ویرگول
ورودثبت نام
Asahi
AsahiForward To The Break Of Dawn
Asahi
Asahi
خواندن ۴ دقیقه·۵ ماه پیش

روایت غیبت انبیا (7): حضرت یوسف علیه السلام

برادران یوسف او را به دلیل حسادت در چاه انداختند و بعد به کاروانی فروخته شد و به مصر رفت.

یوسف در خانه عزیز مصر رشد کرد و زلیخا (همسر عزیز مصر) عاشق او شد و بعد... .

زندانی شدن یوسف و تعبیر خواب پادشاه مصر و بعد هم عزیزی مصر! بالاخره ماجرا بوسف برملا شد؛ برادرانش برای خرید گندم به مصر آمدند و یوسف خودش را به آنان معرفی کرد.
آن وقت بود که فراق یعقوب علیه السلام پایان یافت و چشم هایش، که به دلیل بیست سال چشم انتظاری و گریه برای یوسف نابینا شده بود، با پیراهن یوسف شفا پیدا کرد.

میان قصه یوسف پیامبر و امام زمان عجَّلَ اللّه لَهُ الفَرَج شباهت ها زیادی هست.

شیخ صدوق می گوید :
غیبت یوسف علیه السلام یست سال طول کشید... از این مدت سه روز در چاه بود و یعقوب علیه السلام در فلسطین و بین این دو سرزمین، نُه روز راه فاصله بود. او در دوران غیبت، احوال مختلفی داشت: مدتی برادرانش جملگی او را به قصد نابودی در چاه انداختند. بعد از آن او را با بها اندکی به کاروانی فروختند. در مصر نیز به دام فتنه زن عزیز مصر افتاد و چند سالی را در زندان گذراند؛ اما خداوند او را زمام دار مصر ساخت و چشم او را به دیدار پدر روشن ساخت و تاویل رویایش را آشکار نمود. (1*)

شیخ صدوق از امام جعفر صادق علیه السلام روایت می آورد که در آن، حضرت فرموده است:
یعقوب می دانست که یوسف زنده است و از دنیا نرفته و می دانست که خداوند بعد از مدتی غیبت و نهانی، ظاهرش خواهد ساخت؛ از همین رو، به فرزندش می گفت "من از جانب خدا چیز هایی را می دانم که شما نمی دانید"
اما پسرانش او را مورد ملامت و سرزنش قرار می دادند. (2*)

به قول شیخ صدوق، مَثَل کسانی که در زمان ما به وجود امام زمان علیه السلام اطمینان دارند، مَثَل یعقوب علیه السلام است که به یوسف و زنده بودنش در طول غیبتش، اطمینان داشت
و به همین ترتیب
مَثَل کسانی که نسبت به وجود ایشان و غیبت شان جاهل اند و او را انکار می کنند، مَثَل برادران یوسف است که به پدرشان می گفتند "به خدا قسم! تو همان گمراهی سابق را داری".

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
همانا در قائم، سنتی از یوسف است... برادران یوسف، پیامبرزاده بودند و با یوسف داد و ستد کردند و با وجود آن که برادر او بودند و وی را برادر ایشان، او را در مصر نشناختند، تا زمانی که گفت من یوسف هستم؛ پس این امت چگونه می توانند انکار ورزند که خداوند عزوجل در وقتی از اوقات، حجت خود را به حکمت و مشیت خویش از آنان پنهان دارد.
یوسف سلطنت مصر را در اختیار داشت و بین او و پدرش هجده روز راه بود؛
پس اگر خداوند تبارک و تعالی می خواست مکان یوسف را بشناسد، بر این امر قدرت داشت. به خدا قسم! یعقوب و پسرانش در پی شنیدن بشارت پیدا شدن یوسف، آن راه را در نُه روز پیمودند؛ پس این امت چگونه می توانند انکار کنند که خداوند تبارک و تعالی همان شیوه را که در مورد یوسف معمول داشت، درباره حجت خود نیز اجرا نماید؛ به این که میان آنان رفت و آمد کند، در بازار هایشان گام نهد و بر فرش هایشان قدم گذارد، در حالی که او را نشناسند تا این که خداوند صاحب عزت و جلال او را اجازه فرماید که خود را بشناساند. (3*)

این حدیث امام باقر علیه السلام نیز شنیدنی است:
در قائم آل محمد صل اللّه علیه و آله و سلم شباهتی به پنج نفر از پیامبران وجود دارد:
یونس بن متی، یوسف بن یعقوب، موسی، عیسی و محمد صل اللّه علیهم اجمعین
اما شباهت او به یوسف علیه السلام غیبت او از خاص و عام است و پنهان بودن او از برادرانش و مشکل شدن امر او بر پدرش یعقوب علیه السلام. با این که مسافت بین او و پدرش و اهل بیت و شیعیانش نزدیک بود. (4*)

در واقع کسی جز یعقوب نبی علیه السلام منتظر واقعی حضرت یوسف علیه السلام نبود.
او در فراق حضرت یوسف زجر بسیار کشید؛ با این که فاصله بین کنعان تا مصر زیاد نبود،
غیر از حضرت یعقوب علیه السلام کسی زنده بودن یوسف علیه السلام را باور نداشت.

حضرت یعقوب علیه السلام هرگز باور نکرد که فرزندش را گرگ خورده است. همان زمان که پیراهن خونی فرزندش را به دستش دادند، از پسرانش پرسید: چگونه ممکن است پیراهن پاره نشده باشد و گوشتی به آن نباشد، در حالی که پسرش را خورده است؟

حال دست ما است که باور کنیم یوسف زهرایی وجود دارد
یا باور نکنیم و بگوییم "آن ها گمراه هستند و اشتباه می کنند!"
جزو کدام دسته ایم؟ یعقوب پیامبر را برادران یوسف؟!

1: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص 74
2: همان، ص 75
3: همان، ص 77
4: همان

می توانید فهرست کامل "روایت غیبت انبیا (علیهم السلام)" را ببینید

https://virgool.io/@shia1148/list/cxk1lhousu2d

یا علی...

انبیاغیبتامام زمان
۱
۰
Asahi
Asahi
Forward To The Break Of Dawn
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید