- چقدر آدمها در قدم برداشتن برای رویاهایشان باهم فرق دارند. به گمانم اصلیترین تفاوت آدمها همین است. دبستان که بودم تمام فکر و رویایم فضا و اکتشافاتش بود. هرچه دربارهاش بود. میخواندم، دنبال میکردم، Lego میساختم. یکجا دیدم سخت است، کلن رهایش کردم. در همان کودکی، ۱۲،۱۳ سالگی.
- چندوقت پیش یک کافه رفتیم، در آثپ. تابلوی محشری آویزان بود، نقاشی-عکسی از Jeremy Geddes. یک فضانورد عجیب، در حال اوجگرفتن، اما چیزی مانند طناب او را مهار کرده. (طناب) هنوز کاملن کشیدهنشده ولی در چند فریم بعد احتمالن جلوی رفتنش را میگیرد. تمام آنروز منگ بودم. از آنروز هرروز عکس را میبینم.
- این روزها که کارهای Elon Musk را دنبال میکنم، ناگزیر مقایسه میکنم، عزمهای آدمها را. دنبال چه میگردیم؟ چهکار میخواهیم کنیم؟ به همین راحتی آدم قید رویا را میزند؟ البته هنوز آنقدر احمق نشدهام که بگویم چرا Elon Musk نیستم، اما خیلی ساده هم نمیتوانم عبور کنم.
- رویاها تک و توک به وجود میآیند. باید حواسمان را جمع کنیم که از دست ندهیمشان، چون آنوقت میمانیم بیرویا، و یک زندگی در پیش.