیتی است که داور در آن قرار دارد. شاید برای جامعه آمریکایی ملموس باشد اما برای مخاطب عام در لحظه اولین برخورد چندان ملموس نیست.

تبلیغ دوم: کمپین دم خوک


خوک درونت را تغذیه کن! به ظاهر کمپین دلنشینی نیست. اما باور کنید دلنشین است. چقدر بشنویم که کالری اضافه مصرف نکن؟! باعث خوشحالیست که رستوران بیلی چاق‌ها یا خوش‌اشتهایان را درک می‌کند. کپی این آگهی هم جذاب است:

جایی که می‌توانی خوک درونت را تغذیه کنی

ای کاش در ایران بود ما هم سری می‌زدیم. نقطه قوت این تبلیغ، تاکید بر جایگاه‌یابی رستوران است که صریح می‌گوید برای کسانی است که ترسی از فست‌فود ناسالم ندارند که هیچ، اشتهای بالایی هم دارند. از نظر من ایرادی بر این طرح وارد نیست.

تبلیغ سوم: Meal Mart

یکی از زیبایی‌های کارهای تبلیغاتی، همراستایی کپی و طراحی است. برمان دار تا برویم (take us to go). به کجا؟ به سفر. به مقصدی که به کمک بسته‌های غذایی Meal Mart به نمایش درآمده. این بسته‌ها در 23 طعم مختلف دو دقیقه‌ای حاضر می‌شوند و نیازی به نگهداری در یخچال ندارند. بهترین گزینه برای سفر هستند. احتمالا مخاطب این محصول بزرگ‌سالانی است که روحیه ماجراجویانه دارند. طراحی جذاب است اما کمی حس شهربازی و دنیای کودکی می‌دهد. می‌بایست بررسی شود این موضوع تعمدی بوده یا خیر.

تبلیغ چهارم: برگرکینگ باز است!

هرچقدر هم برگرکینگ خوشمزه باشد، خوردنش در این وضعیت سخت است. البته به نظر می‌رسد با وجود پاندمی و بسته شدن رستوران‌های indoor، مشتریان راه دیگری نداشتند. خبر خوب این است که رستوران‌های برگرکینگ باز هستند و دوباره می‌توان درست و حسابی غذا خورد. تصویری که در بالا می‌بینید، یکی از تصاویر بوده که در بیلبوردها به نمایش درآمده. بعد از بیلبوردها، تصاویر در شبکه‌های اجتماعی نیز دیده شد. مزیت اصلی آن سادگی و شفافیت پیام بود. همدلی با مشتریان نیز در تصویر و کپی دیده می‌شد. شاید استفاده از مدل‌های after/before به عمق کار تبلیغاتی بیشتر کمک می‌کرد. اگرچه محصول نهایی ملموس و شفاف پیام را رسانده است.

تبلیغ پنجم: با شکم خالی رای نده!


حمایت از رای دادن سنت حسنه است. بعضی‌ها برای موج‌سواری و بعضی‌ها برای موثر بودن انتخابش می‌کنند. مکدونالدز سال 2016 کمپینی با هدف موج‌سواری به راه انداخت و از سیب‌زمینی‌های معروفش در این مسیر استفاده کرد. بدون مداخله و جبهه‌گیری دست به طراحی زد و احتمالا خیلی ساده صرفا در شلوغی انتخابات حضوری داشت. طراحی چنگی به دل نمی‌زند. می‌توانست خلاقانه‌تر باشد. کپی بهتر کار می‌کند و به مخاطب حس می‌دهد.

تبلیغاتبازاریابیبرندینگمارکتینگ
برای برندسازی بهتر کسب‌وکارها تلاش می‌کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید