باید بنویسیم تا تنفس کنیم! شاید بگید چرا نوشتن؟ خب دستکم از دو منظر میتونم به این قضیه نگاه کنم. اول ترجیح میدم مورد دوم رو بگم که احتمالن میتونید حدس بزنید.
دو. پویش پیک زمین
اگر همینطور به نوشتن ادامه بدیم، و این هشتگ رو بزنیم، میتونیم درخت بیشتری بکاریم و مشارکتمون توی این پویش اجتماعی و زیستمحیطی قشنگ بانک ایرانزمین بالاتر بره و هوای تمیز بیشتری به جامعه و زمینمون هدیه بدیم. هوایی با کیفیت تنفس! پس، برای تنفس، بنویس.
یک. نوشتن مثل هواست!
برای ماهایی که با قلم یا کتاب مانوسیم (نگم خوره، چون شاید هنوز به اون مرحله نزدیک هم نشدم)، نوشتن یه چیزی مثل نفس کشیدن میمونه. یه چیزی مثل هوا. ننویسیم، میمیریم!
البته ناگفته نماند، به نظر من همهی آدمها چنین ویژگیای دارند. یعنی یه نیازی در حد نیاز به هوا، که نیاز به خواندن و نوشتنه. قسم به قلم. حتمن اگر من کارهای میشدم، توی وزارت آموزش و پرورش، انشاء و نوشتن رو جدیتر میگرفتم. حتی اگر کارهایتر میشدم، توی "هرم مازلو" دست میبردم و کف هرم کنار هوا، نیاز به خواندن و نوشتن رو اضافه میکردم تا همه از ترس جونشون شروع کنند به خواندن و نوشتن. بنویسید تا زنده بمانید. تا زندگی کنید. تا زندگی بسازید.
حق