مطابق فرمایش حضرات معصومین علیهم السلام، شیعیان آن بزرگواران دارای ویژگی هایی هستند که بنده با خواندن آن ها به خودم اجازه نمی دهم که به راحتی خودم را شیعه بنامم. چرا که شیعه نام سنگینی است و نمی توان به هر کسی که از راه رسید این نام بزرگ را اطلاق کرد.
برخی از این ویژگی ها ظاهری هستند مانند این که شیعیان انگشتر در دست راست خود دارند و بسم الله الرحمن الرحیم را بلند می گویند (به هنگام نماز، به هنگام آغاز خوراک و...).
برخی از این ویژگی های نیز باطنی است. نوکر عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیه می خواست دنبال مُسْلِم بن عَوْسَجَة اَسَدی را بگیرد. به مسجد کوفه رفت تا وی را پیدا کند. (مسجد کوفه پس از توسعه نزدیک به 100 هزار نفر جمعیت می گرفت به خاطر آن که محل فراخوانی سربازان نیز بود). کلی در مسجد ماند و نگاه به افراد متعددی کرد تا آن که شخصی را دید که نمازش طولانی بود و بالاخص در قنوت زیاد توقف کرده بود. نوکر عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیه با خود گفت هولا شیعه یکثرون صلاه این شخص حتما شیعه است که این قدر نماز می خواند.
پسر دایی معاویه ملعون به سپاه آقا امیرالمومنین پیوست. معاویه به وی گفت که تو اگر پسر دایی من هستی چرا در زمره یاران علی قرار گرفتی؟
او پاسخ داد: وقتی به سپاه علی علیه السلام نگاه می کنم انسان های درست حسابی اهل نماز و روزه و پایداری و استقامت از مهاجران و انصار می بینیم. اما وقتی سپاه تو را نگاه می کنم انسان هایی ناپاک زاده و فلان فلان شده را می بینیم.
مطابق نظر پزشکان، کسی که میل به غذا خوردن نداشته باشد دچار بیماری است. حال ممکن است کسی میل به غذا خوردن داشته باشد اما به جهت رژیم غذایی و... جلو خود را بگیرد اما این که کسی کلا میل به غذا خوردن نداشته باشد نشانه بیماری اوست.
به همین شکل کسی که میل به عبادت خدا نداشته باشد نشانه بیماری روحی و قلبی اوست. بله بعضا پیش می آید که برخی دغدغه ها فرصت انجام اعمال عبادی زیاد را از آدم می گیرد اما اگر کسی به طور کل حال عبادت نداشته باشد دچار بیماری است واقعا.
شیعه کسی است که همواره حال عبادت کردن دارد. شیعه کسی است که شوق دارد عبادت خدا را به جای آورد.
در تاریخ نقل شده است که آقا امیرالمومنین هر گاه که به فرماندهان لشگر خود نامه می نوشت، بخشی از نامه را به قول امروزی هایلایت (برجسته) می کرد و آن شخص در پاسخ نامه می بایست اول آن بخش هایلایت شده (برجسته شده) را پاسخ می داد و آن بخش دستور امیرالمومنین مبنی بر این بود که مخاطب نامه (فرمانده لشگر ایشان) هیچ گاه نباید شروع کننده جنگ باشد!
حتی در جنگ جمل که عایشه و طلحه و زبیر و یاران آن ها بسیاری جنایت کردند، حضرت از لشگریان خود خواست که هیچ گاه شروع کننده جنگ نباشند!
وقتی که در جنگ جمل به بصره رسیدند، آقا دستور دادند که یک جوانی برود (جلو سپاه مقابل) و قرآن بخواند تا آن که آن ها تیر بزنند و آن جوان به شهادت برسد!!
همان طور که می دانید خون انسان ها در اسلام بسیار ارزشمند است و بسیاری از احکام اسلام مانند نماز و... وقتی کار به مسئله جان انسان می رسد تغییر می کنند! تصور کنید که چه قدر شروع کننده جنگ نبودن برای حضرت امیرالمومنین مهم است که حاضر است جان یک جوان را فدا کند تا حجت را بر همه تمام کرده باشد.
اگر شیعه ای میان دو گزینه مظلوم بودن و ظالم بودن مخیر شود و حتما می بایست یکی را انتخاب کند؛ شیعه علی، مظلوم بودن را انتخاب می کند. چرا که ظلم کردن در مرام یک شیعه نیست.
ابن ابی الحدید از علما اهل سقیفه (که ارادت ویژه به امیرالمومنین داشت) می گوید که شیعیان اخلاق را از امیرالمومنین به ارث بردند. بدین جهت شیعیان نرم خو اند. (تاریخ ثابت می کند که همواره گروهی از اهل سقیفه به شیعیان ظلم کردند. اصولا شیعیان به کسی ظلم نکردند و نمی کنند و نخواهند کرد)
از دیگر علامات شیعه، محبت اوست. شیعیان به عبارت آل لِالله و عاد لِالله اعتقاد دارند. شیعیان به خاطر خدا و اهل بیت محبت می کنند. شیعیان با یاران و دوستان اهل بیت مهربان هستند.
از دیگر علامت شیعه، امانت داری اوست. آقا امام صادق علیه السلام می فرماید من دوست دارم شیعه من به قدری امانت دار باشد که دیگران بگویند او به خاطر پیروی از مذهب جعفری است که امانت دار است. (مذهب جعفری نام دیگر تشیع است)
جهت مطالعه بیشتر شما برادران و خواهران شیعه و سُنی، پیشنهاد می کنم متون فهرست حقانیت شیعه اینجانب را مطالعه نمایید.