✍️به قلم اکبر موسوی
منبع کانال تگرامی شبان (یاسر عرب)
✅از اساسیترین مشکلات «جمهوری اسلامی» شکلگرایی است. بسیاری از سیاستهایش، بر بنیان شکلگرایی بنا شده. شکلگرایی در برابر محتواگرایی و در برابر خواستِ متن و مکتب است. متن مکتب دعوت به عدالت میکند، عدالت در هزار شکلِ اخلاقی میتواند محقق شود؛ اما شکلگرا میگوید چون امیر المؤمنین در زمان حکومت در دکة القضاء قضاوت میکرد، باید قاضی در چنان جایی بایستد بدون سایبان. برای شکلگرا، شکل اجرای سیاستها مهم است و گاه اهمیتش بیشتر از محتوا و متن است.
✅نمونهٔ آشکارش نزاع برای دفن شهدا در میدان امیرچخماق یزد بود. پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی دفن شهدا در گوشهای از میدان بود؛ اما سردار باقرزاده گفته بود: « «زمین پیشنهادی میراث فرهنگی در نقطه کور میدان و در حاشیه بنا قرار گرفته است در حالی که شهیدان قهرمان فضیلتهای انسانی همواره در وسط میدان بودهاند. چگونه است که امروز میخواهیم شهدا به حاشیه میدان بروند.» آنچه در متن اهمیت دارد، تکریم و احترام شهداست؛ نه مکان دفن. دفن شهیدی در روستایی دور هیچ منافاتی با تکریم او ندارد. دفن شدن در «وسط میدان» شکل است؛ شکلی که گمان میکنند تکریم در آن محقق میشود.
✅شکلگرایی در پی ساختِ شعائر است و شعائر را به نماد و شکل تعریف میکنند. گمان میکنند هر چه شعائر بیشتر و پررنگتر باشد، پیروزترند. شکلگرایی شعائرساز، مراسمهای آیینی را گسترش میدهد. دههسازی میکند. صدای بلندگوها را بلندتر و قُطر طبلها را بیشتر میکند. این شکلگرایی گاه در تقابل با این متن مکتب است که دیگر انسانها را نباید آزار داد. «طبلها فریادها دارند از این طبالها»
✅شکلگرایی همین «شعائر» را در ساحت سیاست میسازد. نیاز به تظاهرات خیابانی دارد برای تأیید خویش. به جای شنیدن اعتراضها، اعتراض خیابانی شلوغتری میسازد؛ به جای اینکه مقبولیت و مشروعیت خود را در رضایتمندی شهروندان ببیند و «تجمع در اعتراض به اعتراض» راه میاندازد.
✅شکلگرایی عادتاً به سوی شکوهمندسازی میرود. وقتی شکل مهم باشد، شکل باید شکوهمند باشد. شاید بتوان در پاسخ به این پرسش که چرا میتوانیم موشک بسازیم؛ اما ماشین نه، گفت «به دلیل سیاست شکلگرا». موشک، فضا، اتم، نانو، تسخیر بزرگترین و تسخیر کوچکترین شکوهمند است. «کمتر کشوری به این فناوری دست یافته است» سخنی غرورآفرین است؛ اما خودرو و جاروبرقی و ... را همه میسازند و ساختشان شکوهمند نیست. شکلگرایی گمان میکند با شکوهمندسازی میتواند برتر بود؛ میتواند «عزت» داشت. ناخواسته دور میشود از اینکه پیروزی و عزت در رضایتمندی مردم است.
✅شکلگراییِ شعائرسازِ در پی شکوهمندسازی گلدستهها را مطلا میکند و از گرسنگانِ در سایهٔ گلدستهها بیخبر است. میخواهد باشکوهترین مزارها را بسازد. میخواهد باشکوهترین تشییعها را داشته باشد. شکلگرایی در پی فزونطلبی است. «الهاکم التکاثر».
✅شکلگرایی عدالت را در سادهزیستی خلاصه میکند. عدالتخواهی شکلگرا، مبارزه با مفسِدان است؛ نه با فساد و حتی گاه راه را گم میکند و به سوی مبارزه با ثروت میرود حتی اگر مشروع باشد.
✅شکلگرایی «نما» برایش مهم است. در پی تزیین نماست. در پی شکوه نماست. هیچ غباری را بر نما برنمیتابد. کاشیهای معرق مساجد را بر ایمانِ دلها مقدم میکند. «مساجدهم عامرة وهي خراب من الهدی». قرآن مطلا میسازد؛ اما «فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم في الامر» را فراموش میکند. گلدستهها و گنبد و مقبرهٔ آیت الله خمینی را شکوهمند و مجلل میسازد؛ اما کمی آنسوتر از گورخوابها بیخبر است. «ولعل بالحجاز اوالیمامة من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشبع»
✅شکلگرایی که نما و شکوه سازه و شعائر برایش مهم است و مقدم بر مکتب است، ویرانی درون را میپذیرد. عزتِ شکلگرایانه را فریاد میزند حتی اگر رنج و فقر مردم نتیجهاش باشد. فریاد جنگ برمیآورد چون گمان میکند جنگ عزت است و نجنگیدن ذلت؛ حتی اگر به ویرانی شهرها بیانجامد. «سادهزیست» را میگزیند حتی اگر اقتصاد فروبپاشد. عددها را جابجا میکند تا شکل تخریب نشود. خطا را نمیپذیرد تا حیثیتش لکهدار نشود. عذرخواهی نمیکند تا هیمنهاش فرونریزد.
✅جمهوری اسلامی، سخت در بند شکلگرایی است. میخواهد انتقام در ساعت خاصی باشد، پیش از تدفین باشد، باشکوه باشد و اگر خطایی انجام شود، آن را بپوشاند. اعتبار همهٔ رسانههای خویش را ویران میکند تا شکوهِ انتقام و نمایِ آن لکهای نبیند. امنیت را در فزونی لشکریان و سلاح میبیند نه در رضایتمندی و همراهی مردم. اعتراضها به خود را تحقیر میکند که نما و شکل آسیبی نبیند. اما متن میگوید «نگاه دار دل مردم از پریشانی»