همونقدر که نمیشه گفت تبلیغات یه کار ادبی و هنریه، نمیشه سهم هنر و ادبیات رو در اون نادیده گرفت؛ مخصوصاً ظرفیتها و تفاوتهای «ادبیات» و «زبان» و اصول اولیهشون رو! که همه میدونیم از هم جداست! و در تبلیغات برای فارسیزبانها اهمیت ویژهای داره!
بهنظرم وقتی داریم از ظرفیتهای زبان یا ادبیات برای تبلیغات استفاده میکنیم میشه یهکم هوشمندانهتر عمل کنیم!
مثلاً اگر یه عبارت از فرهنگ عامه مثل «دستبهنقد» رو برای پرداخت قسطی استفاده کنیم بسیار جذابتره تا اینکه بهزور یه مفهوم دمدستی رو بچپونیم توی وزن عروضی و بدون قافیه، فقط با یه آهنگ روبهافول و فکر کنیم شعر گفتیم و کار ادبی کردیم!
ارادت
شیدا در راه