Sheyda Hosseinzadeh
Sheyda Hosseinzadeh
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

در انتهای شب


زمانی قصه‌ها با این جمله تموم می‌شدن: «با هم ازدواج کردند و سال‌های سال با خوبی و خوشی کنار هم زندگی کردند»، همهٔ فیلم‌ها و سریال‌ها با عروسی تموم می‌شد و غایت و ایدئال یک زندگی سالم ازدواج و بچه‌دارشدن بود و هر که در این حلقه نبود نصفه‌نیمه و ناقص بود انگار....


در انتهای شب
در انتهای شب


حالا اون‌قدر شکل‌های دیگه‌ای از زندگی هست و دیدیم که این تصویر آرمانی تشکیل خونواده جواب نمی‌ده، تقریباً مطمئنیم که هیچ ازدواجی قرار نیست با سال‌ها خوبی و خوشی ادامه پیدا کنه... که حتی ادامه پیداکردنش به این بستگی داره که چقدر قدرت تحلیل و حل‌کردن ناخوشی‌ها رو داریم....

حالا فیلم‌ها و سریال‌ها دارن داستان‌هایی رو روایت می‌کنن که ما زندگی کردیم و نتونستیم به هیچ‌کس بفهمونیم بابا! هرچقدر هم که از بیرون قشنگ به‌نظر بیاد از داخل ویرانه، خانه از پای‌بستی ویرانه که دیگه حرف تقصیر و خوبی و بدی آدما نیست...

که ما قربانی سیستمی هستیم که نهاد برتر رو خانواده می‌دونه اما هیچ آموزشی برای شروعش، حفظش و فهمیدنش به ما نمی‌ده.

الان دیگه باید گفت اون‌ها طلاق گرفتن و سال‌های سال در کنار تمام خوشی‌هایی که داشتن رنج کشیدن و تاوان اشتباهی به اسم ازدواج بدون شناخت و آگاهی رو دادن؛ چون راه دیگه‌ای جز ازدواج برای با‌هم‌بودن نداشتن.....


پارسا پیروزفردر انتهای شبهدی زین العابدینطلاقشبکه نمایش خانگی
کارشناس ارشد محتوای فارسی مترجم ترکی استانبولی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید