خیانتی که علما اهل سقیفه به مسلمانان که هیچ بلکه به کل بشریت روا داشتند، این بود که گفتند مولا فقط و صرفا معنا دوستی می دهد. البته که دوستی و محبت از ملزمات ولایت است اما این که کسی بگوید مولا فقط و صرفا معنا دوستی می دهد، خیانت کرده است.
مورد بعدی آن که اگر مولا فقط معنی دوستی می دهد، چرا صحابه بالاخص ابوبکر و عمر با آقا امیرالمومنین بیعت کردند و حتی به او تبریک نیز گفتند؟!
در روز مبارک غدیر خم چه اتفاقی تازه ای رخ داد که صحابه بالاخص ابوبکر و عمر با آقا امیرالمومنین بیعت کردند و به ایشان تبریک گفتند؟!
شماره 4392:
ابوهریره می گوید: هر کس در روز 18 ماه ذی الحجه روزه بگیرد خداوند برای او ثواب روزه دو ماه را لحاظ می کند. و آن روز، روز غدیر خم است. همان که پیامبر گرامی اسلام دست آقا امیرالمومنین را گرفت و فرمود: آیا من ولی مومنین نیستم؟
سپس فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه
سپس عمر بن خطاب به آقا امیرالمومنین گفت: تبریک تبریک ای پسر ابوطالب. اکنون تو مولا من و مولا همه مسلمانان شدی
سپس خداوند این آیه را نازل کرد (آیه اکمال): امروز دین شما را کامل کردم
این روایت که در این کتاب از اهل سقیفه و دیگر کتب آن ها مکررا آمده، نشان می دهد آقا رسول الله، آقا امیرالمومنین را جانشین خویش معرفی نمودند و صحابه از جمله عمر و ابوبکر (در منابع دیگر نام ابوبکر نیز هست) با آقا امیرالمومنین بیعت کردند و به ایشان تبریک گفتند. بیعت کردن و تبریک گفتن برای زمانی است که اتفاقی تازه ای رخ دهد مثل اعلام علنی ولایت، خلافت، وصایت و وزارت آقا امیرالمومنین (پیامبر گرامی اسلام قبل از روز مبارک غدیر خم بار ها و بار ها در مجامع مختلف آقا امیرالمومنین و فرزندان ایشان را جانشینان خویش معرفی نمودند به طوری که در منابع شیعی و سُنی به کرات روایت شده.)
علاوه بر نکته ای که بالا ذکر شد، این روایت و روایات دیگر در کتب دیگر اهل سقیفه نشان می دهد که آیه اکمال همان گونه که شیعیان همواره می گفتند در روز مبارک غدیر خم و در رابطه با ولایت آقا امیرالمومنین نازل شده است. این که حتی در منابع اهل سقیفه هم دلیل نزول آیه اکمال آمده باشد، اتمام حجت خدا با آن ها و علما آن ها است.
شماره 18391:
همان روایت قبلی نیز این جا آمده. پیامبر گرامی اسلام دست آقا امیرالمومنین را گرفتند و فرمودند: آیا من نسبت به مومنان از به آن ها اولی نیستم؟! (من نسبت به آن ها اولی هستم)
سپس دست آقا امیرالمومنین را بالا بردند و فرمودند: من کنت مولاه فهذا علی مولاه
خدایا یاران علی را یاری کن.
خدایا رها کن کسانی را که علی علیه السلام را رها کردند. (ولایت او را رها کردند و حق وی را کتمان یا انکار کردند)
سپس عمر بن خطاب به آقا امیرالمونین گفت: ای پسر ابوطالب اکنون تو مولا من و مولا هر مرد و زن مومن شدی!
این گونه است که خداوند چه در این دو کتاب از منابع معتبر اهل سقیفه و دیگر منابع آن ها (که در ویرگول زیاد به آن ها پرداختیم) با اهل سقیفه اتمام حجت می کند. آن ها تا زنده هستند می توانند انتخاب کنند که پیرو اسلام ناب محمدی باشند یا آن که اسلام بدعت گذاشته شده سقیفه را پیش بگیرند.
جالب این جاست که در خود منابع اهل سقیفه آمده که عمر بن حطاب گفت: من خلیفه شما شدم در حالی که حتی تیمم نیز بلد نبودم!! (مقایسه کنید با علم آقا امیرالمونین که پیامبر فرمود من شهر علم هستم و علی دروازه آن)
آقا امیرالمومنین چنان سخنان گوهر باری فرمودند که تا همین لحظه باعث شگفتی بشریت شده است. سخنان و اندیشه های ایشان میلیون ها سال نوری از سخنان و اندیشه های فلاسفه غرب و شرف جلوتر است.
واقعیت علمی، عملی، شجاعت، پدر بودن، یار پیامبر بودن، داماد بودن، همسر بودن، خلیفه و حاکم مردم بودن از افسانه های دیگر ملل جهان جلوتر است.
مقایسه کنید با عمر بن خطاب که در منابع اهل سقیفه آمده که گفت: ای کاش گوسفندی می بودم، سرم را می بریدند و با من آبگوشت درست می کردند!!!
به هر حال عده ای ترجیح می دهند اهل بیت را رها کنند و پیرو کسانی باشند که آرزو می کردند ای کاش گوسفند می بودند!!
پیشنهاد می کنم ای ویدیو بسیار زیبا را ببینید.
ویدیو که متن را از آن پیاده سازی کردم را نیز می توانید ببینید.
باشد که روز قیامت، همه ما در زمره شیعیان آقام و مولام امیرالمومنین قرار بگیریم.