آثار صادق هدایت را شاید شنیده و یا حتی خوانده باشید. در این پست قصد داریم یک معرفی جامع و کامل از کتاب های صادق هدایت داشته باشیم. ابتدا مختصری از صادق هدایت و زندگی او خواهیم گفت و پس از آن آثارش را معرفی می کنیم.
صادق هدایت
صادق هدایت یکی از چهره های اثرگذار داستان نویسی در ایران بود. هدایت در سال ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. از هدایت آثار زیادی بر جای مانده است که مشهورترین آن بوف کور است. عموما صادق هدایت را به عنوان یک نویسنده می شناسند اما او علاوه بر نویسندگی نقاشی هم می کرد. هدایت را باید از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران دانست. بسیاری از پژوهشگران، رمانِ بوف کور او را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. هرچند شهرت عام هدایت در نویسندگی است، امّا آثاری از نویسندگانی بزرگ مانندِ ژان پل سارتر و فرانتس کافکا و آنتون چخوف را نیز ترجمه کردهاست. هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد و چند روز بعد در قطعهٔ ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
هدایت در سالِ ۱۳۰۳ از مدرسه سن لویی فارغالتحصیل گشت و در همین سال بود که با تقی رضوی آشنا شد. در سال ۱۳۰۵ با اوّلین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشتهٔ ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان «مرگ» را در مجلهٔ ایرانشهر شمارهٔ ۱۱، که در آلمان منتشر میشد به چاپ رسانید و مقالهای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ لهویل دلیس، شماره ۷۹ نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و میخواست که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخهٔ کاملتری از کتاب «انسان و حیوان» و کتاب دیگری به نام فواید گیاهخواری با مقدمهٔ حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر در برلین آلمان به چاپ رساند.
در شرح حال صادق هدایت به قلم خودش آمده، من همان قدر از شرح حال خودم رَم میکنم که در مقابل تبلیغات آمریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی میخورد؟ اگر برای استخراج زایچهام است، این مطلب فقط باید طرف توجّه خودم باشد. گرچه از شما چه پنهان، بارها از منجّمین مشورت کردهام، اما پیشبینی آنها هیچ وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقهٔ خوانندگان است؛ باید اول مراجعه به آراء عمومی آنها کرد چون اگر خودم پیشدستی بکنم مثل این است که برای جزئیات احمقانهٔ زندگیم قدر و قیمتی قائل شده باشم. بعلاوه، خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی میکند از دریچهٔ چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و ازین جهت مراجعه به عقیدهٔ خود آنها مناسب تر خواهد بود مثلاً اندازهٔ اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر میداند و پینهدوز سر گذر هم بهتر میداند که کفش من از کدام طرف ساییده میشود. این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان میاندازد که یابوی پیری را در معرض فروش میگذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزئیاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل میکنند.
از این گذشته، شرح حال من هیچ نکتهٔ برجستهای در برندارد نه پیش آمد قابل توجهی در آن رخ داده نه عنوانی داشتهام نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بودهام بلکه بر عکس همیشه با عدم موفقیت روبهرو شدهام. در اداراتی که کار کردهام همیشه عضو مبهم و گمنامی بودهام و رؤسایم از من دل خونی داشتهاند بهطوریکه هر وقت استعفا دادهام با شادی هذیانآوری پذیرفته شدهاست. رویهمرفته موجود وازدهٔ بیمصرف قضاوت محیط دربارهٔ من میباشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.
کتاب های صادق هدایت
همانگونه که اشاره شد هدایت علاوه بر نوشته ها خودش، اقدام به ترجمه آثار متعددی نیز نموده که مجموعه این کتاب ها را تحت عنوان مجموعه آثار صادق هدایت می شناسیم. صادق هدایت کتاب ها و مقالات متعددی را نوشته و ترجمه های زیادی داشته است اما ۱۸ کتاب صادق هدایت که داستان های او را تشکیل می دهند که در این مقاله قصد معرفی آنها را داریم.
کتاب بوف کور
کتاب بوف کور بهترین رمان هدایت است. رمانی کوتاه و از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در سدهٔ ۲۰ میلادی. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تکگویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. تمامی رمان از زاویه دید اول شخص روایت میشود و از دو بخش نسبتاً جدا از هم ساخته شدهاست. این دو بخش گاه با استفاده از شباهت توصیفها و اشارهها به هم مربوط میشوند.
بخش نخست با این جملات مشهور آغاز میشود «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزواء میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی بهوسیله افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تأثیر اینگونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید».
در این بخش اول شخص - که ساکن خانهای در بیرون خندق در شهر ری است - به شرح یکی از این دردهای خورهوار میپردازد که برای خودش اتفاق افتاده. وی که حرفهٔ نقاشی روی قلمدان را اختیار کردهاست به طرز مرموزی همیشه نقشی یکسان بر روی قلمدان میکشد که عبارت است از دختری در لباس سیاه که شاخهای گل نیلوفر آبی به پیرمردی که به حالت جوکیان هند چمباتمه زده و زیر درخت سروی نشستهاست هدیه میدهد.
میان دختر و پیرمرد جوی آبی وجود دارد. ماجرا از اینجا آغاز میشود که روزی راوی از سوراخ رف پستوی خانهاش - که گویا اصلاً چنین سوراخی وجود نداشتهاست - منظرهای را که همواره نقاشی میکردهاست میبیند و مفتون نگاه دختر (اثیری) میشود و زندگیاش به طرز وحشتناکی دگرگون میگردد تا اینکه مغربهنگامی دختر را نشسته در کنار در خانهاش مییابد.
دختر چندهنگامی بعد در رختخواب راوی به طرز اسرارآمیزی جان میدهد. راوی طی قضیهای موفق میشود که چشمهای دختر را نقاشی و آن را لااقل برای خودش جاودانه کند. سپس دختر اثیری را قطعه قطعه کرده داخل چمدانی گذاشته و به گورستان میبرد. گورکنی که مغاک دختر را حفر میکند طی حفاری، گلدانی مییابد که بعداً به راوی به رسم یادگاری داده میشود. راوی پس از بازگشت به خانه در کمال ناباوری درمییابد که بر روی گلدان (گلدان راغه) یک جفت چشم درست مثل آن جفت چشمی که همان شب کشیدهبود، کشیده شدهاست. پس راوی تصمیم میگیرد برای مرتب کردن افکارش نقاشی خود و نقاشی گلدان را جلوی منقل تریاک روبروی خود بگذارد شراب بنوشد و تریاک بکشد. راوی بر اثر استعمال تریاک به حالت خلسه میرود و در عالم رؤیا به سدههای قبل بازمیگردد و خود را در محیطی جدید مییابد که علیرغم جدید بودن برایش کاملاً آشناست.
بخش دوم ماجرای راوی در این دنیای تازه (در چندین سده قبل) است. از اینجا به بعد راوی مشغول نوشتن و شرح ماجرا برای سایهاش میشود که شکل جغد است و با ولع هرچه تمام تر هرآنچه را راوی مینویسد میبلعد.
راوی در اینجا شخص جوان ولی بیمار و رنجوری است که زنش (که راوی او را به نام اصلی نمیخواند بلکه از وی تحت عنوان لکاته یاد میکند) از وی تمکین نمیکند و حاضر به همبستری با شوهرش نیست ولی دهها فاسق دارد. ویژگیهای ظاهری «لکاته» درست همانند ویژگیهای ظاهری «دختر اثیری» در بخش نخست رمان است. راوی همچنین به ماجرای آشنایی پدر و مادرش (که یک رقاصهٔ هندی بودهاست) اشاره میکند و اینکه از کودکی نزد عمهاش (مادر «لکاته») بزرگ شدهاست.
او در تمام طول بخش دوم رمان به تقابل خود و رجّالهها اشاره میکند و از ایشان ابراز تنفر میکند. وی معتقد است که دنیای بیرونی دنیای رجالههاست. رجّالهها از نظر او «هریک دهانی هستند با مشتی روده که از آن آویزان شدهاست و به آلت تناسلی شان ختم میشود و دائم دنبال پول و شهوت میدوند». پرستار راوی دایهٔ پیر اوست که دایهٔ «لکاته» هم بودهاست و به طرز احمقانهٔ خویش (از دید راوی) به تسکین آلام راوی میپردازد و برایش حکیم میآورد و فال گوش میایستد و معجونهای گونهگون به وی میخوراند.
در مقابل خانهٔ راوی پیرمرد مرموزی (پیرمرد خنزر پنزری) همواره بساط خود را پهن کردهاست. این پیرمرد از نظر راوی یکی از فاسقهای لکاته است و خود راوی اعتراف میکند که جای دندانهای پیرمرد را بر گونهٔ لکاته دیدهاست. به علاوه راوی معتقد است که پیرمرد با دیگران فرق دارد و میتوان گفت که یک نیمچه خدا محسوب میشود و بساطی که جلوی او پهن است چون بساط آفرینش است. سرانجام راوی تصمیم به قتل پدر سالار میگیرد. در هیئتی شبیه پیرمرد خنزرپنزری وارد اتاق لکاته میگردد و گِزلیک استخوانیای را که از پیرمرد خریداری کرده در چشم لکاته فرومی کند و او را میکشد. چون از اتاق بیرون میآید و به تصویر خود در آیینه مینگرد میبیند که موهایش سفید گشته و قیافهاش درست مانند پیرمرد خنزرپنزری شدهاست.
کتاب مسخ
هدایت در سال ۱۳۲۹ با همکاری حسن قائمیان کتاب مسخ کافکا را ترجمه کرد و در مجلهٔ سخن انتشار داد. داستان در مورد فروشنده جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که به یک مخلوق نفرتانگیز حشرهمانند تبدیل شده است. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد. لحن روشن و دقیق و رسمی نویسنده در این کتاب تضادی حیرت انگیز با موضوع کابوسوار داستان دارد.
سه ترجمه از مسخ موجود است. اولین ترجمه فارسی این اثر از روی ترجمه فرانسوی به قلم صادق هدایت منتشر شده است. ترجمه دیگری از فرزانه طاهری در سال ۱۳۶۸ توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد که از کتاب ترجمه شده به زبان انگلیسی بود. ترجمه دیگر از علی اصغر حداد و نشر ماهی از متن اصلی آلمانی صورت گرفته است.
کتاب دیوار
کتاب دیوار نوشته ژان پل سارتر است که توسط هدایت ترجمه شد. داستان، درباره سه زندانی است که یک شب در سلولی کنار هم قرار گرفته و قرار است فردا صبح اعدام شوند. سارتر هیچ گاه نمی گوید جنگ داخلی اسپانیا منصفانه بود یا خیر. هیچ گاه نمی گوید آیا این سه زندانی یعنی خوان، تام و پابلو را باید شخصیت هایی تحسین برانگیز در نظر بگیریم یا خائن؟ آن ها تنها چند انسان هستند با افکار و احساسات انسانی.
چند صفحه که از داستان می گذرد، یک پزشک به این سلول فرستاده می شود تا این شب آخر را در کنار آن ها بماند. به زندانی ها گفته می شود که این پزشک به منظور آرام کردن آن ها کنارشان می ماند. اما در حقیقت وظیفه او این است که بررسی واکنش های روانی افرادی بپردازد که در شرف اعدام هستند. در طول شب پابلو، قهرمان اصلی داستان، متوجه می شود که توجه به خشونت دامن گیری که در اثر این مرگ قریب الوقوع به سراغ او می آید، باعث بروز تغییراتی در او و دو زندانی دیگر شده است. تغییراتی که نمی توان با پزشک در میان گذاشت.
کتاب گروه محکومین
کتاب گروه محکومین نام یک اثر ادبی است که توسط فرانتس کافکا، نویسندهٔ اهل آلمان نوشته شده و صادق هدایت آن را ترجمه کرده است. کافکا در این اثر سرگذشت محکوم بودن انسانها را به طور شگفت آوری در قالب قصه گفته است. سرزمینی كه نماد جهان است.
انسان با همه ی کوشش هایی كه در مسیر زندگیاش می نمایند سرانجام چاره و فراری از مرگ نداشته است. محكومین این سرزمین آدمها می باشند كه در آخر می بایست بر بستر مرگ خوابیده و بدون آن كه دانسته باشند جرمشان چه چیزی است تن به مرگ دهند. محكومیت این جا هیچ وقت از نوع مرگ خود خبر نداشته و فقط در آخرین لحظات زندگیشان به جرم خود و بر مرگ خود واقف می گردند.
کتاب زند وهومن یسن و کارنامه اردشیر بابکان
کتاب زند وهومن یسن و کارنامه اردشیر بابکان یا تقسیر بهمن یسن از متنهایی است که در آن از روی مکاشفه حوادث جهان پیشگویی شدهاست. همان طور که در متن کتاب تصریح شده، مطالب کتاب از ترجمه و تفسیر (زند)، ستودگر (سودگر) نسک و وَهمن (بهمن) یسن گرفته شدهاست.
در آغاز کتاب بنابر روایت ستودگر نسک که در کتاب نهم دینکرد نیز آمدهاست چنین ذکر شده که اورمزد چهار دورهٔ جهان را که نماد هر کدام یکی از فلزات است در رؤیا به زرتشت نشان داد: زرین، سیمین، فولادین، و دورهٔ آمیختگی آهن (بافلزات دیگر). دورهٔ اول مصادف با دوران پادشاهی گشتاسب و ظهور زرتشت و دورهٔ دوم مصادف با پادشاهی اردشیر بابکان (بهمن اردشیر) و دورهٔ سوم مصادف با پادشاهی خسرو انوشیروان است. دوران چهارم دورهٔ حکومت دیوان ژولیده موی خشم نژاد است که مصادف با پایان هزارهٔ زرتشت به شمار آمدهاست.
کتاب سگ ولگرد
کتاب سگ ولگرد آخرین مجموعهداستان صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۲۱ توسط انتشارات بازرگانی نجات در ۱۳۴ صفحه در تهران منتشر شد.
این کتاب شامل هشت داستان کوتاه است که بیشتر آنها پیش از ۱۳۲۰ خورشیدی نوشته شده بودهاند. «سگ ولگرد» «دنژوان کرج» «بنبست» «کاتیا» «تخت ابونصر» «تجلی» «تاریکخانه» «میهنپرست» نام داستان های این کتاب هستند.
فواید گیاهخواری
هدایت خود گیاه خوار بود و در ۲۵ سالگی کتاب فواید گیاهخواری را نوشت. این کتاب در خصوص لزوم تغییر موضع انسان در قبال آزار و کشتار حیوانات در جهت نیل به گیاهخواری نوشته شده است.
فواید گیاهخواری با حدیثی از امیرالمومنین آغاز میشود: شکمهای خودتان را مقبره حیوانات نسازید.
کتاب ترانه های خیام
کتاب ترانههای خیام کتابی تحقیقی-ادبی از صادق هدایت است. مشتمل است بر یک مقدمه و دو مقاله به انضمام ۱۴۳ رباعی. هدایت به خیام علاقه داشت و بر اساس همین علاقه اقدام به انجام پژوهشی در خصوص درستی رباعیات خیام نمود. با توجه به سبک خاص رباعی عای خیام، بسیاری از شعرا گفته های خود را به خیام نسبت می دادند تا مورد انتقاد قرار نگیرند. به عبارت دیگر با مسئولیت شعر خود را بر گردن خیام بیندازند. بر همین اساس تعداد شعرهای نسبت داده شده به خیام بسیار زیاد است.
رباعی های انتخاب شده و ارائه شده در این کتاب رباعی هایی هستند که از دیدگاه صادق هدایت در صحت انتساب آنها به خیام تردیدی نیست.
کتاب وغ وغ ساهاب
کتاب وغ وغ ساهاب کتابی است به طنز نوشتهٔ صادق هدایت و مسعود فرزاد که اوضاع اجتماعی، سیاسی، و ادبی زمان نوشته شدنش را به تصویر میکشد. وغوغ ساهاب به صورت مجموعهای از «قضیه»ها نوشته شدهاست که هر قضیه به موضوع خاصی میپردازد. بعضی از این قضیهها به قلم صادق هدایت و برخی به قلم مسعود فرزاد است.
این «قضیه»ها متنوّع است و از مسخرهکردن ادبای کهنهپرست و پولپرستی یهودیان گرفته تا عقاید فروید و سینماهای خیابان لالهزار را شامل میشود. کتاب سرشار از غلطهای عمدی املایی است و مثلاً در مواردی «قضیه» را به شکل «غزیه» و «مثلا» را به شکل «مثلن» مینویسد.
کتاب مازیار
کتاب مازیار نام جستار تاریخی و یک نمایشنامه با همکاری مجتبی مینوی است. مازیار نمایشنامهای تاریخی در سه پرده، نوشتهٔ صادق هدایت است که برپایهٔ قیام مازیار علیه خلافت عباسی نوشته شده است. این نمایشنامه در ۱۳۱۲ خورشیدی (۱۹۳۳ میلادی) همراه با مقدمهای طولانی از مجتبی مینوی، در تهران منتشر شده است. مازیار از کارهای ناسیونالیستی و رمانتیک هدایت دانسته شده است.
نمایشنامهٔ مازیار پس از شکست ایران از سپاه عرب، و در زمان سلطهٔ خلفای عباسی بر ایران رخ میدهد. در این زمان هنوز در طبرستان مقاومتهایی علیهٔ سلطهٔ عربها وجود دارد. مازیار پسر ونداد هرمزد در این نمایشنامه سر آن دارد، تا با کمک افشین، معتصم عباسی را در شب آفرینگان به قتل برساند. حسن پسر حسین با شراب نوشاندن به مازیار و مست کردنش، از او دربارهٔ سوءقصد به جان خلیفه اعتراف میگیرد و بعد او را به سمت زندان پایتخت روانه میکند. در زندان، کیانوش یار نزدیک مازیار میلهها را طوری برای او میبرد که او در شب قبل از مجازاتش امکان فرار پیدا کند. اما قبل از آن مازیار با شهرناز دختر نیمهدیوانهای که او را دوست دارد ملاقات میکند و شهرناز که به خاطر جلوگیری از افتادن به دست عربها قبل از ملاقات با مازیار زهر خورده است در آغوش مازیار میمیرد و مازیار که پس از شهرناز امیدی به ادامهٔ زندگی ندارد از فرار صرفنظر میکند
کتاب نیرنگستان
نیرنگستان نام نسکی از صادق هدایت است. هدایت نام این هنگ را از نسکی به همین نام که در دوره ساسانی نگاشته شده گرفتهاست. نیرنگستان در اینجا به معنی فرهنگستان است. نیرنگستان هدایت یک فرهنگ نامه فلکلر است.
این کتاب چون فرهنگی کامل در چندین فصل طبقهبندی شده است: آداب و تشریفات زناشویی؛ تاریخچه؛ زن آبستن؛ اعتقادات و تشریفات گوناگون؛ آداب ناخوشیها؛ برای برآمدن حاجت ها، خواب، مرگ، تفأل ناشی از اعضای بدن، تفأل، نفوس، مروا، مرغوا، ساعات، وقت، روز، احکام عمومی، دستورها و احکام عملی، چند اصطلاح و مثل، چیزها و خاصیت آن، گیاهها و دانه ها، خزندگان و گزندگان، پرندگان و ماکیان، داو ودد، بعضی از جشنهای باستان، جاها و چیزهای معروف، افسانههای عامیانه، گوناگون.
کتاب علویه خانم
کتاب علویه خانم و ولنگاری داستان زنی است که به زیارت می رود. در خلال این سفر علاوه بر ماجراهایی که برای وی پیش میآید، بازگشتهایی به گذشته وی نیز صورت میگیرد.
کتاب زنده بگور
کتاب زنده بگور شامل ۸ داستان کوتاه است. نام کتاب از نخستین داستان این مجموعه، (زنده به گور)که جوانی در آشفتگیهای فکری و روحی خود به سر میبرد و آرزوی مرگ دارد، گرفته شده است.
کتاب حاجی آقا
کتاب حاجی آقا داستان بلندی از صادق هدایت است که در ۱۳۲۴ خورشیدی توسط انتشارات مجلهٔ سخن در تهران منتشر شد. این داستان در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و محوریت آن بر شخصی به نام حاجی آقا، یکی از بازاریان تهران است.
حاجی آقا فردی خسیس و پیر است که ثروت زیادی دارد و داری نفوذ بسیار در حکومت است. او از این نفوذ برای کسب درآمد بیشتر استفاده می کند. حاجی آقا زنان و فرزندان زیادی دارد. در حال حاضر کتاب حاجی آقا نایاب ترین کتاب هدایت در بازار است.
کتاب پروین دختر ساسان
کتاب پروین دختر ساسان نمایشنامهای در سه پرده از صادق هدایت است. مکان و زمان وقوع آن در ری و سدهٔ اول قمری است در پردهٔ اول اعراب تقریباً تمامی شهرهای ایران را تسخیر کرده و به پشت دروازههای ری رسیدهاند. پایان پردهٔ اول به شکل یک ملودرام است و دو عاشق پروین و پرویز را در کنار یکدیگر نشان می دهد.
در پردهٔ دوم پدر پروین دچار بیماری مهلکی است که علت آن معلوم نیست و پس از آنکه چهار سرباز وارد خانه میشوند و نوکر را میکشند و پروین را با خود میبرند، جان میسپرد. در پرده سوم فرمانده لشکر اعراب به پروین اطلاع میدهد که نامزدش در جنگ کشته شدهاست.
کتاب سایه روشن
کتاب سایه روشن نام مجموعه داستان کوتاهی از صادق هدایت است که در سال ۱۳۱۲ برای اولین بار به چاپ رسید.
این مجموعه داستان شامل هفت داستان کوتاه به نامهای س.گ.ل.ل، زنی که مردش را گم کرد، عروسک پشت پرده، آفرینگان، شبهای ورامین، آخرین لبخند، پدران آدم است.
کتاب سه قطره خون
کتاب سه قطره خون مجموعه داستانی است که صادق هدایت آن را در سال ۱۳۱۱ چاپ نمود و شامل یازده داستان کوتاه است.
داستان های کتاب شامل «سه قطره خون» « گرداب» «داشآکل» «آینهٔ شکسته» «طلب آمرزش» «لاله» «صورتکها» «چنگال» «مردی که نفسش را کشت» «محلل» «گجسته دژ» است.
کتاب نوشته های پراکنده صادق هدایت
کتاب نوشتههای پراکنده صادق هدایت عنوان آثار پراکندهٔ صادق هدایت است. این مجموعه را حسن قائمیان گرد آورد. غالب این نوشتهها از لحاظ حجم به گونهای نبود که بتوان آن را به صورت کتابی جداگانه منتشر کرد؛ ناگزیر آن را در یکی از مجلهها یا نشریههای مناسب درج مینمود. همین نوشتههاست که قسمت بزرگی از متن این کتاب را تشکیل میدهد.
قائمیان در سه بخش بخشی از آثار هدایت را دستهبندی کرده است. «داستانها» که شامل هفده داستان و ترجمهی عامیانه است، «مقالهها و قطعات و جزوههای گوناگون» او که در مطبوعات چاپ شدهاند و «آنچه صادق هدایت به فرانسه نوشته است» که حاوی دو داستان و یک مقاله است.
منبع: https://goo.gl/KRCoiU