#شیدا_حسین_زاده
هیچوقت سعی نکردم آموزههای نوشتن و اخیراً نوشتن محتوای سایت رو مستقیم روی متنم پیاده کنم؛ مثل اینکه یه پازل از پیش تعیینشده رو با دقت بچینم و بعد یه دست به کمر، یه دست به چونه بایستم تماشاش کنم.
هر آموزهای رو با دقت میخونم، اگر بتونم با کسی در میون میذارم یا برای خودم یادداشت میکنم و کنار میذارم. این موضوع و خود متنه که به من میگه «چون باید رفت». از خودم خُرده نمیگیرم اگر جایی نتونستم همۀ اون آموزهها رو پیاده کنم؛ چون هر متنی اقتضا و ظرفیت خودش رو داره و اون آموزهها به تناسب متن به کار میان.
دیدم که نوشتن دو تا مطلب با موضوع خیلی نزدیک به هم توی یه حوزۀ مشترک، چقدر با هم فرق میکنه و پیریختن ساختار جدیدی رو میطلبه. بارها عنوانها و دستهبندیها یا بولتپوینتها رو تغییر میدم تا مطلب با موضوع، سبک نگارش و ساختارش هماهنگ بشه. و البته ذهنم اونقدر ویرایشگره که در نهایت همیشه فکر میکنم بسته به وقت و اختیاراتم هرچقدر متن رو ویرایش کنم باز هم جا داره.
و دیدم که این تأمل در کارهای ثابت و کارهای پروژهای و عجلهای چقدر متفاوته. چقدر خوب میشد که به همۀ سایتهایی که نوشتههامون توشون پخش میشن دسترسی داشتیم و هر چند وقت یک بار برمیگشتیم به نوشتههامون نگاه میکردیم و باز اگر جا داشت میکوبیدیم از نو میساختیم. :-)
#نویسنده_محتوا