اهل سنت معتقد هستند که خروج بر هر حاکمی حرام است. آن ها با این دیدگاه جنایات افراد زیادی را از جمله ابوبکر را توجیه می کنند.
از علما متاخر اهل سنت، شخصی به نام محمد العثیمین شرحی بر کتاب العقیده التدمریه از ابن تیمیه نوشته است به نام شرح العقیده التدمریه.
در صفحه 466 از این کتاب، نویسنده که از کله گنده ها این جماعت است چنین می گوید:
پرسش: آیا اطاعت از ولی امر گناهکار واحب است؟
پاسخ: اطاعت از ولی امر گناهکار واجب است تا زمانی که او کافر نباشد، آن هم کفر علنی و آشکار
اگر ولی امر شرب خمر می کرد، زنا کار بود، هم جنس باز بود، به ناحق کسی را کشته بود پس قطعا اطاعت از او واجب است حتی اگر او تو را بزند.
در کتاب صحیح بخاری (که اهل سنت معتقد هستند هیچ عیب و ایرادی در آن نیست و تمامی آن چه در این کتاب گفته شده درست است)
در بخش باب الفتن احادیث 7053 و 7054 چنین آمده است:
به نقل از پیغمبر اهل سنت: هر کس چیزی از حاکم دید (که ناپسند بود) پس باید صبر کند. پس قطعا او اگر به اندازه وجبی از حاکم دور شود پس به مرگ جاهلیت خواهد مرد.
به نقل از پیغمبر اهل سنت: هر کس چیزی از حاکم دید که ناپسند بود پس باید صبر کند، پس قطعا او اگر به اندازه وجبی از جاکم دور شود، به مرگ جاهلیت خواهد مرد.
در کتاب مسند احمد حنبل از احمد بن حنبل پیشوا اهل سنت حنبلی در صفحه 406
چنین آمده است:
به نقل از پیغمبر اهل سنت: اگر کسی از جماعت خارج شود (از جماهت پیرو حاکم یا از پیروی از حاکم) حتی به اندازه یک وجب، پس ریسمان اسلام از گردن او جدا شده است مگر این که برگردد.
پرسش از پیغمبر اهل سنت: ای رسول خدا حتی اگر او (فرد جدا شونده) نماز بخواند و روزه بگیرد؟
پاسخ پیغمبر اهل سنت: حتی اگر روزه بگیرد و نماز بخواند و به گمان اش مسلمان باشد
در این سه منبع معتبر از نگاه اهل سنت، دیدید که اهل سنت کسی را از که از پیروی از حاکم خروج کند، کافر می دانند!!
حال به بررسی داستان و اتفاقی در دوران حکومت خلیفه اول اهل سنت می پردازیم:
مالک بن نویره بزرگ قبلیه خویش بود و در زمان پیغمبر مسئول جمع آوری صدقات (همچون زکات) از قبیله خویش بود.
بعد از جریان غصب خلافت در سقیفه، او حاضر نشد که زکات خودش و قوم اش را به ابوبکر بپردازد چرا که در روز مبارک غدیر خم عهد بسته بود با پیغمبر و امیرالمومنین که از امیرالمومنین پیروی کند و بیعت کسی دیگری را نپذیرد.
در کتاب تفسیر ابن کثیر با سند صحیح جلد دوم صفحه 486
عمر بن خطاب: دوست داشتم چند چیز را از پیغمبر می پرسیدم:
1- خلیفه بعدی کیست؟
2- اگر کسی زکات را قبول داشته باشد (ولی به ما که حاکم هستیم ندهد) آیا کشتن آن ها جایز است؟
مالک بن نویره نیز مطابق این حرف عمر بن خطاب منکر وجود زکات در اسلام نشد بلکه از پرداخت آن به ابوبکر خودداری کرد چرا که عهد بسته بود با پیغمبر و امیرالمومنین که از امیرالمومنین اطاعت امر کند.
در کتاب الاصابه فی تمیز الصحابه از ابن حجر عسقلانی از علما بزرگ اهل سنت:
در جلد پنچم صفحه 560 و 561 چنین آمده است:
مالک بن نویره از سوی پیغمبر مسئول جمع آوری صدقات از قوم خویش بود. بعد از شهادت پیغمبر، او (همچنان) زکات را از قوم اش می گرفت و میان قوم خویش تقسیم می کرد (یعنی به ابوبکر نمی داد)
شخصی به نام ابو قتاده شهادت داد که آن ها اذان می گفتند و نماز می خواندند. پس خالد بن ولید (از سوی ابوبکر) مامور این قضیه شد. آن ها دستگیر کرد و دستور به کشتن آن ها داد. (در همان روز) وی به همسر مالک بن نویره تجاوز کرد.
سپس خالد بن ولید دستور داد که سر ها زیر دیگ قرار دهند (و با آن غذا تهیه کنند)
خالد بن ولید چشم ناپاک اش به همسر مالک بن نویره افتاد و همسر مالک نیز زنی زیبا روی بود
مالک بن نویره (کمی قبل از شهادت اش) به همسرش گفت: تو باعث کشته شدن من شدی (یعنی خالد به طمع تو من را کشت)
می بینید که اهل سنت چگونه به عدالت صحابه اعتقاد دارند حتی اگر آن ها مرتکب بدترین کار ها نظیر قتل و بی ناموسی و... شده باشند. شاید باور نکنید اما اهل سنت اعتقاد دارند که همین خالد بن ولید بهشتی است چون صحابه است (یعنی صرفا پیغمبر را دیده)
سوال ما این است که اگر همین خالد بن ولید این بلا کشتن را بر سر پدر یکی از اهل سنت می آورد و بلا تجاوز را بر سر مادر یکی از اهل سنت می آورد، باز با این حال از وی دفاع می کردند؟
باز با این حال معتقد بودند که وی بهشتی است؟
اگر کسی بگوید که خداوند امثال خالد بن ولید (و کسی که به او دستور داده مثل ابوبکر) را به بهشت می برد، عدالت خدا را زیر سوال برده. به عنوان یک بچه شیعه، خدای اهل سنت را که هر کس و ناکسی را به بهشت راه می دهد را قبول ندارم. من بچه شیعه نمی توانم بپذریرم که خداوند ظالم باشد و اهل ظلم را به بهشت ببرد.
نکته دیگری که باید عرض کنم این است که پیغمبر فرمود (قریب به مضمون):
هر کس به ظلم گروهی راضی باشد (ظلم آن ها را حق بداند) از خود آنان است و در ظلم آن ها شریک است
حال سوال این است که اسلام پیغمبر، کجا چنین ظلم هایی را تایید کرده است؟
آیا اهل سنت دوست دارند روز قیامت که کارنامه خویش را دیده اند، یک کُپی از گناهان خالد بن ولید و ابوبکر و... را در کارنامه آنان ثبت کنند؟
نکته: بابت تجاوز خالد بن ولید به همسر مالک بن نویره، باید بگویم که این کتاب نوشته است ازدواج. اما کتاب های دیگری نیز هستند که این ماجرا نقل کرده اند و به جا ازدواج نوشته اند تجاوز.
دلیل این که چرا ابن حجر عسقلانی تجاوز را سانسور کرده این است که چون مانند سایر اهل سنت معتقد است که همه صحابه به بهشت می روند، خواسته وجدان خویش را آرام نگه دارد. اما نکته این جاست که اولا سایر کتاب های نوشته شده که این ماجرا را نقل کرده اند گفته اند تجاوز. دوم این که مطابق قانون اسلام اگر زنی از همسرش جدا شود یا همسرش بمیرد، تا حدود 3 ماه حق ازدواج ندارد. بنابراین این امر خالد بن ولید قطعا تجاوز بوده و هیچ کس نمی تواند آن را توجیح کند. بماند که خودش مالک بن نویره را کشت. موضوع این است که او همان طوری که ابن حجر عسقلانی از علما بزرگ اهل سنت نقل کرده، از ابتدا همسر مالک بن نویره چشم اش را گرفته بود که مالک را کشت تا به همسرش برسد.
(برای بررسی بیشتر اعتقادات اهل سنت این متن را بخوانید)
(برای بررسی معنا صحابه این متن را بخوانید)
از نظر ما شیعیان، خداوند به هیچ کس چک سفید امضا نداده که چون صحابه است پس هر غلطی بکند حتما به بهشت می رود.
اما ما می گوییم که مطابق این عقیده اهل سنت که هر کس از اطاعت از حاکم خروج کند جهنمی است، پس اهل سنت باید قبول داشته باشند که عایشه و طلحه و زبیر نیز جهنمی اند چرا که آنان جنگ جمل را مقابل امیرالمومنین راه انداختند و نخواستند که از امیرالمومنین دفاع کنند.
اما ما شیعیان چرا معقتد هستیم که ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و عایشه و طلحه و زبیر همگی جهنمی اند؛ به این خاطر که پیامبر گرامی اسلام فرمود:
من با هر کسی که با شما وارد جنگ شود، وارد جنگ می شوم و با هر کس که با شما دوستی باشد، دوست هستم
این حدیث در کتاب الجامع الصغیر و زیاده از البانی از علما بزرگ اهل سنت است
در جلد اول حدیث 1462 آمده است.
از طرفی نیز در منابع شیعی و سُنی آمده که پیغمبر فرمود:
هر کس که بمیرد و بیعت امام زمانش بر گردنش نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است
از آن جایی که ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و عایشه و طلحه و زبیر هیچ کدام با امام زمان خویش بیعت نکردند، پس حتما جهنمی اند.
در کتاب احکام القرآن از جصاص جلد چهارم صفحه 51
چنین آمده است:
پیامبر گرامی اسلام به علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام فرمود: من در جنگ هستم با کسی که با شما بجنگد و دوست هستم با کسی که با شما دوست باشد.
و بعد آقای جصاص (که از علما اهل سنت است) خود نتیجه می گیرد که
باید به کسی که با اهل بیت پیغمبر (علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام) در نزاع و ستیز باشد بگوییم دشمن خدا و دشمن رسول خدا
حال سوال این است که ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و عایشه و طلحه و زبیر با چه کسانی وارد جنگ شدند؟
آیا این ها نبودند که با اهل بیت پیغمبر وارد جنگ شدند؟
آیا اهل سنت همچنان اعتقاد دارند که این جماعت مورد غضب خدا غضب پیغمبر، بهشتی هستند؟
(درباره عبارت اهل بیت در این لینک بیشتر بخوانید)
منبعی که متن را از آن استخراج کردم را می توانید در این ویدیو ببینید