گفت:« ما کانت رو میخونیم که موقعیت خودمون رو شناسایی کنیم، ولی دونستن این که در مشروطه چه اتفاقی افتاد به درک موقعیت ما خیلی بیشتر کمک میکنه.»
تاریخ معقولهی پیچیدهایه، وقتی هگلی ببینیمش موجودیه که مارو فرا گرفته و داره بازیمون میده، خارج از ما نیست یا درواقع ما خارج از اون نیستیم، خیلی خداگونه داره بازیمون میده که به هدف خودش برسه، هرج و مرج مطلق یا نظم کامل یا شایدم هر دو.
اما چیزی که راجع به تاریخ منو خیلی گیج میکنه ابعاد گستردشه، همه جا بودنشه و یا شایدم چندین و چند شکلی بودنش. کاری ندارم تاریخ شکل هگله یا فوکو فقط میدونم تاریخ معماری یه جوره، تاریخ هنر یه جوره و تاریخ زیستهامون یه جور دیگه. همپوشانی دارنها ولی نوع برخورد من لااقل باهاشون یک جور نیست. شاید راست میگفت، باید تاریخ مشروطه بدونیم که معماری کنیم، که نقاشی کنیم که اصلا تو این ملغمهی کرونا و برجام خفه نشیم و ادامه بدیم، که منطقی باشه نامجوی متقدم و متاخر، نمای رومی و کامپوزیت و آجرچینی پارامتریک شده به روش شوماخر توی سطح یک شهر. تاریخ معماری خیلی حق به جانب قصهی برندههاست ولی تاریخ مشروطه اینارو هم منطقی میکنه.
۲۲ شهریور ۴۰۰