ویرگول
ورودثبت نام
رضا
رضا
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

قضاوت با شما

باز امشب در خودم دیوانه ام +با خودم با دیگران بیگانه ام

گر چه آرامم ولی آتش به دل+از خود و وجدان خود هستم خجل

نکته ها امروز من درگیر کرد+روح من در کالبدم دستگیر کرد

گر مضارع رفت و آن ماضی بشد+هم شرف وجدان من قاضی بشد

از طلوع فجر و آغاز سحر+تا غروب و وقت دیدار قمر

ظاهرم آدم ولی انسان نبود+تیرگی در قلب و رخ رنگش کبود

میسپارم این قضاوت بر شما+از چه رو از اصل خود گشتم جدا

از سه مورد روز بر من تار گشت+لحظه ها سال و چو کوه بار گشت

شانه ام خم گشت و بشکسته کمر+آدمی انسان نما در هر نظر

اولین مورد زنی فرتوط بود+شغل او سخت و بد و کم سود بود

چونکه آن زال سوی من بگشوده دست+نفس من غالب و. چشم دل ببست

دومین مورد تماس با مام خود +آنکه درد من همه آلام خود

چون گلایه بر من از دیدار کرد +فکر من مشغول و دور از کار کرد

لیک من هم با نهیبی بی هوا +آن تماس قطع و شکستم بی نوا

سومین مورد به فرزند خودم +انتقادی سخت و در بند خودم

گفته هایش ناشنیده خط زدم +با زبانم روح او را لت زدم+

این همه امروز من را تیره کرد +آن سیه ابلیس بر من چیره کرد

کاش میشد روز من از سر شود +گفته هاو فعل من برتر شود

کاش میشد دست آن پیر میشدم+از شراب خوبی ام سیر میشدم

کاش میشد در جواب مادرم+بهترین لفظ و سخن من آورم

گر جگر گوشه زمن در خواست داشت+من فراهم نی کمی و کاست داشت

48 کارشناس و مدرس آتش نشانی و شاعر با تخلص شیدایی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید