“یکلیا و تنهایی او” اثر تقی_مدرسی یکی از شاهکارهای ادبیات ایران معاصر که اگر اغراق نشود از اثرات به یادماندنی همچون “بوف کور “ می باشد . این داستان اسطوره ای را مدرسی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ارائه داد . داستان در مورد دختر پادشاه اسرائیل به نام یکلیا است که به دلیل عشق و روابط نامشروع به چوپان پدرش به نام “ کوشی”مورد غضب قرار گرفت و با پاهای زنگوله بسته و پیرهن پاره پاره از شهر اورشلیم در عهد عتیق بیرون رانده می شود و در نهایت تنهای تنهادربیابان کنار رود ابانه می ماند و همانجا با شیطان مواجهه می شود و نویسنده با تکنیک داستان در داستان ادامه می دهد. شیطان قصه عشق میکاشاه به زنی به نام “تامار” را روایت می کند . یکلیا و میکاشاه نماد«تنهایی بشر» هستند که به عشق پناه برده اند. او داستان میکاشاه را ادامه می دهد و در انتهای داستان دوباره به یکلیا باز می گردد که تنهای تنها در بیابان رها شده است. یکلیا تندیسی از گناه است . شیطان وقتی که ظهور پیدا می کند برخلاف شیطان اهریمنی به صورت پیر خردمند با عصا و ریش بلند خود را بر یکلیا نشان می دهد . مدرسی در این اسطوره تقابل بین یهوه (خدا) ، شیطان ،ظلمت و روشنایی را نشان می دهد به گونه ای که در ظاهر شیطان در برابر یهوه شکست می خورد ولی در نهایت پیروزی از آن اوست چون در قلب آدمی از جمله یکلیا و میکاشاه عشق مسحورشان کرده است و تنهایی در جهان را نصیب انسان می کند .
در زمان کودتای ۲۸ مرداد نویسنده ها به سمت اسطوره نویسی رو آورده بودند مدرسی از این طریق در گریز از برخورد با سانسور حکومتی و برای انتقاد از وضع جامعه استفاده کرد او با این روش به گونه ای در مورد مسائل مردم نوشت که بار سیاسی نداشته باشد . در اصل اسطوره نوعی پناهگاه برای او بود . انسان در این اسطوره برای همیشه تنها می ماند و رنج و بیهودگی را همراه خود دارد . او با بهره گیری ماهرانه از توصیفات،صحنه پردازی ، گفتگو و نثر بسیار درست کهن و توراتی و ساده، با اقتباس از کتاب تورات و حتی قرآن و استفاده از نمادها و تمثیلها بسیار اثر خارق العاده ای در سن جوانی پدید آورد. نماد شب که بسیار به آن پرداخته است نماد ترس و پنهانکاری و گمراهی است. زنگوله ها نماد رسوایی و بسیار موارد دیگر که بسیار خوب پرداخته شده اند . به نظر من هر نویسنده ای می بایست این اثر را مطالعه کند .☘️
شیده شریفی